بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

«اینده از آن متقین است»
متقی باش تا اینده از آن تو باشد

بایگانی

۵۴ مطلب با موضوع «دشمن شناسی» ثبت شده است

۱۴
مرداد

تذکر این نکته در ابتدا لازم است که جن زدگی مراتبی دارد و نباید جن زدگی را با دیوانگی به یک معنا دانست. نفوذ و تصرفات اجنه در انسانها به انحاء مختلف صورت می گیرد که برخی انحاء آن حتی ممکن است نمود خارجی چندانی نداشته باشد. 

کارهایی که از اجنبه (شیاطین) بر می آید:

کارهای مختلفی در آیات قرآن کریم به شیطان نسبت داده شده که دامنه ی نفوذ و تصرفات او را نشان می دهد:

وسوسه و تیرگی دل: وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛ و هرگاه وسوسه‏ اى از شیطان به تو رسد، به خدا پناه بر؛ که او شنونده و داناست! (اعراف: 200)

نزغ را گاهی به وسوسه و گاهی به طعنه زدن یا تکان لحظه ای معنا کرده اند. مثلاً باید آیه را معنا کنیم: هرگاه بر اثر عصبانیت و امثال آن خواستی تکانی بخوری و عکس العملی نشان بدهی یاد شیطان بیفت و به خدا پناه ببر.

خداوند این آیه را خطاب به پیامبر خاتم بیان می فرماید و این نشان می دهد که تصرفاتی در این حد از پیامبری به این عظمت هم به دور نیست و البته در نزاعی مقطعی با شیطان قطعاً پیروزی از آنِ پیامبران است.

به جز این آیه آیات متعدد بر وسوسه های شیطان دلالت دارند. باید توجه داشت که وسوسه در حوزه ی اندیشه نمی گنجد و بلکه وسوسه در حوزه ی گرایشات است و تصرفی است که شیطان در قلب انسان انجام می دهد.

ایجاد فراموشی و حواس پرتی: [در جریان موسی و همسفر او:] َمَا أَنسَانِیهُ إِلَّا الشَّیْطَانُ أَنْ أَذْکُرَهُ  (موسی گفت: «به خاطر دارى هنگامى که ما (براى استراحت) به کنار آن صخره پناه بردیم، من (در آن جا) فراموش کردم جریان ماهى را بازگو کنم -و فقط شیطان بود که آن را از خاطر من برد)

آیه ی دیگر خطاب به پیامبر اسلام: وَإِذَا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى یَخُوضُواْ فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ وَإِمَّا یُنسِیَنَّکَ الشَّیْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ؛ هرگاه کسانى را دیدى که آیات ما را استهزا مى‏کنند، از آنها روى بگردان تا به سخن دیگرى بپردازند! و اگر شیطان از یاد تو ببرد، هرگز پس از یادآمدن با این جمعیّت ستمگر منشین!(انعام: 68)

حتی این تصرف در حق پیامبران هم اتفاق می افتد!

همینطور در جریان دوستان حضرت یوسف در زندان: فَأَنسَاهُ الشَّیْطَانُ ذِکْرَ رَبِّهِ (یوسف: 42)

لا اقل باید نتیجه بگیریم که دوستان و اطرافیان را به خاطر فراموش کردن چیزی زیاد سرزنش نکنیم. خیلی اوقات دست خودشان نیست. کار شیطان است.

ایجاد محاسبه ی غلط: فَوَکَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَیْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِینٌ (موسى مشت محکمى بر سینه او زد و کار او را ساخت (و بر زمین افتاد و مرد)؛ موسى گفت: «این از عمل شیطان بود، که او دشمن و گمراه‏کننده آشکارى است»)

بنا بر این که اشاره ی حضرت موسی به مشت زدن خودش باشد، می فرماید: شیطان باعث شد فکر کنم با این مشت اتفاق خاصی نمی افتد.

ایجاد دردسر و سختی: وَاذْکُرْ عَبْدَنَا أَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ (و به خاطر بیاور بنده ما ایّوب را، هنگامى که پروردگارش را خواند (و گفت: پروردگارا!) شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است.)

البته پیامبران از گزند این شر شیطان قاعدتاً در امان هستند، و جریان حضرت ایوب یک استثنا بوده است.

به کلمه ی «مس» در این آیه توجه شود.

راهنمایی رساندن به اولیای کفر: وَإِنَّ الشَّیَاطِینَ لَیُوحُونَ إِلَى أَوْلِیَآئِهِمْ لِیُجَادِلُوکُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّکُمْ لَمُشْرِکُونَ (شیاطین به دوستان خود مطالبى مخفیانه القا مى‏کنند، تا با شما به مجادله برخیزند؛ اگر از آنها اطاعت کنید، شما هم مشرک خواهید بود!)

یعنی شیاطین برای همدیگر خدمات ویژه دارند و حرف توی دهان همدیگر می گذارند تا در مناظرات کم نیاورند. شیاطین چه بسا مراد شیاطین جنی هستند و «اولیاءهم» مراد طرفداران انسانی آنها هستند.

تحریک و سرگرم شهوات کردن: أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّیَاطِینَ عَلَى الْکَافِرِینَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا (آیا ندیدى که ما شیاطین را بسوى کافران فرستادیم تا آنان را شدیداً تحریک کنند؟!)

بعضی از جذابیت های ویژه ای که در برنامه های کفار یا مذاهب ناحق مثل صوفیه و علی اللهی ها مشاهده می کنیم از همین باب است. شاید لذتهایی مثل شراب خوری و قماربازی هم از همین باب باشند: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید! شراب و قمار و بتها و ازلام [= نوعى بخت‏آزمایى ]، پلید و از عمل شیطان است، از آنها دورى کنید 

تصرف در عالم ماده: [در جریان تخت بلقیس] قَالَ عِفْریتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِکَ وَإِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ أَمِینٌ (عفریتى از جنّ گفت: «من آن را نزد تو مى‏آورم پیش از آنکه از مجلست برخیزى و من نسبت به این امر، توانا و امینم!»)

توجه به آیات متعددی که به این مسئله پرداخته اند اهمیت ماجرا را برای ما روشن می کند.

آیات بسیار دیگری نیز به روشهای اغواگری شیاطین پرداخته اند که اینجا از آنها صرف نظر می کنیم. به طور نمونه: وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَأَجْلِبْ عَلَیْهِم بِخَیْلِکَ وَرَجِلِکَ وَشَارِکْهُمْ فِی الأَمْوَالِ وَالأَوْلادِ وَعِدْهُمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا (اسراء: 64)

از برخی روایات تصرفات بیشتر هم استفاده می شود که در ادامه مورد اشاره قرار خواهد گرفت.

سطح نفوذ اجنه در افراد مختلف

توجه به این نکته لازم است که بدانیم در ادبیات قرآن تعبیر «شیطان» چیزی غیر از اجنه ی کافر نیست و شیاطین دسته ای از همان اجنه ی کافر هستند. در آیاتی چند از ترکیب دو واژه ی «شیطان» و «مسّ» استفاده شده است که به مرتبه ای از نفوذ شیطان اشاره دارد. مس شیطان را باید به همان معنای جن زدگی دانست. چون مس به معنای تماس است و آثاری هم که در این آیات بر تماس شیطان منطبق شده با مسئله ی جن زدگی تناسب دارد. از جمله آیات:

الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَا لاَ یَقُومُونَ إِلاَّ کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ؛ کسانى که ربا مى‏خورند، ایستادن آنها مانند کسى است که بر اثر تماسّ شیطان، به خبط و خطا افتاده (و نمى‏تواند تعادل خود را حفظ کند؛ گاهى زمین مى‏خورد، گاهى بپا مى‏خیزد). (بقره: 275) 

وَاذْکُرْ عَبْدَنَا أَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ.(ص:41) توضیح آن گذشت

شاید این آیه را هم در همان سیاق بدانیم، با اینکه کلمه ی مس در آن نیامده: 

قُلْ أَنَدْعُو مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ یَنفَعُنَا وَلاَ یَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللّهُ کَالَّذِی اسْتَهْوَتْهُ الشَّیَاطِینُ فِی الأَرْضِ حَیْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ یَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا ؛ بگو: «آیا غیر از خدا، چیزى را بخوانیم (و عبادت کنیم) که نه سودى به حال مال دارد، نه زیانى؛ و (به این ترتیب،) به عقب برگردیم بعد از آنکه خداوند ما را هدایت کرده است؟! همانند کسى که بر اثر شیطان، در روى زمین راه را گم کرده، و سرگردان مانده است؛ در حالى که یارانى هم دارد که او را به هدایت دعوت مى‏کنند (و مى‏گویند:) به سوى ما بیا!» (انعام: 71) 

مرتبه ی بالاتر از مس، چیره شدن شیطان است که خدا آن را بر حزب خود شیطان تطبیق داده است:

اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ أُوْلَئِکَ حِزْبُ الشَّیْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ؛ شیطان بر آنان مسلّط شده و یاد خدا را از خاطر آنها برده؛ آنان حزب شیطانند! بدانید حزب شیطان زیانکارانند! (مجادله: 19)

آیات زیادی هم گذشت که به مراتب نازل تر نفوذ شیطان اشاره داشت. مثل اینکه نسبت به پیامبران به صورت مقطعی رد پایی بر جای می گذاشت یا حس و حال ایشان را موقتاً تغییر می داد و مانند کسی که طعنه ای زده و عبور کرده، رد می شد و می رفت!

برخی آیات هم از تسلط شیاطین با تعبیر «سلطان» سخن به میان آورده اند که در ادامه به آنها اشاره می شود.

رابطه ی جن زدگی با رفتار خود افراد

در ادامه ی آیات فوق این آیه مورد توجه قرار می گیرد که ضمن اشاره به مسئله ی جن زدگی، به راهکاری برای خلاصی از آن اشاره دارد:

وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ * إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ (اعراف: 200-201)

نزغ را معنا کردیم و گفتیم که مرتبه ای پایین تر از مس است و این نزغ شامل حال اولیای الهی هم می شود. گویی نزغ نوعی کدورت موقت دل است. خدا آیه ی اول را خطاب به پیامبر اسلام بیان داشته است. اما آیه ی بعد خطاب به متقین است و از تعبیر مسّ در آن استفاده شده است. یعنی ممکن است که متقین هم دچار مسّ شیطان بشوند.

در این آیات اشاره می شود که شیاطین همیشه در اطراف ما هستند، ولی تماس آنها با انسان در شرایط خاصی است. وقتی قرآن دستور می دهد که به دنبال تماس  چشم باز کنید و حواس خود را جمع کنید، معلوم می شود که چنین شخصی قبل از آن در غفلت به سر می برده است و شاید علت گرفتار شدنش در دام شیطان نیز همین بوده باشد. می توان نتیجه گرفت مس شیطان به سبب یک غفلت از جانب مومن بوده است و با توبه و جبران خطا می توان آثار مس شیطان را محو کرد. انسان در بسیاری موارد حاضر نمی شود که اشتباه خود را بپذیرد. همین هم گناه را دوچندان می کند. گویی از خطای خود کور است. این وضعیت بهترین حالت برای شیطان است. برخی روایات چنین تعبیری دارند: شیطان از گناهان شما به محقرات راضی است؛ و گناهی که بخشیده نمی شود سخن کسی است که می گوید: بر اثر این گناه عذاب نخواهم شد! (بحار 70/363) می توان نتیجه گرفت که بیش از همه، گناهانی که ما بر آنها اصرار و پافشاری داریم راه نفود شیطان را باز می کند، حتی اگر گناههای کوچکی باشند. اگر تصمیم بگیریم گناهانی را که به آنها عادت کرده ایم کنار بگذاریم می توانیم امیدوار باشیم که دست شیطان از اذیت رساندن به ما کوتاه شود. (این آیات تذکر را به عنوان نسخه ذکر کرده اند. یعنی چشم باز کردن و دیدن آنچه تا آن موقع نمی دیده)

آیه ی دیگر به طور قاعده ی کلی بیان می دارد که: پشت کردن به خدا و فراموشی یاد خدا زمینه ساز روی آوردن به شیطان و همنشین شدن با او است:

وَمَن یَعْشُ عَن ذِکْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ (زخرف: 36) و هر کس از یاد خدا روی‏گردان شود شیطانی را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست!

در ادبیان قرآنی والاترین ذکر خدا همان نماز است (عنکبوت: 45) و می توان نتیجه گرفت که سستی در نماز از اسباب نفوذ شیاطین است. در برخی روایات نیز در این صدد به نماز تأکید ویژه شده و اهمیت دادن به نماز راز در امان ماندن از شیاطین دانسته شده:َ ِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا یَزَالُ الشَّیْطَانُ ذَعِراً مِنَ الْمُؤْمِنِ مَا حَافَظَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ فَإِذَا ضَیَّعَهُنَّ تَجَرَّأَ عَلَیْهِ فَأَدْخَلَهُ فِی الْعَظَائِمِ (کافی 3/269) شیطان دائماً از مؤمن در هراس است تا وقتی که بر نمازهای پنج گانه محافظت داشته باشد؛ اما هنگامی که این نمازها را ضایع کند شیطان بر او جرأت می یابد و او را در گناهان بزرگ وارد می کند.

این نقطه مقابل کارهایی است که راه نفوذ شیطان را هموار می کنند.

آیات متعدد دیگری تأکید دارند که قدرت و نفوذ شیطان تابعی از عملکرد خود ما است و بی ارتباط با رفتار ما نیست. یعنی شروع نفوذ شیطان از طرف خود ما بوده است:

وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِیَ آتَیْنَاهُ آیَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَانُ فَکَانَ مِنَ الْغَاوِینَ ؛ و بر آنها بخوان سرگذشت آن کس را که آیات خود را به او دادیم؛ ولى (سرانجام) خود را از آن تهى ساخت و شیطان در پى او افتاد، و از گمراهان شد! (اعراف: 175)

در جریان بلعم باعورا خداوند سبب گرفتار شدن او به دام شیطان را این دانسته که به آیاتی که به او نشان داده بودیم پشت کرد. پس عقب گرد ودر مسیر بندگی یکی از اسباب تسلط شیاطین است.

إِنَّ الَّذِینَ تَوَلَّوْاْ مِنکُمْ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّیْطَانُ بِبَعْضِ مَا کَسَبُواْ ؛ کسانى که در روز روبرو شدن دو جمعیت با یکدیگر (در جنگ احد)، فرار کردند، شیطان آنها را بر اثر بعضى از گناهانى که مرتکب شده بودند، به لغزش انداخت؛ و خداوند آنها را بخشید. خداوند، آمرزنده و بردبار است. (آل عمران: 155)

یعنی گناهان گذشته ی ما باعث می شوند شیطان سر بزنگاهها ما را سست کند و نتوانیم استقامت داشته باشیم.

در آیه ی دیگر به صورت صریح از زبان خود شیطان این واقعیت مورد اشاره قرار گرفته است:

وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الأَمْرُ إِنَّ اللّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدتُّکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُم مِّن سُلْطَانٍ إِلاَّ أَن دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلاَ تَلُومُونِی وَلُومُواْ أَنفُسَکُم مَّا أَنَاْ بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَآ أَشْرَکْتُمُونِ مِن قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ؛ و شیطان، هنگامى که کار تمام شد [یعنی روز قیامت] گفت: «خداوند به شما وعده حق داد؛ و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلّف کردم! من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید! بنابر این، مرا سرزنش نکنید؛ خود را سرزنش کنید! نه من فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من! من نسبت به شرک شما درباره خود، که از قبل داشتید، (و اطاعت مرا همردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزار و کافرم!» مسلّماً ستمکاران عذاب دردناکى دارند! (ابراهیم: 22)

یعنی تسلط شیطان چیزی جز این نیست که شیطان ما را با وعده هایش فرا می خواند و ما با پای خود به سراغ او می رویم.

البته سلطان شاید مرتبه ای بالاتر از مس باشد و به یک تسلط گذرا و موقت قابل تطبیق نباشد. اشاره می شود که تسلط شیطان در سطوح کم و زیاد آن، از سمت خود انسان آغاز می شود. انسان به سمت او گام بر می دارد و این زمینه ی تسلط او را فراهم می کند.

با این توضیح رفتن به سراغ دعا نویس و فلان آیت الله و فلان عارف، درمان اساسی برای مشکل جن زدگی حساب نمی شود و باید مشکل را از ریشه حل کرد و مشخصاً ریشه های آن را باید در وجود خویش جستجو کرد. با افرادی برخورد داشته ام که دعای اهل معرفت مشکل آنها را به طور موقت رفع کرده بود اما با مرور زمان اذیت های اجنبه دوباره دامنگیر آنها شده بود...

جن زدگی و غرب زدگی!

حقیقت دیگر که از آیات قرآن بر می آید این است که جن زدگی اثر بزرگ دیدن شیاطین است. نباید مبهوت آنها شد. نباید از آنها ترسید و آنها را فوق العاده به حساب آورد، چون گاهی بزرگ دیدن آنها معنایش کوچک دیدن خدا است. انسان هرقدر هم که قوی یا باتقوا باشد، اگر در مقابل شیطان احساس ضعف کند راه نفوذ او را هموار می کند.

إِنَّمَا ذَلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءهُ فَلاَ تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ؛ این شیطان است که پیروان خود را (با سخنان و شایعات بى ‏اساس،) مى‏ترساند. از آنها نترسید! و تنها از من بترسید اگر ایمان دارید! (آل عمران: 175)

به رابطه ی نترسیدن از شیطان، و ایمان به خدا توجه کنید!

آیاتی در صدد اصلاح این تفکر غلط هستند و سعی در ضعیف جلوه دادن شیاطین دارند: إنّ عبادی لیسَ لکَ علَیهم سُلطانٌ و کَفی بربّک وکیلاً. (اسراء65) «تو بر بندگان من تسلّطی نداری و خداوند تکیه گاه خوبی برای بندگان است». 
و لیسَ بضارّهم شیئاً إلاّ بإذنِ الله و عَلی اللهِ فلیَتَوکّلِ المتُوکّلون. (مجادله ۱۰) «او نمی‌تواند هیچ گونه ضرری به آن‌ها برساند جز به فرمان خدا پس مؤمنان تنها بر خدا توکل کنند». 

در دعاهای در امان ماندن از شر جن و انس نیز بر ذکر «بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوة إلا بالله العلی العظیم» تأکید شده است که در ضمن آن اقرار می کنیم قدرت برتر همانا خداوند است و هیچ چیز از تحت اختیار او خارج نیست!

این آیه ی شریفه ضمن اشاره به انسانهایی که با کمک شیاطین کارهای شیطانی می کردند و بین زن و شوهر تفرقه ایجاد می کردند، به این نکته تأکید می کند که: شیاطین از تحت اختیار خدا خارج نبوده اند و نباید آنها را مافوق خدا دانست:

وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّیَاطِینُ عَلَى مُلْکِ سُلَیْمَانَ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَکِنَّ الشَّیْاطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَآرِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلاَ یَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ (بقره: 102)

برخی روایات هم به طور کلی تأکید دارند که فقط از خدا باید ترسید و ترس از غیر خدا موجب گرفتاری انسان از آن چیزی می شود که از آن فرار می کرده. با این مضمون: ُ مَنْ خَافَ اللَّهَ أَخَافَ اللَّهُ مِنْهُ کُلَّ شَیْ‏ءٍ وَ مَنْ لَمْ یَخَفِ اللَّهَ أَخَافَهُ اللَّهُ مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ؛ هرکس از خدا بترسد خدا همه چیز را از او می ترساند؛ و هرکس از خدا نترسد خدا او را از همه چیز می ترساند! (الکافی2/68).

با این توضیح جن زدگی چیزی از جنس غرب زدگی است؛ شیطان قوی نیست، او نقطه ضعفهای ماست. مثل اینکه دشمن انسی قوی نیست و از نقطه ضعفهای ما استفاده می کند. او قوی نیست، احساس ضعف های ماست که به او قدرت می دهد.

نتیجه ی مورد نظر ما در این آیه ی شریفه آمده:

فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ * إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ * إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِینَ هُم بِهِ مُشْرِکُونَ؛ هنگامى که قرآن مى‏خوانى، از شرّ شیطان مطرود، به خدا پناه بر! چرا که او، بر کسانى که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل مى‏کنند، تسلّطى ندارد. تسلّط او تنها بر کسانى است که از او پیروی می کنند [یا کسانی که او را به سرپرستى خود برگزیده ‏اند]، و آنها که در رابطه با او مشرک شده اند.

یعنی نفوذ شیطان یکی به خاطر ضعفهای ماست (تولی و دنباله روی شیطان)؛ و دیگری به خاطر احساس ضعفهای ما (هُم به مشرکون/توکل به شیطان در مقابل توکل به خدا).

این نکته نیز از آیه بر می آید که دنبال اجنه رفتن یکی از مهمترین عوامل باز شدن راه نفود آنهاست. مثلاً کسانی که پیش جنگیر می روند (که امروزه اسم آنها شده دعا نویس!) با پای خودشان دارند به دهان شیر می روند.

تولی شیطان گاهی با اقدامات ناچیزی رقم می خورد که شاید به چشم ما اصلاً چیز قابل توجهی نباشد! مثلاً طرفداران احمدالحسنی (یمانی دروغین) از مردم می خواستند که ذکر و ورد خاصی را بخوانند تا احمد الحسنی را در خواب ببینند؛ و اتفاقاً او را در خواب می دیدند! در حقیقت چون به حرف آنها گوش داده بودند راه نفوذ اولیای شیطان را بر خود باز کرده بودند. آیا گفتن آن ذکر و ورد گناه داشت؟ شاید! چون ذکر من در آوردی ممکن است مصداق بدعت باشد! به هر حال مهم این است که آنها این ورد را به دستور یک انسان ناسالم انجام داده اند!!!

آیاتی بر این مسئله تأکید دارند که برخی انسانها با خیال غیر جن بودن سراغ اجنه می روند. یعنی باید دقت کرد و وسواس و حساسیت به خرج داد که نکند عرض حاجت به پیش کسی ببریم که دستی در آتش داشته باشد!
قَالُوا سُبْحَانَکَ أَنتَ وَلِیُّنَا مِن دُونِهِم بَلْ کَانُوا یَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَکْثَرُهُم بِهِم مُّؤْمِنُونَ (سبأ: 41) ملائکه به خدا می گویند: اینها سراغ ما نیامده بودند و ما را نمی پرستیدند، سراغ اجنه می رفتند (و خیال می کردند سراغ ملائکه آمده اند!) بسیاری از آنها به اجنه ایمان داشتند (و آنها را خارج العاده می دانستند!).

برای آنهایی که سراغ شیاطین می روند راه نفوذ شیطان نیز باز می شود و شیاطینِ دست بسته به این صورت دستانشان باز می شود و می توانند کارهایی بکنند که پیش از این نمی توانستند بکنند. مثلاً خداوند راه دسترسی به اخبار غیبی را بر شیاطین بسته است، اما آیه ای از قرآن کریم گویای این حقیقت است که در صورت تسلط شیطان بر فردی راه اخبار غیبی هم بر او باز می شود: یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ (الرحمن: 33)

آیه اشاره دارد که شیاطین بدون سلطان راه نفوذی به اقطار آسمانها و زمین ندارند. این سلطان چیست؟ این سلطان را آیات قبل معنا کردند. این تسلطی است که انسانها به شیاطین داده اند.

اساساً خدا دوست دارد که فقط از او کمک بخواهیم. حتی برخی عرض حاجتها به نزد غیر خدا معنایش شرک است و خلاف آیه ی «إیاک نستعین» است، آنجایی که سراغ کسی برویم که مورد تأیید خدا نباشد.

اساساً خدا در این دنیا بنا را بر زحمت گذاشته است (وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى) و آنهایی که دنبال دور زدن زحمت هستند سراغ میانبر می روند و در این میانبر گرفتار راهزن هایی مثل شیاطین می شوند.

آیه ی دیگر با صراحت به این مسئله اشاره می کند که عده ای از انسانها برای اغراضی دنبال اجنه را می گیرند، و عائدی آنها فقط گمراهی بیشتر می شود! یعنی نمکگیر شیاطین می شوند و در عوض کاری که شیطان برای آنها انجام می دهد مجبورند به شیطان باج بدهند.

وَأَنَّهُ کَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا ؛ و اینکه مردانى از بشر به مردانى از جنّ پناه مى‏ بردند، و آنها سبب افزایش گمراهى و طغیانشان مى ‏شدند! (جن: 6)

در آیاتی نشانه ی کمک های شیطانی سراب بودن وعده های او دانسته شده. یعنی شیطان بدحساب است و اگر می بینید پیش دعا نویس رفتید و مشکلی را موقتا از دوش شما برداشت و فردا مشکل دیگری دامنگیر شما شد بدانید که گرفتار این وعده های شیطانی شده اید. (و ما یعدهم الشیطان إلا غروراً/ إن الشیطان کان للانسان خذولاً).

آیه ی دیگر تأکید می کند که شیاطین شناخت کافی از انسان دارند و نه بالعکس. آنها ما را می شناسند و بر زوایای وجود ما سیطره دارند. ما از آنها شناخت نداریم؛ حتی اگر فکر کنیم خیلی می دانیم!
یَا بَنِی آدَمَ لاَ یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُم مِّنَ الْجَنَّةِ یَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوْءَاتِهِمَا إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاء لِلَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ؛ اى فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد، آن گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد، و لباسشان را از تنشان بیرون ساخت تا عورتشان را به آنها نشان دهد! چه اینکه او و همکارانش شما را مى ‏بینند از جایى که شما آنها را نمى‏بینید؛ (امّا بدانید) ما شیاطین را اولیاى کسانى قرار دادیم که ایمان نمى ‏آورند! (اعراف: 27)

این هم ضرورت حساسیت نشان دادن به این مسئله را نمودار می کند که مواظب باشیم سراغ چه کسی می رویم . ما به هر حال وقتی راه پیشنهادی خدا را داریم نباید بیگدار به آب بزنیم و پا جای پای سست بگذاریم.

خلاصه اینکه دنباله روی شیاطین ممنوع، مهمترین راه در امان ماندن از شیاطین، پرهیز از آنهاست. اگر به سمت آنها گام بداریم بازیچه ی دست شیاطین می شویم و از حیرت و سرگردانی سر در می آوریم (إنما سلطانه علی الذین یتولونه). اگر هم شیاطین بر ما نفوذ پیدا کردند متوجه خودمان بشویم و دنبال حل ریشه ای مشکل باشیم. با اینکه خدا برخی قدرتهای برتر به اجنه داده ولی سلاح دیگری در اختیار انسان قرار داده که می تواند با آنها مقابله کند. سلاحی که در دست انسان است توجه به خدا و توجه به خویشتن است (آمنوا و علی ربهم یتوکلون).

چطور کمک های شیطانی را از کمکهای الهی تشخیص بدهیم؟

می روند پیش دعا نویس. جنگیر و شیطان پرست از آب در می آید!

آیه قرآن هم که خواندید (سبأ:41)، به خیالشان می رفتند پیش ملائکه، جن از آب در می آمد!

بعضی ها اینقدر حاجت روا می کنند که امام رضا هم اندازه ی آنها فعالیت ندارد!

واقعاً این چه آمپولی است که تازه در آمده و جای هر زحمت و درمانی را پر کرده است!

اساساً سبک و سیاق واقعی خدا و اهل بیت لقمه ی آماده توی دهان مردم گذاشتن نبوده و نیست. حتی کسی که پیش اهل بیت می رفته و از گرفتاری اش می گفته، اهل بیت (علیهم السلام) به او نمی گفتند «برایت دعا می کنم تا مشکلاتت ضربه فنی بشوند» بلکه می گفتند: «فلان کار را بکن، فلان دعا را خودت بخوان، به إذن خدا خوب می شوی!». پول هم نمی گرفتند! به سمت خودشان دعوت نمی کردند. برای خودشان دار و دسته هم راه نمی انداختند.

مَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُؤْتِیَهُ اللّهُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُواْ عِبَادًا لِّی مِن دُونِ اللّهِ وَلَکِن کُونُواْ رَبَّانِیِّینَ بِمَا کُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتَابَ وَبِمَا کُنتُمْ تَدْرُسُونَ؛ براى هیچ بشرى سزاوار نیست که خداوند، کتاب آسمانى و حکم و نبوّت به او دهد سپس او به مردم بگوید: «غیر از خدا، مرا پرستش کنید!» بلکه (سزاوار مقام او، این است که بگوید:) مردمى الهى باشید، آن‏گونه که کتاب خدا را مى‏آموختید و درس مى‏خواندید! (و غیر از خدا را پرستش نکنید!)

وَمَا تَسْأَلُهُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ؛و تو (هرگز) از آنها پاداشى نمى‏طلبى؛ آن نیست مگر تذکّرى براى جهانیان!

آقای بهجت مثلاً آیای برای خودش دار و دسته ای راه انداخته بود؟ آیا پول می گرفت تا راهنمایی کند؟ تشخیص حق و باطل به همین سادگی است...

کمک های شیطانی نشانه های دیگری هم دارد. آدم را از چاله در می آورند و توی سیاه چال می اندازند. آدم را جیره خوار خود می کنند. در بحث وعده های الهی و وعده های شیطانی در این باره توضیح داده ام.  یک مشکلت حل می شود؛ اما دیری نمی گذرد که آن مشکل یا بدتر از آن جای دیگر به سراغت می آید. در حالی که مرد خدا دست روی درد می گذارد. ریشه ی مشکل را نشان می دهد. شاید رفع کردنش زحمت داشته باشد! اما در مرام خدا کار بدون رنج و زحمت بی اثر و تباه است.

برای مطالعه ی بیشتر چند داستان را حتماً مطالعه کنید. یکی داستان ابن أبی یعفور است که در اسلاید فرار شیطان خدمت شما تقدیم کرده ایم.  در این اسلاید قلق کار شیطان را طبق روایات توضیح داده ام. چطور شیطان قوی می شود. چقدر قوی می شود! و چطور ضعیف می شود. دیگری داستانی است که در کتاب آن سوی مرگ صفحه 180 به بعد آمده است.

روایت در مورد نهی از رفتن سراغ کسانی که از امور مخفی خبر می دهند: السرائر مِنْ کِتَابِ الْمَشِیخَةِ لِابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْهَیْثَمِ بْنِ وَاقِدٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ عِنْدَنَا بِالْجَزِیرَةِ رَجُلًا رُبَّمَا أَخْبَرَ مَنْ یَأْتِیهِ یَسْأَلُهُ عَنِ الشَّیْ‏ءِ یُسْرَقُ أَوْ شِبْهِ ذَلِکَ أَ فَنَسْأَلَهُ فَقَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ مَشَى إِلَى سَاحِرٍ أَوْ کَاهِنٍ أَوْ کَذَّابٍ یُصَدِّقُهُ بِمَا یَقُولُ فَقَدْ کَفَرَ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ کِتَابٍ.

الدعائم 2/ 384: عن علىّ انّه قال من جاء عرّافاً فسأله و صدّقه بما قال فقد کفر بما أنزل اللَّه على محمّد صلى الله علیه و آله و کان یقول انّ کثیراً من الرّقى‏ و تعلیق التَّمائم شعبة من الإشراک.

  • مهدی جهانشاهی
۰۵
تیر

این ترامپ که هول و هواسش در دل برخی افتاده، یک دشمن نوپدید است که چند سالی گرفتار او هستیم و بعد می رود و جایش را به نفر بعد می دهد. اما حالا همین هیولای قلدر چه شده که در جامعه ی خودش اینقدر منفور شده و از صدقه سری او موجودیت آمریکا زیر سؤال رفته است؟!

حقیقت این است که این همه غوقا و سر و صدا نتیجه ی یک دعوای شخصی در آمریکا بین ترامپ و دست های پشت پرده ای است که ترامپ گزینه ی مورد علاقه ی آنها نبود و حالا سعی دارند در آستانه ی انتخابات او را از دور خارج کنند.

بگذارید سؤال را ایطور بپرسم: آیا اگر حمایت شبکه های اجتماعی از معترضین نبود، امکان داشت که قتل یک سیاه پوست اینطور تبدیل به بحران در کشوری شود که همه چیز را تحت نظر دارد؟ ساده انگاری است اگر فکر کنیم تصمیم مردم بود که این قضیه اینقدر برجسته شود!

حالا سؤال دوم اینطور مطرح می شود: این رسانه ها ـ که خود ما هم در مصاف آن تا به حال بارها ضربه خورده ایم ـ دست چه کسانی هستند که ترامپ جزو آنها نیست؟؟؟

#بسوزد_پدر_رسانه

#سواد_رسانهای

  • مهدی جهانشاهی
۳۰
خرداد

  • مهدی جهانشاهی
۱۲
فروردين

نمی شود کاری کرد

کسی که دلداده به غرب باشد، حتی مرگ هم سراغش بیاید بیدار نمی شود

به هر حال خدا هشدار داده بود که: اگر به ظالمان اعتماد کنید آتش در انتظار شماست.

حالا ببینید آنهایی که به ماهواره ها خوشبین اند و در نتیجه به رسانه ی ملی بدبین اند، چه بلایی سر خودشان آورده اند؟

 

مطمئن باشید جان خودشان را هم که سر این رفتار غلطشان بدهند، باز به اشتباه بودن رویه شان پی نمی برند. چون مصداق «أشربوا فی قلوبهم العجل» هستند. مرغ همسایه برای آنها غاز شده است.

رقابت نفسگیر کرونا با الکل

نمی دانم از اینجور آدمهای تعطیل جاهای دیگر دنیا هم پیدا می شود؟

  • مهدی جهانشاهی
۰۱
اسفند

در حالی که عده ای مثلاً به جاهای قشنگ آمریکا رفت و آمد داشتن و خیلی چشمشون رو گرفته، یا اینکه اون ور آب خوب ازشون مهمون نوازی شده و نمک گیر شدن، بهتره یک نگاه از بالا هم به این کشور داشته باشیم و ببینیم واقعاً اونجا دنیای آرمانی ماست؟ یا اینکه قورباغه رنگ کرده اند و به اسم قناری به ما قالب کرده اند!!!

رهبری: معیشت در آمریکا

رائفی پور: آمریکای رو به افول، شاخ آمریکا به دست ایران شکسته شد

 


آمریکا دیگر نمی تواند مشکل فقر شدید خود را پنهان کند

نیویورک تایمز: 

🔺این روزنامه آمریکایی در مقاله ای نوشت بر اساس معیارهای جهانی 5 میلیون و 300 هزار آمریکایی در فقر مطلق به سر می برند. این نسبت تقریبا برابر با نسبت افراد فقیر در سنگال است. 

🔺چندین میلیون نفر در آمریکا با درآمد دو دلار در روز زندگی می کنند و این موضوع باعث شکل گیری هراس در زندگی هر روزه آنها شده است. این افراد هم در مناطق شهری و هم در مناطق روستایی زندگی می کنند. حتی زمانی که همه جمعیت آمریکا را مد نظر قرار می دهیم، امید به زندگی در این کشور کمتر از آن است که به واسطه سطح درآمد ملی انتظار می رود. 

🔺اکنون زمان آن فرا رسیده است تا از این اندیشه دست بر داریم که تنها افراد غیر آمریکایی هستند که واقعا فقیر شمرده می شوند.

 

آمار تکان‌دهنده تعرض جنسی در تاکسی‌های اینترنتی آمریکا

🔹 گزارش یک شرکت جابه‌جایی اینترنتی مسافر در آمریکا نشان می‌دهد طی سال گذشته میلادی بیش از ۳۰۰۰ مورد تعرض جنسی و ۱۹ مورد درگیری منجر به قتل در خلال سفرهای فراهم شده توسط آن رخ داده است
@Masaf

 

لایه‌های پنهان مشکلات مردم آمریکا به روایت رسانه‌های غربی:

 

غربیها افسرده ترین مردمان دنیا هستند

🔺بیشترین مصرف‌کننده‌ها‌ی داروهای ضد افسردگی در جهان

🔹بر اساس آمار «سازمان بین‌المللی توسعه و همکاری اقتصادی»، بعد از امریکا که رتبه اول را دارد، کشورهای استرالیا ، کانادا، دانمارک، سوئد، انگلستان، فنلاند و بلژیک در جمع ده کشور با بالاترین میزان مصرف داروهای ضد افسردگی در جهان قرار دارند.

🔺نکته:جریانات غربزده در کشور ما سالهاست تلاش میکنند با تبلیغات دروغ جامعه ایرانی را به سبب تقیدات و تعهدات دینی افسرده ترین مردم دنیا معرفی کنند تا راه را برای ترویج فساد و فحشا و ناهنجاری های ضد دینی باز کنند . اما حقیقت اینست که مردم کشورهای غربی علیرغم آزادی های جنسی و رقص و ....،بخاطر دوری از مسائل و تقیدات اخلاقی و دینی اکنون تبدیل به افسرده ترین مردم دنیا شده اند.
 

آمار کشته‌ها با اسلحه گرم به ازای هر ۱۰۰هزار نفر در کشورهای مختلف

🔺آمریکا با رقم ۳.۶رتبه اول جهان را در اختیار دارد

🔹در عرض ۱۲ساعت در دو حادثه تیراندازی در ال پاسو و اوهایوی آمریکا ۳۰تن کشته شدند

 

آمار تکان‌دهنده دانشمند آمریکایی با ۱۳ میلیون فالوور در توئیتر

به طور میانگین در هر ۴۸ ساعت در آمریکا:

۵۰۰ نفر بخاطر اشتباهات پزشکی
۳۰۰ نفر بخاطر آنفلوانزا
۲۵۰ نفر بخاطر خودکشی
۲۰۰ نفر بخاطر تصادف رانندگی
۴۰ نفر بخاطر قتل با اسلحه

کشته می‌شوند.

💬 #توئیت از: فواد ایزدی

  • مهدی جهانشاهی
۰۶
بهمن

«نفرت مقدس»

- مبانی ستیز

- برکات ستیز

- مراحل ستیز

 

نگاه جامع قرآنی به جایگاه کلیدی «دشمن» در نظام خلقت

مقایسه ای بین دو نوع شیطان و شباهتهای اساسی آنها

برکات و فواید ظاهری و باطنی ستیز، که بسیاری آن را یک ارزش بی فایده یا حتی مضر تلقی می کنند!

حاصل زحمت چندین ساله ی دوستان شما در «بیا با هم...»

 

سطرهای اولیه ی این کتاب در قالب برخی از پست های همین وبلاگ به رشته ی تحریر درآمد. چند سال پیش که دغدغه ی نفوذ و میل به دشمن در سخنان رهبر انقلاب خیلی پررنگ تر شد، تصمیم بر این شد تا خلأ یک کتاب در این موضوع با توجه به منابع دینی و آیات قرآن پر شود. نتیجه ی بررسی های قرآنی این شد که مسئله ی ستیز چنان در آیات قرآن کریم پررنگ بوده است که می توان نتیجه گرفت : نگرانی و دغدغه ی اصلی پیامبر خدا هم در مورد اصحاب ـ در زمان خود و پس از آن ـ در همین مسئله ی میل به دشمن بوده است.

 

کتاب در فروشگاههای کتاب آستان حضرت معصومه در دسترس است. با پیام به آی دی زیر نیز می توانید درخواست ارسال بفرمایید.

برای ارتباط با مؤلف هم می توانید از همین درگاه، یا آی دی @mahdijn استفاده کنید.

جهت دانلود فهرست و چند بخش از مطالب کتاب کلیک کنید.

برخی مستندات و ارجاعات کتاب را هم می توانید در ذیل موضوع دشمن شناسی  از این وبگاه دنبال کنید.

  • مهدی جهانشاهی
۰۱
مرداد

کشتی ما را توقیف می کنند؛ بلا فاصله مقابله به مثل می کنیم.

برجام را پاره می کنند، دوباره تحریم می کنند، اعتبار دلار پایین می آید!

پهباد استثنائی آمریکا را منهدم می کنیم؛ برای آبرو داری دروغ می گوید.

برای پیشنهاد مذاکره، میانجی می فرستد، جاسوسهایش را کف دستش می گذاریم.

 

یعنی هنوز هستند کسانی که نخواهند این حرفها را بشنوند تا مجبور شوند به خودشان افتخار کنند؟؟

  • مهدی جهانشاهی
۲۴
فروردين
امام خامنه ای: 
"احساس ضعف شما موجب تشویق دشمن به حمله به شماست." ۹۵/۱۲/۱۶

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
اونایی که میگفتن برجام مانع جنگ شد! کذب سخنشان با این سخن حضرت آقا👆 آشکار شد که نه تنها برجام مانع جنگ نشد بلکه عامل ضعف ما شده است.. جوری که دشمن گستاخ تر شده و طمع جنگ افروزی بیشتری پیدا کرده است.

دانلود....



ضعفی که ما نشان دادیم و دشمن را پررو تر کرد.
برجام...
یادتان که نرفته؟!

قبل از آن هم ضعف نشان دادیم و نتیجه این شد که هسته ای تعطیل شد، تحریمی هم آزاد نشد!

واکنش رهبری: همان دولتی که هسته ای را تعطیل کرده خودش باید فک پلومب کند...

قبل از آن هم ضعف نشان دادیم؛ در جریان قطعنامه 598. نتیجه اش شد مثلاً مرصاد و حمله منافقین؛به امید اینکه در عرض چند روز کار را یکسره کنند!
...آقایان آشنا نیستند؟

واکنش امام: جام زهر را به من نوشاندند!

  • مهدی جهانشاهی
۱۸
دی

-  گفت: ما توی کشور مشکلمون اینه که مدیر نداریم!

:  گفتم چطور؟

-  گفت: نخست وزیر مالزی اومده بود ایران. گفت: آمریکا دشمن مشترک ما و شماست. مثل گاو شیرده وحشی می مونه. فرق ما و شما اینه که ما از پستانهای او گرفته ایم و استفاده مان را می بریم؛ شما از شاخهای او گرفته اید!

:  گفتم: چه جرأتی داری! مواظب باش اون زیر که ایستادی با خیال خوش، یهو ننشینه روت!

 

آقا گرگه هم وقتی خواست وارد خونه ی بزبز قندی بشه، خودش رو یک حیوون مهربون معرفی کرد...

اون آقا رو دیدید سلام من رو بهش برسونید، بگید: ما از بالا که شاخ طرف رو گرفتیم، بهتر صحنه رو دیدیم! از وقتی تصمیم گرفتیم نگذاریم که اون گاونما ازمون سواری بگیره، وضعمون خیلی بهتر شد...

اما مشکلات کشور ما:

معلومه! قبلاً هم گفتیم: کشور ما دلسوز نداره! بعضی ها نمی خواهند که کارها درست شود؛ نه اینکه نمی توانند...

  • مهدی جهانشاهی
۰۴
تیر

نوبت کسب تجربه است!

بنا به گفته ی خود رهبری، علت موافقت ایشان با مذاکرات، کسب تجربه بود. تجربه ای که خود مردم اینطور خواستند که هزینه ی آن برایشان گران تمام شود!

ایشان در روز وفات حضرت امام این پازل را کامل کردند و فرمودند:

یک تجربه‌ای ما در مذاکرات هسته‌ای پیدا کردیم؛ این تجربه را نباید فراموش کنیم. این تجربه این است که اگر ما تنازل(۱۶) هم بکنیم، آمریکا دست از نقش مخرّب خودش برنمیدارد؛ این را ما در مذاکرات هسته‌ای تجربه کردیم. ما نشستیم در جمع ۱+۵، و حتّی جداگانه با آمریکایی‌ها مذاکره کردیم برای قضیّه‌ی هسته‌ای؛ برادران ما، فعّالان پرتلاش ما به یک نقاط مشترکی رسیدند، به یک نتایجی رسیدند؛ طرف -که آمریکا باشد- یک تعهّداتی کرد؛ جمهوری اسلامی تعهّدات خودش را انجام داد، [ولی‌] آن طرفِ بدقولِ بدعهدِ بدحساب دارد دبّه میکند؛ تا الان دبّه کرده است. خیلی خب، این یک تجربه است، این شد تجربه. حالا خیلی‌ها قبل از این تجربه هم میدانستند امّا بعضی هم که نمیدانستند، حالا بدانند: در هر زمینه‌ی دیگری هم که با آمریکا شما بحث و مجادله کنید، شما کوتاه بیایید، تنازل کنید، باز او نقش مخرّب خودش را حفظ خواهد کرد؛ در همه‌ی زمینه‌ها: بحث حقوق بشر، بحث موشک، بحث تروریسم، بحث لبنان، بحث فلسطین؛ در هر قضیّه‌ای که شما به فرض -که البتّه محال است- از اصول خودتان، از مبانی خودتان کوتاه بیایید، صرف‌نظر بکنید، بدانید او کوتاه نخواهد آمد؛

این گفته ی ایشان رفرنس به کلام ایشان در 12/8/92 دارد که آنجا هم هدف از مذاکرات را کسب تجربه اعلام کرده بودند.

چندان هم کسب این تجربه سخت نبود و نیست. فقط این جناب آقای روحانی است که باید اجازه دهد مردم واقعیت را ببینند و دچار تحریف و کج فهمی واقعیت نشوند!

قطعه ی بعدی پازل به نظر شما چیست؟

بعد از کسب تجربه، دیگر موقعیت نرمش قهرمانانه جایش را به حمله ی قهرمانانه می دهد.

پس خودتان را برای ادامه ی مبارزه آماده کنید...

  • مهدی جهانشاهی
۳۰
ارديبهشت

مستند خونهای بی رنگ/دانلود

دروغ جهانی-رفتار دوگانه در مورد تروریسم

 

حسن عباسی- جنگ تریاک/ دانلود

استعمار انگلیس بر چین در قرن 19

 

انیمیشن/ راه نفوذ غرب بر کشورهای ضعیف/ دانلود

راه وابسته کردن کشورها و استعمار

 

  • مهدی جهانشاهی
۲۹
فروردين

عجیب است که ما فکر می کنیم امنیت و آزادی امروز را به اسم ما سند زده اند و تا آخر قرار است همینگونه در خوبی و خوشی بمانیم! در حالی که خداوند به هیچ قومی قول نداده که ماندگار باشند و ابدی بمانند، بلکه به عنوان یک قانون کلی استثنا ناپذیر فرموده:

وَلِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یَسْتَقْدِمُونَ (اعراف 34)

لِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذَا جَاء أَجَلُهُمْ فَلاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یَسْتَقْدِمُونَ (یونس 49)

هر جریانی با هر تفکری که روی کار آید، با هر حرارت و شوری که باشد، روزی به سردی می گراید و محوریت خود را از دست می دهد. دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد. حتی الهی ترین حکومتها و جریانها، ماندگار نبوده اند و بالآخرة فیض حاکمیت خدا از سرشان برداشته شده و مدال افتخار مزیّن بودن به آداب دینی از آنها گرفته شده و به گروهی دیگر واگذار شده است.

ملک سلیمان با تمام شکوهی که داشت به انقضا رسید و امروز از آن اثری نیست!

مدینه ی فاضله ی نبوی هم پس از ایشان به دست نااهلان افتاد و تغییر ماهیت داد.

قرآن کریم این تهدید را به امت پیامبر ابلاغ کرده بود که نسبت به آینده ی خود بیمناک باشید:

وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ (آل عمران 144)

إِن یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ أَیُّهَا النَّاسُ وَیَأْتِ بِآخَرِینَ وَکَانَ اللّهُ عَلَى ذَلِکَ قَدِیرًا (نساء 133)

إِن یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَیَسْتَخْلِفْ مِن بَعْدِکُم مَّا یَشَاء (انعام 133)

إِن یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَیَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ (ابراهیم 19- فاطر 16)

این آیات به اصحاب پیامبر خاتم هم هشدار می دهد که: حتی شما با خدا قرابتی ندارید و استثنا نیستید! اگر شما هم از مسیر خارج شوید، شما را می بریم و در آینده کسانی را سر کار می آوریم که در مسیر باشند.

تا چه رسد به دیگر امتها!

البته این بی ارتباط به اعمال و رفتار امتها نیست و قطعاً آنها خواهند توانست این سستی و رخوت را به عقب بیندازند و تا زمانی که همان مردمان خسته شوند و دیگر نخواهند راه را ادامه بدهند از فیض حاکمیت خدا بهره مند شوند.

مهم برای ما کشف رمز ماندگاری امت ها است.

رهبر انقلاب در مورد عوامل ماندگاری انقلاب ها سؤالی مطرح کردند و جواب آن را به خود ما واگذار کردند. (19 دی 94)

عوامل ماندگاری انقلابها چیست؟؟؟.

چه می شود که انقلابهای فراوانی در آغاز با شور فراوان شروع می شوند اما هیچ کدام از آنها ماندگار نیستند و بالآخره عرصه را واگذار می کنند؟؟ مانند انقلابهای متعددی که در تاریخ معاصر و مقارن با انقلاب اسلامی رخ داده و امروز از هیچ کدام از آنها خبری  نیست.

به قرآن رجوع می کنیم تا پاسخ را از خود خدا درخواست کنیم.

در آیه ای از قرآن کریم، خداوند خطاب به اصحاب پیامبر هشدار می دهد که شما را می برم و بهتر از شما را می آورم. این آیه بیانگر خصوصیات قوم جایگذین است، خصوصیاتی که [احتمالاً] نبود آنها برای قوم پیامبر خدا تهدید و وجود آنها برای قوم جایگذین ضامن بقاء است.

آیه این است:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ (مائده 54)

آنچنان که در این آیه آمده، این قوم جایگذین که محبّ خدا و محبوب اویند، چند خصوصیت ویژه دارند:

1. در مقابل مؤمنین ذلیل و خاضع هستند (یعنی به فکر مستضعفین بوده، از در دوستی بر آنها وارد می شوند).

2. در مقابل کافرین و دشمنان سرسخت هستند و برخورد عزّتمندانه دارند.

3. در راه خدا مجاهدت و تلاش می کنند بدون اینکه ترس و واهمه ای به خود راه دهند (یعنی انقلابی و پویا و به فکر اصلاح جامعه هستند).

در حقیقت خصوصیت اوّل و دوّم مکمل همدیگر هستند و در یک جمله می توان آن را «مرز صحیح داشتن» نسبت به جبهه ی خودی و غیر خودی، دانست.

یعنی- در کنار دو خصوصیت دیگر- این سرسختی و ستیز در مقابل دشمنان است که باعث می شود خداوند یک قوم را برگزیند و منتخب خویش در زمین قرار دهد.

شاهد این برداشت اینکه خداوند همین اصحاب پیامبر را در مقطعی از زمان به واجد بودن این خصوصیات ستوده است:

مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ... (فتح 29).

اما اینجا به خاطر نداشتن آنها، تهدید می کند که شما را می برم و بهتر از شما را می آورم!

شاهد دیگر مسأله تطبیقاتی است که برای آیه ی شریفه در روایات بیان شده است. از جمله: اصحاب امیرالمؤمنین، اصحاب سلمان فارسی (که ما ایرانیان هستیم)، و اصحاب حضرت قائم (عج).

این یعنی سنت جاریه ی خدا بر این است که هر قومی را تا زمانی که انقلابی و اهل دشمن ستیزی هستند، سرپا نگه می دارد و به محض اینکه این رویه را کنار می گذارند، خدا هم آن قوم را کنار می گذارد و دست تأییدات خود را از سر آنها رفع کند.

در جانب سلبی مسأله هم صراحت ادله روشن تر و انکار ناپذیر است: اگر دشمن ستیز نباشید کارتان تمام است!

وَلاَ تَرْکَنُواْ إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لاَ تُنصَرُونَ (بقره 113)

تکیه به دشمن باعث ضربه دیدن و ندامت و پشیمانی است و اگر گروهی به دشمن توکل کنند، حمایت خدا را از دست می دهند.

کمتر از این هم کافی است تا تکیه گاه مسلمین، از نصرت خدا خالی شود:

وَلَن تَرْضَى عَنکَ الْیَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ الَّذِی جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیرٍ (بقره 120)

یعنی حتی عمل طبق میل دشمن مایه ی برداشته شدن نصرت الهی و تنها ماندن امت مسلمان است.

مسأله هیچ نیاز به توجیه هم ندارد! روشن است که وقتی گروهی استکبار ستیز نباشند دشمن به راحتی نفوذ می کند و کار را یکسره می کند. به هر حال دشمن دشمن است و چشم دیدن پیشرفت و اقتدار هیچ گروهی غیر از خودش را ندارد!

اولین کسی هم که به خاطر این خطا ضربه دید خود حضرت آدم بود. حضرت آدم وقتی به شیطان اعتماد کرد و او را به عنوان یک خیر خواه تلقی کرد، راه نفوذ شیطان را باز کرد و اینجا بود که وسوسه های او مؤثر واقع شد و بهشت برین از چنگ او در آمد. طبق خواسته ی دشمن فقط چند دانه ای گندم خورد، و آنچه نباید، بر سرش آمد.

سامری هم یک نفوذی در قوم بنی اسرائیل بود که به راحتی مسیر آنها را منحرف کرد.

در بین اصحاب پیامبر هم- که تهدید به انقراض آنها را در آیات قرآن مشاهده کردیم- چنین ضعفی مشاهده می شده است. و لذا آیات متعددی به اصحاب پیامبر هشدار داده است که: خط خودتان را از خط دشمنان جدا کنید:

لاَّ یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاء مِن دُوْنِ الْمُؤْمِنِینَ وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللّهِ فِی شَیْءٍ (آل عمران 28)

...الَّذِینَ یَتَّخِذُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَیَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ العِزَّةَ لِلّهِ جَمِیعًا (نساء 139)

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَتُرِیدُونَ أَن تَجْعَلُواْ لِلّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطَانًا مُّبِینًا (نساء 144)

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْیَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِیَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (ماءده 51)

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الَّذِینَ اتَّخَذُواْ دِینَکُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِّنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ وَالْکُفَّارَ أَوْلِیَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ (مائده 57)

وَلَوْ کَانُوا یُؤْمِنُونَ بِالله والنَّبِیِّ وَمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِیَاء وَلَکِنَّ کَثِیرًا مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ (مائده 81)

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاء تُلْقُونَ إِلَیْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ کَفَرُوا بِمَا جَاءکُم مِّنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِیَّاکُمْ أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ إِن کُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِی سَبِیلِی وَابْتِغَاء مَرْضَاتِی تُسِرُّونَ إِلَیْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَیْتُمْ وَمَا أَعْلَنتُمْ وَمَن یَفْعَلْهُ مِنکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِیلِ

نمونه ی این تمایل به دشمن هم در تاریخ عصر پیامبر ثبت شده است:

نهایة: أَتَی عُمَرُ رَسُولَ‏ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ: إِنَّا نَسْمَعُ أَحَادِیثَ مِنْ یَهُودَ تُعْجِبُنَا، فَتَرَی أَنْ نَکْتُبَ بَعْضَهَا؟. فَقَالَ: أَ مُتَهَوِّکُونَ أَنْتُمْ [أی متحیّرون] کَمَا تَهَوَّکَتِ الْیَهُودُ وَ النَّصَارَی؟! لَقَدْ جِئْتُکُمْ بِهَا بَیْضَاءَ نَقِیَّةً، وَ لَوْ کَانَ مُوسَی حَیّاً مَا وَسِعَهُ إِلَّا اتِّبَاعِی..

وَ فِی حَدِیثٍ آخَرَ: إِنَّ عُمَرَ أَتَاهُ بِصَحِیفَةٍ أَخَذَهَا مِنْ بَعْضِ أَهْلِ الْکِتَابِ، فَغَضِبَ، فَقَالَ: أَ مُتَهَوِّکُونَ فِیهَا یَا ابْنَ الْخَطَّابِ؟!

گویا امروز هم پیامبر خدا رو به مردم ما کرده، می گوید: در این ماهواره ها چه هست که در کلام رهبرتان نیست!

  • مهدی جهانشاهی
۱۹
فروردين

دانلود حسن عباسی- الگوی نفوذ در مراکز تصمیم گیری

استکبار و نفوذ: تغییر اولویتها - واگذار کردن مسؤولیتها به دست نااهل

 

دانلود حسن عباسی- گفتگوی ویژه خبری

استکبار و نفوذ: الگوی نفوذ در نهادهای تصمیم گیری-طرح غرب برای نفوذ در ایران

 

دانلود حسن عباسی- نامه رهبری

نقشه استکبار: جنگهای مذهبی و رونسانس جدید-مشارکت شیطان در اموال و اولاد

 

دانلود حسن عباسی-استکبار ستیزی13آبان

استکبار ستیزی: حرکت انبیا در مقابله استکبار-تاریخ مقابله غرب و شرق-فقط اسلام بود که توان مقابله با غرب را داشت-شروع دوباره جنگهای مذهبی-خطرهای پیش رو-خطر نفوذی های داخلی-خطر جنگ نیمه سخت-احتمال حمله غرب به ایران

 

دانلود حسن عباسی-آیا رابطه با آمریکا وضع اقتصادی را بهبود می بخشد؟

بصیرتی

دانلود حسن عباسی-چرا بر سر سوریه هزینه می کنیم؟

بصیرتی

دانلود حسن عباسی- فیلم عمار

بصیرتی: فتنه بصیرت هنر- تعریف دینی هر یک-ارکان بصیرت-فرقان-شناخت حق از باطل-امر به معروف و نهی از منکر

 

دانلود حسن عباسی-هدف غرب تجزیه ی کشورهاست به صورتی که دائم در جنگ بمانند

نقشه استکبار

  • مهدی جهانشاهی
۳۰
بهمن

طبق دو آیه از قرآن هر امتی انقضایی دارد. آیه این است: لکلّ أمّة أحل (اعراف 34 و یونس 49)

دیر یا زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد. هر امتی روزی سلسله از هم می گستراند و به پایان عمرش می رسد.

قلدرترین حکومتها سپری شدند و به پایان رسیدند و امروز از آنها خبری نیست! حکام عادل و حکام جائر همه و همه به انقضای خود رسیده اند و این چیز واضحی است.

حتی امت پیامبران الهی هم ماندگار نبودند و بر اثر گرایش مردم به سستی بنیان گسیختند. قوم حضرت موسی و عیسی به آخر خط رسیدند و جای خود را به اقوام آینده دادند، بعضی از آنها اتفاقاً گرفتار عاقبت شومی شدند...

امت حضرت سلیمان با تمام سیطره ای که در عوالم داشتند، اما حکومت را واگذار کردند...

امت پیامبر هم از این قاعده استثنا نبودند و قرآن کریم در زمان حضور پیامبر اسلام، خطاب به مسلمین هشدار می دهد که شما را می برم و بهتر از شما را می آورم. این آیه خیلی برای ما مهم است و می خواهیم آن را با امروز خودمان مقایسه بکنیم.

آیه این است:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ (مائده 54)

همچنین این آیه ی شریفه که دلالت بر انقضای امت پیامبر می کند:

وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ 

این آیات به اصحاب پیامبر خاتم هم هشدار می دهد که: شما با خدا پارتی ندارید و استثنا نیستید! اگر شما هم از مسیر خارج شوید، شما را می بریم و در آینده ی دور کسانی را سر کار می آوریم که در مسیر باشند. اینها قومی هستند که خدا اعلام می کند من آنها را دوست دارم و آنها هم من را دوست دارند.

اما این قوم جایگذین چند خصوصیت ویژه دارند که ضمانت بخش ماندگاری آنها است. یعنی: آن خصوصیاتی که از دست دادن آنها باعث می شود انقضای یک امت معلوم شود و خداوند به فکر جایگذین باشد، اینها هستند:

1. در مقابل مؤمنین ذلیل و خاضع باشند (یعنی به فکر مؤمنین و مستضعفین باشند).

2. در مقابل کافرین و دشمنان سرسخت باشند و برخورد عزّتمندانه داشته باشند (یعنی استکبار ستیزی).

3. مجاهدت و تلاش در راه خدا بدون ترس و واهمه (یعنی انقلابی بودن و بی پروا بودن).

عجیب اینجاست که خداوند همین اصحاب پیامبر را در مقطعی از زمان به واجد بودن این خصوصیات ستوده است، اما اینجا به خاطر نداشتن آنها تهدید می کند که شما را می برم و بهتر از شما را می آورم! (رجوع به آیه ی شریفه: فتح 29 مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ).

این یعنی سنت خدا بر این است که هر قومی را تا زمانی که انقلابی و اهل دشمن ستیزی باشند، سرپا نگه دارد. اما به محض اینکه این رویه را کنار بگذارند، خدا هم آن قوم را کنار بگذارد و دست تأییدات خود را از سر آنها رفع کند.

با این توضیح به زمانه ی خودمان می آییم. حالا رابطه ی بین دو کلام رهبری مشخص می شود.

1. دو تهدید رهبری به ملت ما که نشان می دهد خطر نزدیک است و مردم نباید حیاط امنی برای خود در نظر بگیرند! (عبارت ملت ایران سیلی خواهد خود، در 14 خرداد، و عبارت ملت ایران را بدبخت خواهند کرد، در 28 بهمن)

2. تأکیدهای بیشمار رهبری نسبت به استکبار ستیزی و روی کار آوردن کسانی که مرزبندی شفافی با دشمن دارند.

این کلام رهبری را طبق آن ایه ی شریف اینطور معنا می کنیم: اگر ملت ایران استکبار ستیزی را کنار بگذارند، نصرت و کمک خدا را از دست خواهند داد و گرفتار خطرهای بیشماری که از چپ و راست آنها را تهدید می کند، می شوند. این یک نشانه است و یک چیز را به خوبی نشان می دهد؛ آن هم اینکه: قومی که از ستیز و دشمنی با دشمنان خدا خسته شده است، تاریخ انقضایش رسیده است.

اما رهبر بزرگوار چرا این خطر را در حق مردم ایران نزدیک می بیند؟ چرا با این لحن نامتعارف مردم را تهدید می کند و هشدار می دهد

چون یک بار مردم ما اشتباه کرده اند و دولتی را سر کار آورده اند که شعار او دوستی با کلّ دنیا و کنار گذاشتن دشمنی ها بوده است! شاید معنای این رأی این بوده که مردم ما از ستیز با دشمن خسته شده اند و به فکر شکمهایشان افتاده اند.

همین کافی است که خداوند انقضای این امت را اعلام کند.

اما از آنجایی که دولت آقای روحانی با حد اقل رأی روی کار آمده است، لذا خداوند یک فرصت دوباره هم برای جبران به مردم می دهد: إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ (اعراف 201)پرهیزگاران هنگامى که گرفتار مسّ شیطان شوند، زود متذکر می شوند (و حواس خود را جمع می کنند) و ناگهان بینا مى‏گردند.

این فرصت دوباره همان انتخابات پیش رو است که در آن باید مردم عملاً اثبات کنند که: دشمن را می شناسند و دشمن شناسان را هم می شناسند و فقط و فقط به دشمن شناسانی رأی می دهند که با دشمن زاویه ی شدیدی دارند.

 

*******

امروز به حمد الله کشور ما در اوج قدرت است و از این حیث ترسی بر این کشور نیست. ترسی که هست فقط ترس موریانه ای است که رهبر به آن اشاره کردند! یعنی خطری که ما را تهدید می کند این است که از درون بپوسیم و بی خاصیت شویم. خطر خطر نفوذ است و این قطعه های نفوذ اگر به دست خود مردم کامل شود، دیگر نمی شود کاری کرد و کار از کار می گذرد.

رهبری هم نقطه ی مقابل نفوذی ها را نمایندگانی معرفی می کند که استکبار ستیزی آنها کامل باشد. 

شعار ولایت پذیری و حمایت از رهبری ملاک نیست! امروز همه دارند از این شعارها می دهند. شعار طرفداری از بیت امام ملاک نیست! آنچه که مهم است این است که این خط قرمزها را در عمل پیاده کنند و به اثبات برسانند.

خطر نفوذ نرم این است که: آمریکا نتوانست مستقماً ما را لیبرال کند، و حالا به فکر آن افتاده که اوّل اعتدال گرا کند تا بعد بتواند قدم به قدم ما را از آن خط قرمزها جدا کند و اهداف خودش را به اجرا برساند...

  • مهدی جهانشاهی
۱۲
بهمن

قابل توجه آنهایی که می گویند: رهبری از روند مذاکرات راضی بود:

 

رهبری به نیم ساعت کار دریادلان مدال داد+ چقدر تمجید و تعریف!

رهبری در قبال سه سال مذاکره، یک آب نبات چوبی داد؟

 

این چند نفر (6 نفر) با نیم ساعت مقاومت از آمریکا «غلط کردم» گرفتند.

تیم مذاکره با سه سال نرمش چه چیزی گرفت؟

 

اینها همه یعنی توقع رهبری در این برهه از زمانه فقط یک چیز است و ان استکبار ستیزی و نرمش نشان ندادن در مقابل آنها...

  • مهدی جهانشاهی