بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

«اینده از آن متقین است»
متقی باش تا اینده از آن تو باشد

بایگانی

۲۴ مطلب با موضوع «مشارکت و مسؤولیت پذیری» ثبت شده است

۰۵
اسفند

آیا رأی دادن هم می تواند اعتراض باشد یا رأی ندادن فقط اعتراض است؟؟

 

رأی ندادن آن کار آسان است که افراد تنبل سراغ آن می روند. کار سخت تر و مفیدتر این است که افراد نا سالم را شناسایی کنیم و با رأیمان از دور  انتخابات حذف کنیم. در حالی که با رأی ندادن ممکن است آن کسی که نباید روی کار بیاید، باز هم بیاید، هرچند با رأی کمتر.

مثلاً چه کسانی را با رأی دادن از دور انتخابات خارج کرده ایم؟ مثلاً رئیس مجلس را که لاریجانی بود، کاری کردیم که دور بعد اصلاً در انتخابات شرکت نکند. یک زمان حتی هاشمی رفسنجانی را با رأیمان از عالم سیاست کنار گذاشتیم، هرچند دوباره سراغ او را گرفتیم و به کار درست قبلمان «غلط کردم» گفتیم! این است قدرت انتخاب!

  • مهدی جهانشاهی
۰۳
شهریور

بررسی تطبیقی الگوهای فتح قرآنی در امت اسلام و امت بنی اسرائیل

نگاه جدید به مسئله ی انتظار طبق سنتهای قرآنی

شباهتهای الگوی فتح مهدوی و الگوی فتح داوودی

در کتاب «خان هفتم در طلیعه ی ظهور»

خان هفتم در طلیعه ی ظهور

کسانی که با عینک وحی زمانه ی خود را تحلیل می کنندچیزهایی را می بینند که دیگران با چشم سر نمی بینند.

قرآن با تصویر سنتهای تکرار شونده ی پیشینیان مانند ماشین زمان ما را در ادوار تاریخ کاوش می دهد و به زمانه ی خویش باز می گرداند

تا جایگاه خودمان را در مدار تاریخ پیدا کنیم.

 

تهیه ی نسخه ی الکترونیکی کتاب از اینجا

  • مهدی جهانشاهی
۱۹
خرداد

مصاحبه اختصاصی برای کسانی که رئیس جمهور رو مقام تشریفاتی می دونن و می گن: رأی بی رأی!

 

حتماً دانلود کنید

حاضری دوباره روحانی رئیس جمهور بشه؟

شاید شما هم نظرتون عوض شد

  • مهدی جهانشاهی
۲۷
ارديبهشت

 

روحانی تا سال دوم:  تقصیر دولت قبل است                  مردم:    بله قصیر دولت قبل است

روحانی تا برجام:      تقصیر تحریم است                         مردم:   بله تقصیر تحریم است!

روحانی ایام انتخابات 96: [وعده وعده وعده]                  مردم: آخ جون وعده!!!

روحانی 3 سال آخر:  تقصیر نظام است. من هیچ کاره ام   مردم: بله ما که از اول گفتیم تقصیر نظام است. اصلاً رأی بی رأی!

مواظب باشیم توی زمین چه کسی داریم بازی می کنیم؟

چشم باز نکنیم ببینیم «اشرافیت» زمین بازی ما را خریده...

#آدرس_غلط

  • مهدی جهانشاهی
۳۰
بهمن

زیاد می شنویم که می گویند: رأی دادیم، به وعده هایشان عمل نکردند، دیگر رأی نمی دهیم.

عجیب سعی می کنند که خود را تبرئه کنند. انگار انتخاب آنها اصلاً اشکالی نداشته. برای اینکه خودشان را اثبات کنند، انتخابات را زیر سؤال می برند.

دوستشان شیطان هم وقتی گند کارش درآمد، رو به خدا کرد و تو: خدایا حالا که تو مرا گمراه کردی!!! من هم مردم را گمراه می کنم!!!

 

#جنگ_اراده_ها

#زبان_مشکلات

https://twitter.com/mahdijnh

  • مهدی جهانشاهی
۲۰
بهمن

انگار مستضعفین باور ندارند که در همین کشور در مقابل قلدرمآبان در حال تقابل و رویارویی هستند! انگار حواسشان نیست که هر کدام از دو طیف می خواهند کار را از دست طیف دیگر خارج کند!

می گویند: آنطور که می خواستیم نشد، دیگر رأی نمی دهیم! این حرف را کسانی می زنند که رأی ندادن آنها فقط به قوت بیشتر طیف مستکبرین داخلی منجر می شود. در رأی به کاندیدای خودی اهمال می کنند. کار به دست کاندیدای طیف مقابل می افتد. بعد تعجب می کنند که چرا دارد کار پیچیده تر می شود!

باور داشته باشید که امروز دعوا سر اصولگرا و اصلاح طلب نیست! دعوا سر مستضعفین و مستکبرین است.

هیچ روزی هم این تقابل اینقدر جدی و رقابتی نبوده است.

امروز است که هرطرف انتخابات را جدی بگیرد، بی زحمت، انقلابی در آینده ی کشور به نفع طیف خود ایجاد می کند...

 

به صورت عینی تر می گویم: اگر مشارکت بالاشهر نشین های تهران نبود، اگر مشارکت اقلیت های مذهبی کشور نبود، نه مجلس این می شد که الآن هست، نه دولت...

 

 

 

#زبان_مشکلات

https://twitter.com/mahdijnh

  • مهدی جهانشاهی
۰۳
ارديبهشت

با معترضان دولت و مجلس کاری ندارم که خودم هم یکی از آنها هستم.

اما در نظر حزب باد متهم اصلی «نظام» است (بخوانید: رهبری!).

می گویند: دولت ها که هیچ کاره اند؛ رهبری باید کاری بکند...

یادم که نمی رود، آن روز عده ای دنبال کسی می گشتند که به او رأی بدهند و او را در مقابل رهبری عَلَم کنند! می گفتند: چه کسی مقابل رهبری خواهد ایستاد؟ به همان رأی بدهیم! حالا همان عده می گویند: چرا رهبری از قدرت خودش برای حل مشکلات و مبارزه با مفاسد دولت بهره نمی گیرد؟؟ کدام قدرت؟ همان قدرتی که رأی شما آن را تضعیف کرد؟

البته اگر دنباله ی این حرف ها را هم بگیریم می بینیم که از خود دولتی ها آب می خورد و آنها هستند که این حرفها را بر سر زبانها انداخته اند. بیشترین سود را هم خودشان می برند. به هر حال حالا که روی «دولت قبل» را سفید کرده اند، باید دنبال کس دیگری باشند که بشود تقصیرها را سر او خراب کرد.

جالب است که در هیچ برهه ای از تاریخ اینقدر مجلس با دولت همسو نبوده است. اینقدر اختیارات اضافه بر سازمان از سوی رهبری به دولت تفویض نشده بوده است. اینقدر بی کفایتی و تنبلی و فرسودگی در چهره ی دولتمردان محسوس و ملموس نبوده است؛ و با این حال دو قورت و نیم شان باقی است که: ما چکاره ایم؟ مشکل از بالاست!

یادمان نرود که امام رضا (ع) فتنه ی بدتر از دجال را برای کسانی دانست که با دوستان از در دشمنی وارد می شوند و با دشمنان از در دوستی...

  • مهدی جهانشاهی
۱۰
خرداد

شبهه ای که چند مدتی است سر زبان ها افتاده این است که می گویند: هیچ رئیس جمهور موفقی نداشته ایم، و این نشان می دهد که عده ای هستند که نمی خواهند بگذارند آب خوش از گلوی ما پایین برود. رأی مردم هم بی تأثیر است و هر بار همان کسی رأی آورده که در پشت صحنه تصمیم بر آن بوده است.

 

البته این ها که این سؤال را می پرسند توضیح نمی دهند که چه رابطه ای وجود دارد بین بی کفایتی رئیس جمهورها و بین اینکه دست پشت پرده ای وجود دارد؟

این را هم توضیح نمی دهند که آن دست پشت پرده دقیقاً کیست؟ آیا رهبری است و یا جریانی در مقابل رهبری؟!

 

به هر حال ما هم این جمله را قبول داریم که: مردم تصمیم گیرنده نیستند و دستان پشت پرده ای وجود دارد که نتیجه را به خواست خود تغییر می دهد. دستان کثیفی که حتی در روزگار ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای، نخست وزیر مورد نظر خودش را به جناب رئیس جمهور تحمیل کرد!

از کجا معلوم؟ شاید این دستان پشت پرده دستگاه تبلیغاتی دشمن باشد! شاید این دستان پشت پرده طیف ارادتمندان به دشمن باشد! شاید این دستان پشت پرده ماهواره های پشت بام خانه های همسایه باشد که با ترفندهایی خواسته ی خودش را به شنونده تحمیل می کند! شاید این دستان پشت پرده کسانی باشند که به سلاح «جنگ روانی» مجهز هستند و با حیله هایی رأی مورد نظرشان را از صندوقها در می آورند.

 

جنگ روانی دقیقاً چیست؟

 

مثلاً همین شبهه یکی از پازلهای جنگ روانی است

کسی که بی کفایتی را به اوج رسانده، برای خراب کردن تقصیر بر سر دیگران فرا کنی می کند و می گوید: من هیچ کاره ام! کارگردان کس دیگری است!

رهبر انقلاب هم در این چند سال بارها این نهیب را زده اند که: چرا کسانی که همه کاره ی کشور اند خود را هیچ کاره جلوه می دهند و انگشت اتهام را سمت «دیگران» دراز می کنند. (حرف دل رهبری حتماً این است که: چرا شما که بیشتر از هر رئیس جمهور دیگری از من اختیارات دریافت کرده اید، و کمتر از هر رئیس جمهور دیگری از جانب نمایندگان مجلس مورد سؤال و بازخواست قرار گرفته اید، حالا ژست اپوزیسیون به خود می گیرید و از کارهاییمی گویید که باید بشود، نه از کارهایی که کرده اید و می کنید!)

 

اگر جزئی تر بخواهیم نگاه کنیم بهتر می بینیم که رهبری فقط نصیحت کننده بوده است و نه تصمیم گیرنده

در انتخابات اخیر ریاست جمهوری، رهبری در همان ایام انتخابات آبروی دولت را هم برد! (در جریان مخفی کاری سند 2030) و باز جناب روحانی با رأی قاطع تهران و چند شهر دیگر شد منتخب مردم!

در انتخابات قبل از آن هم کسانی در تهران شدند نماینده ی مجلس که دقیقاً در لیست پیشنهادی دشمن ردیف شده بودند.

در خبرگان هم بزرگانی مثل آیت الله مصباح و آیت الله یزدی رأی نیاوردند که نهیب رهبری را در پی داشت و از این وضع انتخاب مردم تهران گلایه ی تندی کردند.

در زمان خاتمی هم نباید یادتان رفته باشد که همت رهبری چقدر صرف پاسخ گویی به یاوه گویی های خاتمی شده بود! چطور می شود گفت که خاتمی گزینه ی رهبری بود؟!

 

فکر کنم بهتر باشد برای تحلیل یک شبهه توجه کنیم که این شبهه از زبان چه کسی خارج شده است و نفع چه کسانی در آن است؟

  • مهدی جهانشاهی
۱۳
دی

دو نفر هستند که هر کدام به یک معنا همه کاره ی مشکلات آنها هستند، با این حال ذره ای از تقصیر را به گردن نگرفته اند!

اولی خداست!

خودش گفته که همه ی مشکلات از طرف خود اوست (نساء 78)؛ اصلاً در مقابل او همه، هیچ کاره اند![1]

با این حال در قرآنش، هیچ جا از مردم عذر خواهی نکرده؛ هیچ جا برایشان دل نسوزانده! به جای اینکه بگوید: ببخشید که دنیا را اینقدر با مرارت و تلخی آفریدم! گفته است: فلان قوم فلان اشتباه را کردند، فلان بلا و گرفتاری را سرشان آوردم! (اعراف 96) فلان گروه به خاطر فلان خطایشان گرفتار عذاب من شدند (نوح 25)؛

یا مثلاً گفته: فلان کار را بکنید تا از عذاب من ایمن باشید! (انفال 33)

 

نفر دوم شیطان است!

وقتی از درگاه الهی رانده شد، تقصیر را گردن خود خدا انداخت و گفت: خدایا تو مرا گمراه کردی! (حجر 39)

و وقتی انسان ها را روانه ی دوزخ کرد؛ به آنها پشت کرد و گفت: تقصیر خودتان بود! می خواستید به حرف من گوش ندهید! (ابراهیم 22)

این شیطان بزرگ را ببینید!

آنقدر وقیح است که خودش به ما لیست نشان می دهد و می گوید: به اینها رأی بدهید!

حالا که امورات اجرایی و تصمیم سازی کشور را به دست گرفته اند، حالا همان دشمن می گوید: این چه مملکتی است که دارید؟! بریزید بیرون و اعتراض کنید...!

فرقی ندارد! حرف خدا درست باشد یا حرف شیطان، به هر حال هر دوی آنها انگشت اتهام را به سمت خود ما دراز کرده اند؛

خدا می گوید: اگر فلان گناه را نمی کردید، اگر شاکر نعمت ها بودید، امروز وضع بهتری داشتید...

شیطان هم می گوید: مجبورتان نکرده بودم! خودتان گوش دادن به حرف ماهواره را انتخاب کردید..

از ماست که بر ماست...

 

[1] معنای همان ذکر معروف: لا حول و لا قوة إلا بالله

  • مهدی جهانشاهی
۲۴
فروردين

☠️☠️یک جمله، یک ضرب، چند خطا!☠️☠️

😕😕😕می گن که: جنس ایرانی کیفیت ندارد!

🔍🔍🔍#میگم_که :
👈اولاً چه کسی گفته که برای مردم ایران کیفیت مهم است؟ اگر کیفیت مهم است پس چرا جنس چینی کشور را پر کرده؟
👈ثانیاً چه کسی گفته که جنس ایرانی کیفیت ندارد! لا اقل آنهایی که معلوم است کیفیت دارد چرا خریداری نمی کنید ...
👈ثالثاً چه کسی گفته که چون کیفیت ندارد، نمی خریم! شاید برعکس باشد: چون به جنس بی کیفیت و بنجل علاقه داریم، تولید کننده هم اینطور تولید می کند...
یعنی: جنس ایرانی بخرید، معنایش این نیست که جنس بی کفیت بخرید! اتفاقاً در جنسهای ایرانی بهترین کیفیت را پیدا کنید و بخرید تا تولید کننده تشویق به تولید جنس مرغوب شود...
👈رابعاً چه کسی گفته که شما موقع خرید به محل ساخت آن آن دقت می کنید و اهمیت می دهید! نکند هرچه مغازه دار جلوی شما می گذارد همان را بر می دارید!؟
👈خامساً طوری صحبت می کنید که انگار جنس ایرانی ساخت ایرانی های کره مریخ است! تولید کننده خود شما هستید! اگر در آن کاری که به دست گرفته اید انصاف را مراعات نکنید، اگر به خودتان رحم نکنید، از دیگران چه توقع!
👈سادساً  چه کسی گفته که اگر جنس ایرانی کیفیت نداشته باشد پس باید برویم به کشور خیانت کنیم و در وضعیت #جنگ_اقتصادی، ارزها را از کشور خارج کنیم! حالا کمی جنس بی کیفیت... خود ما که عمرمان ابدی نیست؛ کالاهای ما هم همینطور...
👈سابعاً چه کسی گفته که اگر جنس ایرانی نخریدیم باید جنس برند و آمریکایی بخریم و پولمان را بدهیم به دست دشمنی که به خون ما تشنه است!؟؟؟

 

‼️جواب بدهید!!!‼️

رهبر بزرگوار هم در حرم امام راضا (ع) به این آسیب اشاره کردند که مردم به جنسهای خارجی، فقط چون خارجی است علاقه نشان می دهند...🍁🍁🍁

  • مهدی جهانشاهی
۱۳
فروردين

برایم سؤال بود که چرا هروقت کسی را می بینم که به جمهوری اسلامی خرده گیری می کند و دائم اعتراض و بدگویی می کند، خیلی سریع خودش را لو می دهد و همان اشکالی را که به ناپاکی مسؤولین (مسؤولین پاک) گرفته، خودش مرتکب می شود و اینقدر زود خودش را لو می دهد.

چرا مثلاً وقتی راننده تاکسی می گوید: مسؤولین همه دزد هستند، خود آن راننده در حساب کردن کرایه بی انصافی می کند و نشان می ددهد که چندان دست خودش پاک نیست!

یاد این روایت افتادم که می گوید:

من عیر مؤمناً بذنب قد فعله لم یمت حتی یرتکبه!

هرکس مؤمنی را به خاطر گناهی که انجام داده! سرزنش کند، نمی میرد مگر اینکه خودش آن گناه را مرتکب شود.

یعنی جمهوری اسلامی آبرویش نزد خدا کمتر از یک مؤمن است؟

یک پست در تحلیل این موضوع گذاشته بودیم که مراجعه کنید...

  • مهدی جهانشاهی
۰۸
بهمن

در مورد نمایندگان مجلس در اذهان مردم کمی کم لطفی می شود و با نگاه تحقیر آمیز به آنها نظر می شود. انگار نه انگار آنها درون مجلس کار مهمی دارند و در رفع مشکلات جامعه تأثیری دارند! در حالی که مجلس شورای اسلامی اگر شأنش از ریاست جمهور بیشتر نباشد، کمتر نیست!

برخی از قابلیتها و توانایی های نماینده ی مجلس را با هم مرور می کنیم:

1. تصویب و تصحیح قوانین که می تواند مانع سوء استفاده ی افراد متخلّف  باشد و دست مفسدان اقتصادی را از فساد کوتاه کند (با توجه به اینکه بسیاری از ایرادات اجرایی در کشور ما به خاطر خلأ قانونی است!). در حالی که این نماینده با تصویب کردن یا تصویب نکردن یک قانون می تواند دست هزاران مفسد اقتصادی و اجتماعی را باز بگذارد  و ضررات جبران ناپذیری به کشور وارد کند.

2. استیضاح وزرا و مقابله با کم کاری های مسؤولین اجرایی. یعنی اگر نمایندگان مصمم باشند و زیر بار فشارها و تهدیدها و تطمیع ها نروند، هیچ وزیری نخواهد توانست از موقعیت شغلی خود سوء استفاده کند یا در انجام وظیفه ی خود کوتاهی کند.

3. کمیسیون های تخصّصی مجلس مانند کمیسون امنیت و اقتصاد و کمیسیون اصل نود و ...  می توانند حتی رفتار دولت را جهت دهی کنند و می توانند از جانب عموم مردم  حکم ناظر را بر بخشهای مختلف کشور داشته باشند و از متخلفین کلان شکایت کنند.

4. حتی خلأ رئیس جمهور و رأی به عدم کفایت او هم از اختیارات مجلس است.

با این توضیح:

اولاً ببینید نمایندگان مجلس تا کنون چقدر کوتاهی و کم کاری کرده اند که حالا وضعیت مملکت ما اینطور است!

دوماً در انتخابات آینده بیشترین همت خود را بر انتخاب افراد با تقوا و متعهد بگذارید، چون نماینده ی مجلس بیش از هم قشر دیگری در معرض رشوه گیری و جهت گیری های جناحی و حزبی است. مجلس باید خانه ی ملت باشد، نه جاده ی نفوذ دشمن!

سوماً دقت داشته باشید که نماینده ای که شأنیت خود را اینگونه تعریف می کند که می خواهد برای شما جاده بکشد یا به اوضاع شهر شما رسیدگی کند یا از این دست امور جزئی اجرائی بکند، این نماینده در حقیقت اصلاً نماینده ی مجلس بودن را نفهمیده است و از جایگاه مهم آن اطلاع ندارد! شما هم نباید گول وعده های دم دستی او را بخورید.

چهارماً توجه داشته باشید که بدترین نماینده ی مجلس کسی است که از خود موضعی نداشته باشد و به اصطلاح حزب باد باشد! و بهترین نماینده کسی است که مثل کوه استوار باشد و حرف خودش را با قاطعیت بزند و از هیچ کسی نترسد.

 

 

***********

رجوع به سخنان رهبری در جمع مردم آذربایجان: شأن مجلس ریل گذاری دولت است.

  • مهدی جهانشاهی
۰۵
دی

سوراخ دعا را را گم کرده ایم؛ فکر می کنیم نمی شود! ضعف و کاهلی خودمان را به چشم دیگران می بینیم، به پای اصول می نویسیم و به دست تقدیر می سپاریم. انگار نه انگار که مشکل از خود ماست و ما در وجود این مشکلات و رفع آن سهم داریم...

می گوییم: بی هوا رأی ندهید! حزب باد را سر کار نیاورید! باد نکارید که توفان درو کنید!

چشم بسته می گویند: همین است که هست! به هر کس دیگر رأی بدهیم، آخر، تو زرد از آب در می آید؛ پس معلوم می شود ریشه خراب است و اصول و پایه ها غلط طرح ریزی شده اند!

یکی نیست به اینها بگوید: وقتی هنوز دعوا سر خوب و بد است... وقتی هنوز بدها امید دارند که با یک حیله و ترفند از شما رأی جمع کنند... وقتی خوب برای اثبات خوب بودن خودش باید به زحمت بیفتد... وقتی هنوز رقابت را بین خوب و خوب تر بر قرار نکرده ایم... چطور توقع داریم همان روز اوّل از داخل این سبد قرعه، بهترین در بیاید و همان شود که ما دنبالش بودیم!

به گذشته ی خودتان نگاهی بیندازید! خوب را سر کار آوردید، بعد به آن قانع نشدید. گفتید بگذار این یکی را هم امتحان کنیم. بعد گفتید! نه همان قبلی بهتر بود، بعد دائماً از خوب به بد و از بد به خوب فرار کردید! انگار از خوبی های خوب ناراحت بودید که نمی خواستید در خوب بودن پیشرفتی حاصل شود. 

عجیب است که در بین رئیس جمهور هایی که تا حالا انتخاب شده اند، اکثرشان اصلاً اعتقادی به یاری رسانی به مظلومین و مستضعفیان نداشته اند و افکاری داشته اند مانند افکار غربی ها که باید سرمایه داران را چاق کرد تا به داد کشور برسند! بقیه در امان خدا...

طوری شده که خوب تر ها اصلاً امیدی ندارد که به گردونه مسابقه راه پیدا کنند! بعد از احمدی نژاد خوب تر ها خواستند خودی نشان بدهند، اما هیچ کس به آنها نگاه هم نکرد! چون ملاک در نظر مردم خوب بودن نبود! خوب تر ها با چه امیدی به میدان بیایند، وقتی ملاک و معیار نزد مردم مشهور بودن و پولدار بودن و ریاکار بودن و امثال آنها است!

چه توقع! مشکل از خود ماست! بعد از حدود چهل سال هنوز در تردیدیم و به یک شناخت از طیف ها و شخصیتها نرسیده ایم! هنوز افراد ناصالح از گردونه مسابقات حذف نشده اند؛ هنوز به آن حد از رشد نرسیده ایم که انتخاب ها فقط بین خوب و خوب تر باشد. هنوز هم در انتخابهایمان با شیطان معامله می کنیم و خدا را هیچ در نظر نمی گیریم.

نا امید هستی؟! از خود توست!

فقط وقتی امید اصلاح کشورت را داشته باش که وقتی یک نفر خراب کرد، دیگر رأی نیاورد! اما وقتی تسامح می کنیم، وقتی شانسی رأی می  دهیم، وقتی جز ملاکهای شیطانی ملاکی نداریم... چه توقع!

قاعده است! اتفاقی نیست! از گردونه ی شانس، فقط شیطان بیرون می آید!

  • مهدی جهانشاهی
۱۹
مهر

تصاویر زیبا و آموزنده با موضوع تحریم کالاهای اسرائیلی

از سایت: تحریم اسرائیل

دا ن ل ود م ج م و ع ه ب رو ش ور تح ری م اس را ئ ی ل

 

  • مهدی جهانشاهی
۱۹
مهر

از چهره اش حدس زدم باید آدم قرقرویی باشد. منتظر بودم شروع کند، اوّلین بوق را که به عابر پیاده زد شروع شد... «ببین چه مملکتی داریم! یارو چشمش کوره نمی بینه داره ماشین میاد».

ترجیح دادم ساکت باشیم و چیزی نگویم. استارتش خورده بود، قطع نکرد... «به نظر شما چرا من باید شب تا صبح بدوم، آخر هم هشتم گروی نهم باشد، اما مسؤولین مملکت سرمایه ی ما را بالا بکشند و یک لیوان آب هم رویش! این عدالت است؟! چرا رهبر جلوی اینها را نمی گیرد؟ اصلاً چرا خدا ما را از دست اینها خلاص نمی کند؟!».

ناجور رانندگی می کرد، خیلی ناجور! می خواستم زبان باز کنم و به او بگویم: با وجود امثال شماها مملکت بهتر از این که نمی شود! آن مسؤول پشت میز هم یکی مثل تو که البته دستش به جایی رسیده. به هر حال وقت آن بود که پیاده شوم. کرایه را دادم و منتظر ماندم بقیه اش را بدهد، اما نداد! گفتم آقا بقیه اش را فراموش کردید؟ جوابم را با تندی داد: خوب بود سوارت نمی کردم تا در سرما بمانی؟ اعصاب ندارم! دست خالی دارم خانه می روم...

پایش را روی گاز گذاشت و همین که داشت می رفت گفت: این همه شما آخوندها بالا کشیدید، یک کم هم ما!

اینجا هم چیزی نمی توانستم بگویم. اما کاش دستم به او می رسید تا از او بپرسم: نفرین های چند نفر مثل من پشت سر توست؟ من که راهی ندارم حقم را از تو پس بگیرم، اما خدا که هست! با این وجود توقع داری از زندگی ات روی خوشی ببینی؟! معلوم است که بدبختی ها دنبالت کرده اند! طرف حسابت خداست! روی سخنش با توست: بچرخ تا بچرخیم!

  • مهدی جهانشاهی