بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

«اینده از آن متقین است»
متقی باش تا اینده از آن تو باشد

بایگانی

اربعین آزمون همدلی

يكشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۴، ۱۱:۳۵ ق.ظ

اتفاقی که در زمان هیچ یک از ائمه نیفتاد عمل به این شعار ابتدئی بود که خطاب به ائمه عرضه می داریم: إنی سلم لمن سالمکم. این ابتدائی ترین توقعی است که از هر اجتماعی می رود؛ اینکه با هم کنار بیایند و درگیر نباشند. یاران اهل بیت به این توفیق دست پیدا نکردند که حول یک محور گرد هم آیند. حتی امام حاضر نمی توانست جامع تفرقه های آنها باشد. به کوچکترین اختلاف سلیقه یا اختلاف نظری در مقابل هم موضع گیری می کردند و به شعله های تفرقه دامن می زدند. هر روز به بهانه ای جدید شاخه ای جدید به وجود می آمد و خط خود را از این رودخانه ی نوپا جدا می کرد.

"دوستی" یکی از آن امتحان های پیش پا افتاده بود که جامعه شیعه هیچگاه از پس آن بر نیامد! پول توانست جامع تفرقه های جبهه کفر باشد، اما ریسمان الهی، حبل الله ولایت نتوانست برای جبهه حق بهانه ی دوستی باشد. همه در زبان می گفتند: سلم لمن سالمکم؛ اما پای عمل که می رسید، خود خواهی ها و تعصّبها این اجازه را نمی داد.

امام معصوم باید غصه ی منحرفین و گمراهان را بخورد، کم است! غصه ی کمی یاران را بخورد، کم است! غصه ی ناسازگاری دوستان هم به آن اضافه شده است.

در زمان امیر المؤمنین (ع)، آن حضرت شکایت خود را از اطرافیان خود اینگونه اعلام می دارد:

وَ إِنِّی وَ اللَّهِ لَأَظُنُّ أَنَّ هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ سَیُدَالُونَ مِنْکُمْ بِاجْتِمَاعِهِمْ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِکُمْ عَنْ حَقِّکُمْ وَ بِمَعْصِیَتِکُمْ إِمَامَکُمْ فِی الْحَقِّ وَ طَاعَتِهِمْ إِمَامَهُمْ فِی الْبَاطِل‏....ِ اللَّهُمَّ إِنِّی قَدْ مَلِلْتُهُمْ وَ مَلُّونِی وَ سَئِمْتُهُمْ وَ سَئِمُونِی فَأَبْدِلْنِی بِهِمْ خَیْراً مِنْهُمْ وَ أَبْدِلْهُمْ بِی شَرّاً مِنِّی‏.

در زمان امام باقر (ع):

عَنْ سَدِیرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع إِنِّی تَرَکْتُ مَوَالِیَکَ مُخْتَلِفِینَ یَتَبَرَّأُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ قَالَ فَقَالَ وَ مَا أَنْتَ وَ ذَاکَ إِنَّمَا کُلِّفَ النَّاسُ ثَلَاثَةً مَعْرِفَةَ الْأَئِمَّةِ وَ التَّسْلِیمَ لَهُمْ فِیمَا وَرَدَ عَلَیْهِمْ وَ الرَّدَّ إِلَیْهِمْ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ.

امام زمان (عج) نیز در یکی از توقیعاتشان فرموده اند:

وَ لَوْ أَنَّ أَشْیَاعَنَا [وَفَّقَهُمُ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ‏] عَلَى اجْتِمَاعِ الْقُلُوبِ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقَائِنا

همین خلل قرنها مایه ضعف شیعه و جاماندن او از اهداف بود تا اینکه صفحات تاریخ به زمانه ی ما رسید و در برهه ای از زمان، جهان لبخند شیعیان را به روی هم دید! آن اتفاقی که باید در زمان امام علی و امام حسین علیهما السلام می افتاد حالا امروز در نمایشگاه اربعین به وضوح قابل مشاهده است. مردمانی که زمینه های اختلاف بین آنها بسیار فراهم است، حالا با روی خوش از انسانهایی پذیرایی می کنند که نه از کشور آنها هستند و نه هم زبان انها و نه با رسوم و آداب و فرهنگ آنها! نه فقط انبوه حضور آنها را در کنار خود پذیرفته اند، بلکه از خانه و کاشانه و دارایی و خوراک و پوشاک و وقت و زمان خودشان خرج آنها می کنند. بالاتر از این، نفس خود را زیر پا می گذارند و خاضعانه افتخار می کنند که خادم زائرین امام حسین علیه السلام هستند!

اینها خوب فهمیده اند که امام حسین علیه السلام بهترین بهانه ی وحدت و همدلی استو برچسب "حسینی بودن" کافی است تا تمام اختلافات و تفاوتها نادیده گرفته شود. حتی از زائرینی که به آنها خدمت می کنند سؤال نمی کنند که شما دین و مذهبت چیست و اهل چه مشی و منشی هستی؟! اینها مدال افتخاری دارند که حقیقت «بأبی أنت و أمی و نفسی و مالی» را در عمل اثبات بکنند و از به زبان آوردن این شعار احساس خجالت نکنند! اینها در وسعت بی نهایت به این  شعار حقیقی دین جامه عمل پوشانده اند و این را قوی تر از شعائر نمادین مثل پرچم و عَلم و حسینیه و ... حفظ کرده اند.

مهم خود حسین است و هرکس زیر این پرچم است از خانواده ی ماست. اختلاف جغرافیایی، اختلاف گویشی، اختلاف سیاسی، اختلاف قبیله ای، و حتی اختلافات دینی ساخته ی مسلمین این خانواده ی بزرگ را از هم دور نمی کند و بهانه ی بی مهری نیست.

 امسال دیدم که خانمهای لبنانی نوشته هایی دقیقاً با همین مضمون به دوش انداخته بودند که روی آنها نوشته شده بود: حسین یجمعنا.

این مظهر بزرگترین مواسات و ایثار تاریخی است، یعنی نه تنها آنچه که من دارم دیگران هم باید داشته باشند، بلکه دیگران بر من و خانواده ی من مقدم اند و آنها باید داشته باشند، گرچه من نداشته باشم. هر روز هم این روحیه به جای اینکه به سردی گراید، دارد تقویت می شود و بر شور و شعور آن افزوده می شود.

باید هم همینطور باشد! حق هم همین است و اگر غیر از این باشد شیعیان برای ورود به دوران ظهور صلاحیت ندارند و نمی توانند یاران قابلی برای آن امام منتظر باشند.

یاران مهدی این روحیه را در اعلا درجه ی خود دارند در حدی که یکی از آنها رغبت می کند نیاز خود را از جیب برادر دینی اش تأمین کند و آن دیگری هم ناراحت نمی شود.

چه خوب می شود که ابعاد این مواسات تاریخی گسترده تر شود تا به آن نقطه ی رضایت مندی امام زمان برسد و امام عصر قابل بدانند که پا بر روی قدم های ما بگذارند و همراهی ما را بر غیبت و عزلت ترجیح بدهند.

کاش این مواسات در دیگر زمینه ها (مثل هزینه های ضروری سفر و کرایه ی ماشینها) هم گسترش می یافت و این انصاف را در آنجا هم می دیدیم.

کاش این مواسات را در بین دیگر شیعیان و مردم (غیر از اهل عراق) هم مشاهده می کردیم.

کاش این انصاف و محبّت را در غیر از زمان اربعین و غیر از راه کربلا هم شاهد بودیم.

کاش لا اقل وقتی مسافری را در سرمای هوا، کنار جاده می دیدیم، راضی نمی شدیم که بیخیال از کنار او عبور کنیم.

کاش حتّی این دلسوزی را در غیر از جنبه های مادی نسبت به هم به اجرا می گذاشتیم و همدیگر را امر به معروف و نهی از منکر می کردیم.

اینطور که بشود واقعاً می توان دنیا را بهشت نامید...

 

در همین زمینه رجوع شود به سخنرانی استاد پناهیان: محبّت در آخرین مراحل انتظار

  • مهدی جهانشاهی

انصاف

درس اربعین

وحدت و همدلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">