بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

«اینده از آن متقین است»
متقی باش تا اینده از آن تو باشد

بایگانی

یکی اینو بگیره!

پنجشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۴، ۰۷:۱۶ ب.ظ

امام هفتم فرمودند: 

تعجّب جاهل از عاقل بیش از تعجب عاقل است از جاهل. (بحار الأنوار ج75 ص 326)

 تَعَجُّبُ‏ الْجَاهِلِ‏ مِنَ الْعَاقِلِ‏ أَکْثَرُ مِنْ تَعَجُّبِ الْعَاقِلِ مِنَ الْجَاهِلِ.

یعنی آنکه جاهل است و باید از او تعجّب کرد، اتفاقاً از دیدن افراد عاقل تعجّب می کند و این تعجّب بیش از تعجّبی است که انسان عاقل از دیدن فرد جاهل دارد. انگار دیوانه ها هم از دیدن ما عاقل ها تعجّب می کنند و این تعجّب خیلی هم زیاد است، چون نمی تواند تحلیل کند که چرا دیگران مثل او نیستند!!!

از یک جنبه می توان این مضمون را اینطور توضیح داد که:

هرگاه دیدید کسی دیگران را به شدت و با تندی متهم می کند، معلوم نیست وضع خودش خیلی خوب باشد! احتمال زیاد وضع خودش خراب تر است! مثل آن دیوانه ای که عیوب خود را نمی بیند و تنها هنرش متهم کردن دیگران است!

اتفاقاً این مضمون در روایات مکرّراً آمده که: به عیوب خود مشغول شوید تا مشکلات دیگران به چشمتان بزرگ نیاید.

یا أیها الناس طوبی لمن شغله عیبه عن عیوب الناس (عن امیر المؤمنین علیه السلام)

این معنا را در وادی مباحث اجتماعی خودم تجربه کرده ام و دیده ام:

آنهایی که خیلی شکایت می کنند و از مشکلات جامعه ناله سر می دهند و همه چیز را سر جمهوری اسلامی و انقلاب خراب می کنند، کسانی هستند که اتفاقاً خودشان متهم ردیف اوّل اند. یعنی این را ماهواره به آنها یاد داده!

یادم هست در جمع کارمندان کمی در مورد سهم مردم از وظایف صحبت کردم. بعد از جلسه یک نفر با توپ پر آمد و گفت: آقا! چرا این حرفها را به آن مسؤولین نمی زنید؟! مگر از ما چقدر کار بر می آید.

کمی با او بحث کردیم، برگشت و گفت: مدیر شرکت مرا بازخواست کرد و گفت: چرا از وسایل عمومی استفاده شخصی کرده ای؟ گفتم: شما جواب آن دزدی 3000 میلیاردی را بده تا من جواب تو را بدهم! چند تا از دزدی های امثال من جمع بشود به اندازه ی آن دزدی 3000 میلیاردی می شود؟!

در جوابش گفتم: به نظر من بین تو و آن دزد 3000 میلیاردی هیچ فرقی نیست! فقط اینکه او دستش رسید به اینقدر اموال مملکت، اما تو دستت به بیشتر از این خودرو دولتی نرسید!

یک راننده ی تاکسی هم یادم هست که با او مبلغ را طی کردیم. بعد که سوار شدیم ضبط ماشین را روشن کرد و صدای ترانه را بلند کرد... به او گفتیم نوار را عوض کن! شروع کرد و ما را به باد انتقاد گرفت و گفت: یک نفر ریشو مذهبی 20 میلیون تومان مال من را دزدید!... همین راننده وقتی که ما پیاده شدیم، کرایه را از آنچه خودش قبول کرده بود بیشتر حساب کرد. بعداً فهمیدیم که قسمت توافقی حتی از قیمت متعارف بالاتر هم بوده!

در فامیلهای خودمان آنهایی که بیشتر از همه اهل انتقاد و خرده گیری از نظام و رهبری هستند، آنهایی هستند که خوب آنها را می شناسیم! می دانیم که آدم های کار درستی نیستند و در هر کاری ریگی در کفش دارند! خودمان از شرّ آنها در امان نبوده ایم و هر وقت موقعیتی گیر بیاورند کلاه برداری شان را می کنند.

- یعنی شما می گویید که ما انتقاد هم نکنیم؟! هر کس هر کاری می کند بکند و ما ساکت باشیم؟! این را قرآن هم نگفته! قرآن اجازه ی انتقاد داده: لا یحبّ الله الجهر بالسوء من القول إلا من ظلم.

- نه اقا! منظورم این بود که انتقادهایتان جهت گیری صحیحی داشته باشد! از شکایت هایتان نتیجه گیری غلط نکنید! سهمی از اشکالات را برای خودتان قبول کنید و اشکالات دیگر را به کسی نسبت بدهید که سزاوار آن است. وقتی نظام ایراد دارد، نیجه نگیرید که: همه مشکلات به گردن رهبر است! نگویید که: چون اشکال هست، پس اسلام سیاسی اشکال دارد و باید دین از سیاست کناره گیری کند!

خلاصه اینکه: انتقادهایتان جنبه ی اصلاحی داشته باشد، نه اینکه زیر همه چیز بزنید و بنا را از ریشه تخریب کنید!

  • مهدی جهانشاهی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">