بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

«اینده از آن متقین است»
متقی باش تا اینده از آن تو باشد

بایگانی

۳ مطلب در بهمن ۱۴۰۰ ثبت شده است

۲۳
بهمن

انقلابی هستیم. انقلاب هم که تمام شدنی نیست. یعنی باید دائم در حال تغییر و تغییر دادن باشیم. اما... فعلاً که دست روی دست گذاشته ایم و به ما دارد خوش می گذرد. اگر رهبری نگفته بود جهاد تبیین همان خرده کار را هم نمی کردیم؟

آیا مجالی برای جهاد و انقلابی کار کردن پیدا نمی کنیم؟ یا اینکه نگشته ایم تا پیدا کنیم. یا اینکه چشمانمان را بسته ایم تا به روی خودمان نیاوریم!

آیا یک امر به معروف ساده هم از دستمان بر نمی آید؟ مگر نمی گوییم انقلابی هستیم؟ بگذار چند بار به خاطر خدا سیلی هم بخوریم. به تعبیر خدا: یکی زدید، یکی هم خوردید.

بزرگترین و مهمترین کاری که باید در مورد انقلابی عمل کنیم تغییر قانون اساسی است! در مورد این چقدر فکر کرده ایم؟

فکر می کنید بعد از سی و اندی سال با همان نظام سنتی می توانیم کارآمد باشیم؟ توقع اضافه از دولت نیست؟ توقع اضافه از رهبر نیست؟ آیا نباید زمین بازی را تغییر داد تا هرکس وارد آن می شود زمینگیر نشود؟؟ نمی دانم! بعضی ها می گویند: امام زمان هم بیاید با این قانون اساسی نمی تواند درست صحنه گردانی کند...

چرا غیر انقلابی ها در انقلابی بودن از ما گوی سبقت را ربوده اند؟! چرا تغییر قانون اساسی را آنها فریاد می زنند؟ چرا ما نه؟ می ترسیم بگوییم: هرجا سیاست های رهبری اجرا شده موفق بوده و هرجا هرکس تک روی کرده زمین خورده؟؟ وقت آن نرسیده که لا اقل در مورد راهبردهای کلان به وحدت رویه برسیم؟؟

غیر انقلابی ها چه کار می خواهند بکنند؟ می خواهند نقطه قوتها را نقطه ضعف جا بزنند؟ می خواهند دو دستی کشور را به غرب و گدایانش واگذار کنند؟

ما انقلابی هستیم یا آنها؟! انقلابی بودنمان کجاست؟؟

  • مهدی جهانشاهی
۲۰
بهمن

سالها بود که در دهه فجر به اندوخته های گذشته مان پز می دادیم. چیز جدیدی برای نشان دادن نداشتیم. لبمان به خنده باز نمی شد وقتی می دیدیم در جهان هر روز سرخورده تر و منزوی تر می شویم. چیزی برای افتخار کردن نداشتیم. صبح چشم را باز می کردیم تا ببینیم امروز چه بلای جدیدی قرار است بر سرمان بیاید! آب و برق و نانمان هم به برجام گره خورده بود و چون حال برجام خوش نبود حال ما هم بدتر!

اما حالا همه چیز عوض شده. در گام دوم انقلاب شاهد بودیم که یک سال قوه قضائیه تکان خورد، سال بعدش مجلس و یکی دو سال بعد هم دولت. از همان موقع معلوم بود که پیروزی و سربلندی را در تقدیرمان سند زده اند. عده ای آن روز را می دیدند و امروز را می بینند؛ اما ما آینده را روشن تر می بینیم. همانطور که دولت قبل داشت کشور را به سرعت به قهقرا می برد، دولت کنونی دارد عقب گردها را جبران می کند. البته معلوم است که اول راهیم، اما در همین مسیر کوتاه یک ساله آنقدر شگفتی دیده ایم که برای جشن گرفتن دهه فجر بسمان باشد. هزاران کار دولت انقلابی را دیده ایم و ده ها هزار کار دیگر هم در نوبت! معمولاً ساختن از خراب کردن ساده تر است، اما این دولت انقلابی مسیری را که دولت قبل در طول 8 سال به ویرانه تبدیل کرده بود، دارد در کسری از زمان احیا و آباد می کند.

ایام الله دیگر آن روزی نیست که شاه رفت و امام آمد. ایام الله ما روزی است که اشرافیت رفت و صداقت آمد

 

 اگر در تمام عمرم همین یک ثواب را برای من نوشته باشند که در انتخابات از این دولت حمایت کردم، مرا بس است...

جوان مؤمن انقلابی! مبارکت باد

 

  • مهدی جهانشاهی
۱۷
بهمن

تا بوده انسانها ناراضی بوده‌اند و این یک خصلت نهادینه در سرشت انسان بوده است. قرار نیست انسان به رضایت مطلق برسد، و اصلأ آن رضایتی که انسان را از فکر کردن به آینده‌ی بهتر باز دارد ارزنده نیست! انسان باید ناراضی باشد و ناراضی بماند و با این اعتراض مقدس به سمت آینده‌ی بهتر حرکت کند. دین ما نیز از ما نخواسته قانع باشیم! فقط اینکه آینده‌ی بهتر را طور دیگری غیر از آنچه چشم ظاهربین مردم دنیا می‌بیند، نشان می‌دهد. اگر دعوایی باشد در این است که آینده ی بهتر چیست و به چه سمت باید حرکت کرد؛ وگرنه هیچ عقل سلیمی دیگران را به سکون و درجا زدن دعوت نمیکند.

حالا دعوای دیگری هم هست بر سر اینکه مقصر کیست و تقصیرها را باید از چشم چه کسی دید و چطور باید اشکالات را برطرف کرد؛ فعلاً با این کاری نداریم.

آن چیزی که الآن مهم است که به آن توجه کنیم این است که «دعوا داریم تا دعوا»! مهم است که چانه زنی در چه مرحله ای باشد و دعوا بر سر چه باشد. گاهی دعوا سر بودن و نبودن است و گاهی سر بهتر بودن یا بهترین بودن. در هر دو شرایط اعتراضها هست، زیبا این است که دعوا سر خوب تر و خوب تر بودن باشد.

آیا ما وقتی می گفتیم به جمهوری اسلامی رأی بدهید دنبال این بودیم که همه را به رضایت برسانیم؟ آیا می خواستیم افیون توده ها باشیم؟؟ نه هرگز! ما انقلابی بودیم و هنوز هم انقلابی هستیم. انقلابی یعنی: ناراضی! باید به سمت آینده ی بهتر حرکت کرد، به هر قیمیت! رضایت مردم چه می شود؟ اگر دوست داشتند راضی می شوند و اگر هم دوست داشتند ناراضی می مانند تا شاید به فکر آینده ی بهتر بیفتند. به شرط اینکه آدرس غلط دستشان ندهند... پس چرا انقلاب کردیم؟ برای اینکه خط دعوا را جلوتر بیاوریم؛ در این هدف هم کاملاً موفق بودیم. سطح توقعات امروز کجا و سطح توقعات بیست سال قبل کجا!

آیا وقتی به رئیسی رأی دادیم فکر می کردیم که اعتراض ها تمام خواهد شد! حضرت علی هم نتوانست اعتراضها را ساکت کند! می دانستیم که قرار نیست صدای مخالف خفه بشود. آیا این معنایش ناکارآمدی و عدم موفقیت است؟؟ باید ببنیم خط دعوا کجاست!!!

دیروز دعوا می کردیم که چرا آخریم؟ چرا داریم تنزل می کنیم؟ امروز دعوا می کنیم که چرا اول نیستیم!

دیروز ما را سرگرم مطالباتی می کردند که اولویت های ما نبود؛ امروز اجازه می دهند به غصه های واقعی خودمان فکر کنیم و در مورد آنها اعتراض کنیم.

دیروز دعوا بر سر خیانت بود؛ امروز دعوا سر عملکرد است و اینکه آیا انقلابی و در شأن انقلاب عمل می کنند یا خیر!

دیروز هیاهو داشتند که اصلاً باید پاسخگو باشند یا نه؛ تقصیر دولت قبل است یا تقصیر رهبری یا تقصیر تحریم؟! امروز اما با قبول اشتباه در موضع پاسخ بر می آیند.

دیروز دعوا سر این بود که چرا اختلاس هست، امروز دعوا سر این است که چرا با اختلاس های قبلی برخورد نمی شود!

دیروز اعتراض از این بود که چرا مرغ نیست، چرا روغن نیست، چرا برق قطع می شود... اما نهایتاً اعتراض بر سر این است که: هست اما گران است!

خلاصه امروز دیگر کسی نمی گوید: من اگر جای رئیس جمهور بودم ...!

موفقیت رئیسی تا اینجا این بوده که خط دعوا را جلوتر آورده است. آیا راضی هستیم؟ نه بهتر از این هم می شود که بشود.

این همان آیت الله اعدام است. اما اعدام ها را متوجه چه کسانی کرده است؟ به ویلاهایی که دارند تخریب می شوند نگاه کنید، متوجه می شوید.

  • مهدی جهانشاهی