بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

«اینده از آن متقین است»
متقی باش تا اینده از آن تو باشد

بایگانی

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حمایت از رهبر» ثبت شده است

۰۲
ارديبهشت

در ادامه ی بحث عوامل ماندگاری انقلابها به جایگاه مقام ولایت می رسیم!

پیش از این در مقاله ی «عصای دست شیطان» گوشه ای از این بحث را باز کردیم. اکنون در ادامه برخی مستندان بحث را مطرح می کنیم.

برخی آنقدر شأنیت حکومت اسلامی را پایین می گیرند که به شک و تردید می افتند: اصلاً این حکومت اسلامی چه فایده ای داشته و بود و نبودش چه فرقی دارد؟!

در حالی که توجه ندارند، به صرف اینکه یک ولیّ مورد تأیید خداوند در آن رأس قرار دارد، ما بزرگترین خیر و برکت را کسب کرده ایم! همین نیمی از راه است و هدف از بندگی را (که بندگی خدا است) در سطح اجتماعی محقّق کرده است. همین که ولیّ الهی در صدر امور قرار بگیرد یکی از آرزوهای انبیا و اولیای الهی در طول تاریخ بوده است که خداوند آن را بر سر ما ارزانی داشته (رجوع کنید به مقاله ی: آن نعمتی که خدا می گوید: اگر شکر کنید زیاد می کنم، کدام است؟)

اکنون یکی از برکات جایگاه ولایت را می خواهیم مرور کنیم.

هیچ سراغ دارید که خداوند قوم یا گروهی را که ولیّ الهی در آن حضور داشته باشد، عذاب کرده باشد؟

مخصوصاً آیا سراغ دارید که قومی که ولیّ الهی در صدر امور آن قرار داشته باشد، گرفتار عذاب الهی شوند؟

آنچه در داستانهای قرآن هست، همیشه پیامبران از درون یک قوم خارج می شده اند و سپس خداوند عذاب خود را بر آنها نازل می کرده است.

خداوند به طور خاص در حق پیامبر خاتم می فرماید: تا وقتی تو در بین مردم هستی من آنها را عذاب نخواهم کرد:

وَمَا کَانَ اللّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِیهِمْ وَمَا کَانَ اللّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ (انفال 33)

در این حدیث شریف (و احادیث هم مضمون آن) نیز اهل بیت علیهم السلام خود را امان اهل زمین معرفی می کنند و می فرمایند: هنگامی که خدا بخواهد مردم ر اعذاب کند، ما را از آنها می گیرد و سپس هر چه می خواهد بر سرشان می آورد:

 عن ابى جعفر ع قال‏: سمعته یقول لو بقیت الارض یوما بلا امام منا لساخت باهلها و لعذبهم اللّه باشد عذابه‏ و ذلک ان اللّه جعلنا حجة فى ارضه و امانا فى الارض لاهل الارض لن یزالوا فى امان‏ ان تسیخ بهم الارض ما دمنا بین اظهرهم فاذا اراد اللّه ان یهلکهم ثم لا یمهلهم و لا ینظرهم ذهب بنا من بینهم و رفعنا الیه ثم‏ یَفْعَلُ اللَّهُ‏ بهم‏ ما یَشاءُ و احب.

این هم از آیات قرآن بر می آید که: خداوند پیش از اینکه بخواهد عذاب کند، حتماً منذر و هشدار دهنده ای می فرستد تا اگر مردم سخن او را گوش ندادند، خدا آن قوم را عذاب کند:

 وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً (اسراء 15)

روشن است که اگر مردم به حرف آن منذر گوش بدهند (و حتی او را در صدر امور جای بدهند) خداوند وجهی برای عذاب این گروه نمی بیند!

این چیز عجیبی نیست وخدا به کمتر از این هم عذاب خود را از قومی بر می دارد! در برخی روایات وارد است که خداوند به خاطر آبرو و احترام فلان شخص از شیعیان ما عذاب را از اهل آن شهر بر می دارد.

در مقابل، انقلابهای متعددی را در اطراف خود می بینیم که به جهت نداشتن یک رهبر شایسته کارشان ابتر می ماند و انقلابشان منحرف می شود! در حالی که در سایه ی این ولیّ فقیه ما تا کنون انواع خطرات و تهدیدها ر اپشت سر گذاشته ایم...

و قبلاً گفتیم که با وجود ولیّ فقیه دشمنان نخواهند توانست کاری بکنند، تنها وظیفه ی ما این است که از حاکم اسلامی دفاع کنیم و با دست خودمان او را کنار نگذاریم!

 

  • مهدی جهانشاهی
۲۱
آبان

هربار که یک موضع گیری صریح از رهبر بزرگوار به گوشم می رسد، تنم می لرزد! یعنی باز هم قرار است با خواسته های ایشان مخالفت شود؟

بارها پیش آمده که رهبری خطری را پیش بینی کرده اند و برای پیش گیری از آن پیش دستی کرده اند و راه چاره ای در نظر گرفته اند و به مسؤولین مربوطه احاله داده اند، اما هربار مسؤولین کم لطفی کرده اند و به پشت گوش انداخته اند. چوبش را هم خورده اند. انگار نه انگار که مقام بلند پایه ی یک کشور حرف دارد می زند!

ابلاغیه های متعددی از رهبری صادر شده که به فرموده ی خود ایشان تحرّک لازم صورت نگرفته، ابلاغیه هایی از قبیل: مبارزه با مفاسد اقتصادی، سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، علم و فناوری، جمعیت، فرهنگ و ...

همین چند روز قبل بود که ایشان فرمودند: تازه چند روزی است که از طرف دولت گزارشی در مورد جزئبات اجرایی اقتصاد مقاومتی به دست ما رسیده است. (یعنی بعد از چند سال گذشت لحظات حساس و حیاتی حالا تازه به فکر افتاده اند و می خواهند کار کنند، آن هم در حد یک گزارش!)

نامه رهبر انقلاب به رئیس‌جمهور درباره الزامات اجرای برجام که یادتان هست؟ 9 بند تذکر در مورد نحوه های اجرای برجام در آن قید شده بود. حتماً معنایش این است که لا اقل از 9 مورد از خطوط قرمز رهبری در مذاکرات عبور شده است! چون رهبری فرموده بودند در جزئیات مذاکرات مداخله نخواهند کرد.  لذا این همان خطوط قرمز است که باید مراعات می شد ولی دولت مردان به آن بی توجهی کرده بودند. و حالا رهبری برای چندمین بار تأکید خود را بر لزوم مراعات آنها اظهار کرده اند. بماند که بعد از این نامه هم اتفاقی نیفتاد و دولت همان کاری را می کند که داشت می کرد!

بیشتر از همه وقتی تنم لرزید که رهبر بزرگوار فرمودند: آنها که نظر رهبری را می خواهند بدانند: مذاکره با آمریکا ممنوع است. با خودم گفتم: مذاکرات هسته ای که تمام شد! پس این چه خطر مذاکره ای است که رهبری از آن نگرانند و قرار است با این خواسته ی ایشان مخالفت شود؟؟؟ چند روزی نگذشت که اخبارش بیرون آمد که: دیدار دوباره ی ظریف و کری در موضوع سوریه! خدایا! در اینجا دیگر ایران چه چیزی را می خواهد واگذار کند تا بتواند با کدخدا کنار بیاید؟؟؟

عجیب است که صدای هیچ کس هم در نمی آید! و همین است که دست رهبری را بسته است تا نتوانند از موضع قدرت با متخلفین مقابله کنند...

این است که هرچه فکر می کنم رهبری خیلی مظلوم است! امام زمان همین صحنه ها را که ببیند بس است تا بداند هنوز هنگامه ی ظهور نیست و هنوز مردم به آن سطح از درک و بصیرت سیاسی نرسیده اند...

  • مهدی جهانشاهی
۱۹
مهر
  • مهدی جهانشاهی
۱۵
مهر

امروز آن روزی است که باید با تمام وجود حمایت خودمان را از مواضع رهبری اعلام کنیم و اگر تعلّل کنیم کار از کار می گذرد و همه چیز خراب می شود!

پیش از این جملاتی را که رهبر بزرگوار در انتقاد از مسیر مذاکره بیان نموده بودند، ذکر کردیم.

شاید آخرین باری که رهبری در مورد مذاکرات تذکراتی بیان نمودند آن موقعی بود که مجلس، قانونی در مورد حفظ دستاوردهای هسته ای تصویب کرد. بعد از آن کمتر ایشان متعرض این موضوع شدند...

و حالا پس از چند ماه وضعیتی پیش آمد که رهبری بتوانند زبان به شکایت بگشایند و صریحاً مخالفت خود را با مذاکرات اعلام کنند.

در شرایطی که نزدیک به ماه محرّم و ماه حماسه تاریخی امام حسین و ماه بیرون رفتن از زیر بار ذلت است...

و در شرایطی که به تازگی گزارش کمیسیون ویژه ی برجام را داشتیم و نمایندگان در آن زوایای اشکالات برجام را برشمرده بودند،

حالا بهترین موقعیت برای این است که رهبری نظر خود را اعلام کنند.

 

پیش از این رهبر بزرگوار فرموده بودند: مذاکره با آمریکا جز در موارد خاص هیچ فایده ای ندارد، ضرر هم دارد. اما اینبار همان استثناءات را هم نفی کردند و فرمودند: مطلقاً فایده ندارد! این یعنی مردم ما باید به آن هدف از مذاکرات (که کسب تجربه بود) رسیده باشند. وقت آن است.

برای ما درسی است که رهبری تا حمایت نشوند به تنهایی وارد میدان نمی شوند! رهبر جاده صاف کن می خواهد! مردم باید بیدار باشند و گرنه...

 

پیش از این رهبر بزرگوار به اشاره از خطرهای "بعد از برجام" گفته بودند.

اما بزرگترین خطری که رهبر انقلاب از جانب برجام متوجه ما دانستند و در این سخنرانی روی آن تأکید کردند، مثلاً از دست دادن صنعت هسته ای نبود! حتی خطر اقتصادی و تحریم هم نبود! آنچه که فکر و خاطر ایشان را مشغول کرده "نفوذ" است!

اگر کمی به اطراف خودمان نگاه کنیم، آثار نفوذ را به وضوح مشاهده می کنیم! برنامه ای حساب شده برای رسیدن به یک هدف از پیش تعیین شده...

اگر من جای شیطان بودم، در وضعیت فعلی فشار اقتصادی را روی مردم تشدید می کردم (به شکلی غیر طبیعی وضعیت را بدتر از آنچه که هست جلوه می دادم)، از طرف دیگر نسبت به آینده ی مذاکرات بزرگترین وعده های دهان پر کن را تکرار می کردم. با این حال مردم مجبور به رابطه با آمریکا می شدند و حریص این کار می شدند. حتّی اگر مذاکرات تأثیری در بهبود اقتصاد نداشت، کافی بود که آن فشار کاذب را از سر مردم بردارم تا دچار فتنه ای شدید شوند.

اینطور که نگاه کنید در خیلی از وقایع سیاسی و اقتصادی، کسانی را می بینید که در پازل دشمن دارند بازی می کنند و این دو قطعه پازل را کامل می کنند...

  • مهدی جهانشاهی
۲۶
شهریور

چرا بیدار نمی شویم؟! دارد دیر می شود!

تلنگرها دارد به فریاد تبدیل می شود! گذشت آن موقع که رهبرمان با کنایه و تلنگر سخن می گفتند! حالا دیگر لحن صحبت شدید شده، اما کدام گوش هست که بدهکار باشد؟!

کار از اشاره گذشته و خیلی ها هنوز سرگرم تکرار این جملات اند: رهبرا از تو به یک اشاره....

حالا دیگر عبور از خط قرمزها یک خیال نیست! چیزی است که خود آقا هم آن را اعلان کردند و فرمودند: «البته نظر ما برداشته شدن فوری تحریم ها بود اما دوستان در اینجا، این موضوع را به شکلی معنا کردند و ما هم مخالفتی نکردیم...»

دائم آقا از خطر نفوذ بیگانه می گویند و کسی به روی خودش هم نمی آورد که شاید این خطر ربطی به مذاکرات و توافقات داشته باشد! کسی اصلاً به این معنا توجه ندارد که: اگر وضعیت همینگونه پیش برود این نفوذ به تحقّق خواهد رسید و آنچه نباید بشود بر سر ما خواهد آمد.

به نظرتان عجیب نمی آید که از دفتر بیت رهبری اینهمه تکذیبیه دارد بیرون می آید! رهبری این حرف را نزده... نظر رهبری همان است که... این خط فکری غلط است که القاء می کند...

دغدغه ی آقا چیست؟ این بی تابی ها به خاطر چیست؟

آنچه رهبری از آن زجر می کشند فکرها و بینش های اشتباه است! این فکر که خیال می کنیم تحریمها به خاطر مسأله هسته ای بوده، این فکر که خیال می کنیم دشمنی ها تمام شده، این فکر که خیال می کنیم برجام فرجام مشکلات است و بعد از آن دشمن از دشمنی دست بر می دارد، این فکر که خیال می کنیم برجام چیزی به اسم هسته ای برایمان باقی می گذارد، این فکر که فکر می کنیم روند مذاکرات تحت نظارت و نظرات رهبری به اینجا رسیده است و همه چیز تحت اشراف اوست! و ... و بدتر از همه ی اینها اینکه این افکار خودمان را به مشی و فکر رهبری هم نسبت می دهیم و فکر می کنیم رهبری هم با ما هم عقیده است!

همه چیز بسته به این است که ما بیدار شویم؛ دارد امنیت و استقلالمان لگدمال می شود و هیچ کس کاری نمی کند جز پاس­کاری و خوش خیالی و خود را به خواب زدن ... .

رهبر هم کاری نمی تواند بکند اگر ما بیدار نباشیم و ندانیم چه دارد بر ما می گذرد. ماییم که دست رهبرمان را هم بسته ایم! مایی که حتی حاضر نیستیم سخنان رهبرمان را با دقت گوش دهیم و دغدغه های او را مورد توجه قرار دهیم!

همین یک جمله، چقدر به آن عمل کردیم؟ آنگاه که در ابتدای مذاکرات رهبر بزرگوار فرمودند: مردم در جریان مذاکرات باشند...

«بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از] این مذاکرات آن نتیجه‌ای را که ملّت ایران انتظار دارد، به‌دست بیاید، لکن تجربه‌ای است و پشتوانه‌ی تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادی ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد.»

و فرمودند:

«باید مردم و بخصوص نخبگان را در جریان جزئیات قرار دهند و آن‌ها را از واقعیات مطلع کنند زیرا هیچ چیز محرمانه‌ای وجود ندارد.»

 

ای مردمی که اهل کوفه نیستید! دارد دیر می شود! چرا بیدار نمی شوید...

.

.

.

  • مهدی جهانشاهی
۰۲
خرداد
 

رهبر مظلوم

آقا چقدر شما مظلومید! کارتان به جایی رسیده که باید یک تنه آستین بالا بزنید و برای اقتصاد جامعه کاری بکنید تا نکند این مردم از جامعه دلسرد بشوند...!

هرچه تأکید کردید که اقتصاد بیمار را بهبود بخشند، کسی گوش نداد! همه در پی خواسته های خود هستند! همه می خواهند خودشان را اثبات کنند و اسم و رسمی به راه بیندازند...

دائماً راه اشتباه را تذکر دادید و راه درست را گوشزد کردید، اما هیچ گوشی بدهکار نبود! دولت فقط می خواهد از شرّ این هسته ای خود را خلاص کند تا کدخدا را از خود راضی نگه دارد. نمی خواهد باور کند که راه برون رفت از مشکلات در داخل مملکت است!

شاخصه های اقتصاد مقاومتی را هم ابلاغ کردید و کلید را در دستان روحانی قرار دادید. اما حاضر نشد آن را امتحان کند! همه ی توانش صرف مذاکره با شیطان شد!

حالا کار به جایی رسیده که دستور را جزئی تر می کنید: «دولت هرگونه مصرف کالاهای ریز و درشت خارجی را در صورت وجود مشابه داخلی، بر خود حرام بداند».

اگر فقط مردم به حرف شما گوش می دادند و جنس داخلی مصرف می کردند...

اگر فقط دولت به حرف شما گوش می داد و از تولید داخلی حمایت می کرد...

اگر برای حرفهای آقا ارزش قائل بودیم و در توجه به دغدغه های ایشان همدل و همزبان بودیم، حالا وضع جامعه اینطور نبود! حالا اسلام در خطر نبود! حالا اینقدر عقب کرد نکرده بودیم! حالا جامعه ی اسلامی اینهمه ذلت را نپذیرفته بود...

آقا من شرمنده ام! من هم نکردم آنچه را که از من توقع داشتید...

آقا چقدر شما مظلومید! همه فکر می کنند ظریف همه ی تصمیماتش را با شما هماهنگ کرده است، اما نمی بینند که دستورهای صریح شما هم روی زمین مانده است.

حالا کار به جایی رسیده که حد اکثر توقع شما از دولت این است که مملکت را به آشوب و تفرقه نکشانند، با ملّت همدل و همزبان باشند...

نبینم کار به جایی رسیده که بفرمایید: «من اجازه نمی دهم!» آقا مگر شما تنهایید؟! من را هم شریک تصمیماتتان بدانید؛ بگویید: ما اجازه نمی دهیم.... 

دست بیعت

با شما هستم... تا پای جان... مثل شهدا

 

  • مهدی جهانشاهی