بزنگاه شکر نعمت
رئیسی عزیز، نعمتی بود که از دست رفت؛ نعمتی به سان دیگر نعمتهای خدا که از دست رفتن آنها از سنتها و قوانین الهی تبعیت میکند. قوانین نعمت در این عالم مثلاً چیست؟
ذَلِکَ بِأَنَّ اللّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّرًا نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ؛ این، بخاطر آن است که خداوند، هیچ نعمتى را که به گروهى داده، تغییر نمىدهد؛ جز آنکه آنها (حالت و وضعیت) خودشان را تغییر دهند. (انفال: 53)
میشد که آن نعمت باقی بماند؛ بستگی به ما داشت. مثل اینکه ارتقا و ازدیاد نعمت به عملکرد ما بستگی داشت.
وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ ...؛ و هنگامى که پروردگارتان اعلام داشت: «اگر شکرگزارى کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود...» (ابراهیم: 7)
این عبارت از زبان حضرت موسی در قبال کدام نعمت است؟ نعمت انقضای حکومت فرعون و حاکمیت دین خدا و تغییر شرایط به نفع اهل ایمان (ر.ک: ابراهیم: 5-6). اعلام همگانی این عبارت هم برای این است که اولاً نعمت، نعمتی همگانی بوده است؛ و ثانیاً به جهت اهمیت مسئله باید به گوش همگان میرسیده است.
رئیسی باید میرفت. رئیسی را قدر ندانستیم که رفت. نه از آمدنش به طور شایسته استقبال کردیم؛ و نه وقتی که آمد به شایستگی قدردان زحماتش بودیم. میشد که رئیسی نرود؛ و میشد که توفیق بیشتری برای خدمت پیدا کند و نعمت بر ما کاملتر بشود. رئیسی همان مقداری برای ما نعمت بود که ما قدردان کمالات او بودیم.
حالا البته هنوز آن نعمت تبدیل به نقمت نشده است. فرصتی دوباره برای شکر نعمت به وجود آمده است؛ و بزنگاهی دوباره برای انتخاب. دست ماست که نعمت را قدر بدانیم، نعمت یک انتخاب شایسته؛ و پیش از آن، نعمت حکومتی که سالهاست در هوای آن نفس میکشیم.
فارق از اینکه چه کسی روی کار بیاید، همین که با رأی خود شکر نعمت حاکمیت دین خدا را به جا آوریم، میتوانیم امیدوار باشیم که خدا نعمت را تبدیل به احسن کند؛ وگرنه اگر کار در جای دیگر گره خورده باشد، هر قدر هم که ما به انتخاب خود دلخوش باشیم، خدا میتواند نعمت را به تباهی بکشاند تا زحمات ما همه به هدر برود. به تعبیر مرحوم آیت الله بهجت: «صدام هم که برود؛ دویست دام میآید».
- ۰۳/۰۳/۳۰