بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

«اینده از آن متقین است»
متقی باش تا اینده از آن تو باشد

بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تجربه تاریخی» ثبت شده است

۰۷
فروردين

احمدی نژاد از آنجایی که تنها رئیس جمهور فعال اصولگرایان بوده است، و از طرفی اوایل دوران او مردم طعم خوشی را چشیدند و البته پایانی تلخ  را با او تجربه کردند، لازم است تحلیل صحیحی از او داشته باشیم تا از قوت ها و ضعفهای او برای آینده استفاده کنیم.

حرفهای مختلفی در مورد او گفته می شود که برخی هیچ شباهتی به هم ندارند! از جمله:

  • یکی مثل بقیه و هم دست آنها (هم دست هاشمی یا هم دست رهبری!)
  • آدمی بی کله که داشت مملکت را به باد می داد، از بس گفت: تحریم ها کاغذ پاره اند دشمن را علیه کشور شوراند!
  • خرش از پل گذشت، موقعیت را چسبید (از اول منتظر دور دوّم بود و وقتی جایش را محکم کرد، شروع کرد به چپاول!)
  • به ریاست رسید و حمایت مردم دنیا را دید، باد کرد:  (إنّ الإنسان لیطغی أن رآه استغنی)
  • نعمتی بود که مردم شکر نکردند، تبدیل به نقمت شد (ذَلِکَ بِأَنَّ اللّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّرًا نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ)
  • آدم خوبی بود ولی دور و برش را خالی گذاشتند، کمی هم کله شقی خودش باعث این امر شد.
  • خیلی هم خوب کار کرد و هرکس دیگر جای او بود بهتر از این نمی توانست بحران را مدیریت کند!

البته بعضی از این احتمالات با بعضی دیگر قابل جمع اند و می توانند جزئی از علت خرابکاری او باشند. اما آنچه باید توجه کرد این است که: آیا اشکال احمدی نژاد در رویکرد او بود یا در مرحله ی اجرا؟

برخی رویکردهایی که احمدی نژاد داشت واقعاً قابل تقدیر است و «بد اجرا کردن برنامه» نباید اصل آن رویکرد را زیر سؤال ببرد.

-  مثل اهمیت دادن به ضعفا و مستمندان

-  مثل زحمت برای خودکفایی

-  مثل اعتماد به نفس و امید بخشیدن به جامعه

-  و مثل باج ندادن به دشمن!

البته به فرموده ی رهبری حتی احمدی نژاد هم اواخر بریده بود و دم از مذاکره می زد و گویا این رهبری بود که نگذاشت احمدی نژاد بپرد بقل آمریکا!

مهمترین نکته ای که باید بررسی شود این است که: آیا دشمن ستیز بودن احمدی نژاد به ضرر مملکت تمام شد؟ یعنی آیا دشمن ستیز بودن هزینه دارد؟

خوب است توجه کنیم که زحمت هایی که متوجه ما در آن دوران شد در مسیر پیشرفت بود! یعنی چون می خواستیم هسته ای داشته باشیم، چون می خواستیم rq170 داشته باشیم، چون می خواستیم خودمان باشیم! این دشمن را جری می کرد و به سنگ اندازی وا می داشت. یعنی فکر نکنیم که به یک جمله حرف زدن [کاغذ پاره نامیدن تحریمها] دشمن اینقدر هزینه تحمل می کند و دنیایی را علیه ما بسیج می کند!

این هم قابل توجه است که: تا زمانی که ما ایستادگی می کردیم، کمک و حمایت خدا را به همراه داشتیم، ولذا آن تحریمهای فلج کننده که هر کشوری را بدبخت می کرد مایه ی استحکام بیشتر اقتصاد ما شد. توّرم بود اما رکود نبود و مردم پول داشتند، کارگاههای تولیدی تعطیل نشده بودند، تحریمها را دور می زدیم و کار را به هر شکلی که شده پیش می بردیم.

در این بین خیانت اصلی را آنهایی کردند که در بازارهای تهران سر و صدا کردند و به دشمن پالس دادند که: تحریم ها دارد اثر می کند!

خیانت بزرگ تر را هم آنها کردند که از مقاومت خسته شدند و به اعتدال و سازش رأی دادند که امروز به وضوح داریم ضرر آن را می بینیم و چوب آن را می خوریم.

خدا هم گفته بود که: اگر باب میل دشمن کاری بکنید، دیگر از یاری من خبری نیست! (وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ الَّذِی جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیرٍ-بقره 120)

  • مهدی جهانشاهی
۰۷
فروردين

خیلی ها خوشحال شدند وقتی سال 84 هاشمی رأی نیاورد و احمدی نژاد رأی آورد. فکر کردند معنایش حذف هاشمی است. اتفاقاً حادثه ی عجیب و خاطره  انگیزی بود! اما دیدیم که هاشمی نه تنها حذف نشده بود بلکه به راحتی توانست روحانی را در معرکه ی انتخابات بالا بیاورد و پیروز کند.

بعضی ها هم امروز دلخوش اند که عمر روحانی به سر آمده و زود است که مردم از رأی دادن به او پشیمان شوند و یک نفر دیگر مثل احمدی نژاد (یا بهتر از او) را سر کار بیاورند.
خدا را شکر! مردم سرشان به سنگ خورد وبه دامان انقلاب برگشتند. اما به هر حال اسم این را بصیرت نمی گذارند بلکه این بلا تکلیفی است!
فرقش در این است که بصیرت یک تجربه و نتیجه گیری است در حالی که بلا تکلیفی یعنی بیگدار به آب زدن و بی مبنا عمل کردن.
این کجایش بصیرت است که از هاشمی فرار کنند و بپرند بغل خاتمی، بعد از خاتمی فرار کنند و بپرند بغل احمدی نژاد، بعد از او هم فرار کنند و بپرند بغل روحانی و همینطور... آخر هم نفهمند کجای کارشان درست بوده و کجای کارشان نقطه ضعفشان بوده؟!


  • مهدی جهانشاهی