پروژه شیطانی تحقیر
پروژه ی شیطانی تحقیر
شیطان در این عمر چند هزار ساله ی خود با تجربه هایی که کسب کرده روانشناس خوبی هم شده است و خوب می داند چطور برای خود یار جمع کند...
وقتی شیطان نفس شما را در نظرتان خار و بی ارزش کرد راحتتر خواهد توانست از شما باج گیری کند و اهداف خودش را در وجود شما پیش ببرد.
نمونه ی این تحقیرها را در رفتار شیطان بزرگ می بینیم...
یکی از شگردهای شیطان برای اینکه انسانها را با خود همراه کند این است که وجود آنها را در نظر خودشان خار و سبک می کند.
انسانی که نزد خودش ارزش دارد، راضی نمی شود که وجود با ارزش خود را به گناه آلوده کند. انسان به مقتضای حبّ نفس سعی می کند از هر کاری که برای نفس او مضرّ و مایه ننگ او باشد پرهیز کند، لذا این قدردانی که فرد نسبت به نفس خود دارد پرده ی حائلی بین او می شود با هر آنچه نفس او را از ارزش و اعتبار ساقط می کند.
به همین خاطر است که هر انسانی که دست به گناه و ناملایمات روحی آلوده می کند این کار خود را توجیه می کند، تا با توجیه، ارزش و اعتبار خود را حفظ کند و کار اشتباه خود را منافی با پاکی سرشت خود نبیند.
به اموال خود نگاهی بیندازید، نسبت به کدام ها حساسیت بیشتری دارید؟ آیا از آلوده شدن آفتابه ابائی دارید؟ از آلوده شدن جواهرات خود چطور؟ چرا؟ جز این است که جواهرات برایتان با ارزش است و حاضر نیستید نقصی در آن ببینید؟
تا زمانی که انسان نزد خود ارزش داشته باشد نسبت به پاکیزه نگه داشتن آن انگیزه دارد و از این روست که حزب خدا تأکید دارد انسان ارزش وجود خود را بداند؛ در مقابل حزب شیطان سعی دارد فرد را در نظر خودش کوچک و بی ارزش کند.
حزب خدا نفس تو را تعظیم می کند و می فرماید: بهای بدن تو بهشت است، آن را به کمتر از آن نفروش! خدا از روح خود بر تو دمیده و به تو شرافت داده! نفس خود را پاک نگه دارید و اگر اتّفاقاً آن را آلوده کردید راه توبه باز است و می توانید برای پاک کردن آلودگی ها قدم بردارید...
در مقابل حزب شیطان نفس تو را تحقیر می کند و می گوید: دست تو خالی است! خدا تو را دوست ندارد! تو همکار ما هستی و خود را جزو حزب خدا حساب نکن!
حزب شیطان کار را تا جایی پیش می برد که شما را به ناامیدی می کشاند و اینطور الغاء می کند که راه بازگشت بسته است! اینجاست که مسلمان خود را می بازد و دیگر هیچ انگیزه ای برای اصلاح نخواهد داشت.
کافی است که یک اشتباه از شما سر بزند و یک بار به شیطان باج بدهید، آنجاست که شیطان از موقعیت کمال استفاده را می کند و شما را در سرازیری سقوط می اندازد. «تو اشتباه کرده ای پس دیگر اعتبار خود را از دست داده ای و باید تا آخر خط با من همراه شوی!»
همه ی این تحقیرها تنها یک هدف را دنبال می کند و آن اینکه: تو نباید در نفس خودت پشتوانه ای داشته باشی و إلا به من باج نمی دهی! عزّت نفس، اعتماد به نفس و توجّه به توانایی ها، همان چیزی است که مانع پیشبرد اهداف من است و من باید این سلاح را از تو بگیرم...
حالا ببینید نمایندگان شیطان در روی زمین در مقابل اشتباه ما و اینکه یک بار به آنها باج داده ایم، چطور دست به تحقیر زده اند و سعی دارند عزّت ما را مخدوش کنند و اعتماد به نفس ما را کم کنند! ما با آنها ابراز دوستی می کنیم و می گوییم قصد داریم نگرانی های شما را برطرف کنیم، اما آنها موضع قدرت خود را حفظ کرده، از در زور گویی وارد می شوند و دائماً ما را تحقیر می کند. تحریم های پی در پی (در عین اینکه خودشان متعهّد به ادامه ندادن تحریم ها شده اند) این معنا را دارد که: تو باید نسبت به زیاده خواهی های ما لا ابالی شوی و نباید در مقابل حق خوری های ما از خود عکس العمل و اعتراضی نشان دهی!
تحقیر تا جایی پیش می رود که به موضوع هسته ای بسنده نمی کند و می گویند: تو در موضوع های دیگر مثل حقوق بشر نیز باید نسبت به ما کرنش و نرمی نشان دهی! ما به مملکت تو با اهداف حقوق بشری سفر می کنیم و تو حق اعتراض نداری...! ما برای آینده ی تو چشم انداز ترسیم می کنیم و تو باید آنگونه که ما می خواهیم توسعه پیدا کنی!
اینها در کنار آن توافق نامه ی سراسر تحقیری است که به دست آنها املا شد و ما پای آن را امضا کردیم. نتیجه ی آن هم این شد که گفتند: ایران با خرده پولی که به آنها دادیم برای مردمش سبد کالا تهیه کرد!
در چنین وضعیتی است که مقام معظم رهبری دستور می دهند: مردم پیگیر مذاکرات و پیگیر رفتار توهین آمیز غرب در خصوص تحریمها باشند. یعنی مردم ما نباید به حالت سستی و بی غیرتی در آیند و باید نسبت به تحقیرها عکس العمل نشان دهند...
نکند نسبت به این تحقیرها حساسیت خود را از دست بدهیم که در آن صورت پیشرفت شیطان در وجود ما تا جایی پیش خواهد رفت که سرتاسر وجود ما را تسخیر خواهد کرد و تمام سختی هایی که تحمّل کرده ایم به باد خواهد رفت. ما تنها در حالتی در موضع قدرت باقی خواهیم ماند که اقتدار خود را حفظ کنیم و نسبت به توهین های آنها عکس العمل مناسب نشان دهیم و بدانیم که رمز رسیدن به اهداف ما در مقاومت است.
و حالا که برخی دولتمران غیرت خود را از دست داده اند، رهبر انقلاب اعلام می کنند: با مذاکره زیر شبح تهدید مخالفم!
اما کجاست گوش شنوا...؟!