مجموعه بروشور (برگرفته از سایت khamenei.ir)
******
این صوت را هم دانلود کنید:
از چهره اش حدس زدم باید آدم قرقرویی باشد. منتظر بودم شروع کند، اوّلین بوق را که به عابر پیاده زد شروع شد... «ببین چه مملکتی داریم! یارو چشمش کوره نمی بینه داره ماشین میاد».
ترجیح دادم ساکت باشیم و چیزی نگویم. استارتش خورده بود، قطع نکرد... «به نظر شما چرا من باید شب تا صبح بدوم، آخر هم هشتم گروی نهم باشد، اما مسؤولین مملکت سرمایه ی ما را بالا بکشند و یک لیوان آب هم رویش! این عدالت است؟! چرا رهبر جلوی اینها را نمی گیرد؟ اصلاً چرا خدا ما را از دست اینها خلاص نمی کند؟!».
ناجور رانندگی می کرد، خیلی ناجور! می خواستم زبان باز کنم و به او بگویم: با وجود امثال شماها مملکت بهتر از این که نمی شود! آن مسؤول پشت میز هم یکی مثل تو که البته دستش به جایی رسیده. به هر حال وقت آن بود که پیاده شوم. کرایه را دادم و منتظر ماندم بقیه اش را بدهد، اما نداد! گفتم آقا بقیه اش را فراموش کردید؟ جوابم را با تندی داد: خوب بود سوارت نمی کردم تا در سرما بمانی؟ اعصاب ندارم! دست خالی دارم خانه می روم...
پایش را روی گاز گذاشت و همین که داشت می رفت گفت: این همه شما آخوندها بالا کشیدید، یک کم هم ما!
اینجا هم چیزی نمی توانستم بگویم. اما کاش دستم به او می رسید تا از او بپرسم: نفرین های چند نفر مثل من پشت سر توست؟ من که راهی ندارم حقم را از تو پس بگیرم، اما خدا که هست! با این وجود توقع داری از زندگی ات روی خوشی ببینی؟! معلوم است که بدبختی ها دنبالت کرده اند! طرف حسابت خداست! روی سخنش با توست: بچرخ تا بچرخیم!
دانلود کنید:
انسان 250 ساله-حیات سیاسی ائمه (ع) (نوشته مقام معظم رهبری)/دانلود
راز قطعنامه -راز جام زهر آلود -کامران غضنفری/ دانلود
نقد توافق وین/نبویان/دانلود
اگر ما مسلمانیم باید شیطان و حزب او را ضعیف حساب کنیم!
اینکه برای حزب شیطان قدرتی ماورائی در نظر داشته باشیم نوعی شرک به خدای عزّو جلّ است و گویا اینطور به ذهن آورده ایم که کارهای شیطان از تحت اختیار خداوند خارج شده است و قدرتی ما فوق اراده ی خداوند پیدا کرده است!
فکر جدیدی هم نیست، مسیحیت با این تفکر بزرگ شده اند که شیطان را قوی حساب کنند! آنها یاد گرفته اند که از شیطان بترسند و آن را رقیب خدا بدانند. انگار که از دست خدا در رفته و اشتباهی این شیطان را خلق کرده و به او قدرت داده؛ این را در فیلمهایی هم که می سازند می توانید مشاهده کنید.
آیات قرآن اما تأکید دارد که نباید برای حزب شیطات قدرتی در نظر گرفت و مرهوب آن شد:
إن کید الشیطان کان ضعیفاً (نساء 76)
إنه لیس له سلطان على الذین آمنوا و على ربهم یتوکلون (نحل 99)
ما حق نداریم که احساس ضعف کنیم:
وَلاَ یَحْزُنکَ الَّذِینَ یُسَارِعُونَ فِی الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لَن یَضُرُّواْ اللّهَ شَیْئاً (آل عمران 176)
آیات متعددی هم دلالت دارد که عده ی کم از اهل حق در مقابل عده ی زیاد اهل باطل پیروز اند (در مورد معادله ی قدرت در امت اسلامی بیشتر صحبت خواهیم کرد [إن شاء الله]).
در روایات ما هم بر همین معنا تأکید شده:
- الإمام الکاظم ( علیه السلام ) - فی وصیته لهشام - : فله - أی لإبلیس - فلتشتد عداوتک ، ولا یکونن أصبر على مجاهدته لهلکتک منک على صبرک لمجاهدته ، فإنه أضعف منک رکنا فی قوته ، وأقل منک ضررا فی کثرة شره ، إذا أنت اعتصمت بالله فقد هدیت إلى صراط مستقیم.
(دشمنی خودت را نسبت به ابلیس شدت بورز و نباید که او در کوشش برای هلاک تو پافشاری بیشتری داشته باشد نسبت به پافشاری تو در مبارزه با او، زیرا در عین قدرت نمایی، از تو ضعیفتر است، و در عین اینکه شرش زیاد است، از تو کم آفت تر است).
از طرفی خدا هیچ وقت به حزب شیطان قول نداده که آنها را در مسیر باطلشان یاری کند و پیشروی کارهایشان را تسریع ببخشد! در حالی که به حزب مؤمنان این وعده را داده که: اگر یک گام بردارید شما را دو گام پیش می برم:
وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ ( عنکبوت 69 )
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ ( محمد 7 )
(انفال 64-65 )یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ * یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَإِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِئَةٌ یَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَفْقَهُونَ.
(اى پیامبر ، مؤمنان را به جنگ برانگیز . اگر از شما بیست تن باشند و در جنگ پایدارى کنند ، بر دویست تن غلبه خواهند یافت . و اگر صد تن باشند ، بر هزار تن از کافران پیروز مىشوند . زیرا آنان مردمى عارى از فهمند .)
هیچگاه خدا به جبهه باطل چک سفید امضا نداده و آینده را برای آنها تضمین نکرده؛ در حالی که در مورد حزب اهل ایمان چند بار این وعده ی مسلّم از خداوند تکرار شده که: العاقبة للمتقین ([هرچه می شود بشود، هر طور که می خواهد پیش برود، اما آخر الأمر]، عاقبت به دست اهل تقوا است)
فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ (مائده 56)
هیچ فرقی هم ندارد. وقتی شیطان اصلی قدرتی نداشت و در مقابل حزب خدا و مجاهدین راه حقیقت ضعیف و سست بنیان بود، نوچه های انسی و جنی او هم همین گونه خواهند بود. شیطان بزرگ آمریکا و صهیونیزم هم همینگونه خواهند بود؛ چنان که شاهد این ادعا را در رویارویی دو جبهه ایمان و کفر در سالهای أخیر با چشم خود دیده ایم و با عمق وجود این را درک کرده ایم که این هیمنه ی پوشالی بر پایه ای سست بنا شده است.
حتماً این آیه را از زبان سید مقاومت، سید حسن نصر الله شنیده اید؛ آیه ای که جریان مقاومتی او از نمونه های بارز آن و شاهد صدق آن است:
مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ (عنکبوت 41)
نتیجه اینکه در هیچ زمینه نباید برای شیاطین غربی قدرتی در نظر گرفت و نباید مقابله با توطئه های او را سخت و ناممکن حساب کرد! نه در زمینه ی فرهنگی و گسترش فساد، نه در زمینه ی تحریم و فشار اقتصادی، و نه در زمینه ی نظامی و تهدید جنگی و ...
با این وجود پس چرا این حزب ضعیف و بدون پشتوانه، اینقدر مؤثر عمل کرده و حزب خدا را به زحمت انداخته؟ چطور شیطان را ضعیف حساب کنیم در حالی که پا روی خرخره ی ما گذاشته و دارد ما را خفه می کند؟!
آنچه که هست باید دقت کنیم که در پناه خداوند، شیطان هیچ دسترسی به ما ندارد، اما چه کنیم که ما از تحت ولایت خداوند خارج شده ایم و با دست خودمان شیطان را به وجود خودمان راه داده ایم! شیطان قدرتی بر ما ندارد، تا زمانی که ما خود را در مقابل او نبازیم! شیطان قدرتی بر ما ندارد تا زمانی که در چشم ما هیمنه ای نداشته باشد و در چشم ما همچنان ضعیف و پوشالی باشد! شیطان قدرتی بر ما ندارد تا زمانی که به این معنا ایمان داشته باشیم که شیطان هیچ غلطی نمی تواند بکند! شیطان قدرتی بر ما ندارد تا زمانی که نمک گیر او نشویم و نخواهیم از او برای رسیدن به خواسته هایمان کمک بگیریم!
اما اولیای شیطان! خداوند در موردشان گفته:
الله ولیّ الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات إلی النور و الذین کفروا أولیاءهم الطاغوت یخرجونهم من النور إلی الظلمات.
إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ (نحل 100)
نباید به خود ترس راه بدهیم، ما تحت حمایت خدای قادریم! نباید اجازه بدهیم که شیطان و شیطانیان در نظرمان بزرگ جلوه کنند؛ و گرنه وقتی خودمان را در مقابل او ببازیم، دست حمایت خدا هم از سر ما برداشته می شود و ما می مانیم و شیطان!
وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (آل عمران 139 ) إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَتِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آَمَنُوا وَیَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَدَاءَ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ ( 140 ) وَلِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ آَمَنُوا وَیَمْحَقَ الْکَافِرِینَ ( 141 ) أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جَاهَدُوا مِنْکُمْ وَیَعْلَمَ الصَّابِرِینَ ( آل عمران 142 )
سستى مکنید و اندوهگین مباشید ، زیرا اگر ایمان آورده باشید شما برترى خواهید جست . ( 139 ) اگر بر شما زخمى رسید ، به آن قوم نیز هم چنان زخمى رسیده است . و این روزگار است که هر دم آن را به مراد کسى مىگردانیم ، تا خدا کسانى را که ایمان آوردهاند بشناسد و از شما گواهان گیرد . و خدا ستمکاران را دوست ندارد ، ( 140 ) و تا مؤمنان را پاکیزه گرداند و کافران را نابود سازد . ( 141 ) آیا مىپندارید که به بهشت خواهید رفت و حال آن که هنوز خدا معلوم نداشته است که از میان شما چه کسانى جهاد مىکنند و چه کسانى پایدارى مىورزند ؟ ( 142 )
همین که ولایت و قدرت شیطان را پذیرفتیم، هر قدر که پذیرفتیم او بر ما قدرت پیدا کرده است.
إن عبادی لیس لک علیهم سلطان إلا من اتبعک من الغاوین (حجر 42)
*****
و چه کنیم که حالا ما این قدرت را به شیطان داده ایم و به همین سادگی او را بر خود مسلّط کرده ایم!
وقتی آمریکا را کدخدای دنیا حساب می کنیم....
وقتی چشممان به تجهیزات دنیوی و پیشرفتهای علمی او خیره شده است و فکر می کنیم او با یک بمب تمام تجهیزات ما را خنثی می کند...
وقتی تحریم های او را در وضعیت آینده ی خود تعیین کننده می دانیم و تمام راههای خلاصی از این مشکل را بر خود مسدود می بینیم...
وقتی رسانه و تبلیغات ماهواره ای را در پیشبرد جنگ فرهنگی تعیین کننده می دانیم و می ترسیم به این عرصه ی جنگ وارد شویم...
وقتی با خود می گوییم: مگر می شود با آمریکا جنگید؟! مگر می شود در مقابل او ایستاد!
دیگر جای تعجّب ندارد که چرا امروز اینقدر شیطان بر ما قدرت پیدا کرده است!
آن روزها که می گفتیم: آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، دائماً در حال پیشرفت بودیم؛ اما حالا کار به جایی رسیده که آمریکا ما را به غلط کردم انداخته است!
شیطان قدرتی ندارد، ما هستیم که با احساس ضعف، ضعیف شده ایم.
باید تجدید نظری در روحیه ی خود بکنیم. باید تجدید نظری در رأی دادن های خود بکنیم و به وعده های خدا بیشتر اعتماد داشته باشیم.
امروز آن روزی است که باید با تمام وجود حمایت خودمان را از مواضع رهبری اعلام کنیم و اگر تعلّل کنیم کار از کار می گذرد و همه چیز خراب می شود!
پیش از این جملاتی را که رهبر بزرگوار در انتقاد از مسیر مذاکره بیان نموده بودند، ذکر کردیم.
شاید آخرین باری که رهبری در مورد مذاکرات تذکراتی بیان نمودند آن موقعی بود که مجلس، قانونی در مورد حفظ دستاوردهای هسته ای تصویب کرد. بعد از آن کمتر ایشان متعرض این موضوع شدند...
و حالا پس از چند ماه وضعیتی پیش آمد که رهبری بتوانند زبان به شکایت بگشایند و صریحاً مخالفت خود را با مذاکرات اعلام کنند.
در شرایطی که نزدیک به ماه محرّم و ماه حماسه تاریخی امام حسین و ماه بیرون رفتن از زیر بار ذلت است...
و در شرایطی که به تازگی گزارش کمیسیون ویژه ی برجام را داشتیم و نمایندگان در آن زوایای اشکالات برجام را برشمرده بودند،
حالا بهترین موقعیت برای این است که رهبری نظر خود را اعلام کنند.
پیش از این رهبر بزرگوار فرموده بودند: مذاکره با آمریکا جز در موارد خاص هیچ فایده ای ندارد، ضرر هم دارد. اما اینبار همان استثناءات را هم نفی کردند و فرمودند: مطلقاً فایده ندارد! این یعنی مردم ما باید به آن هدف از مذاکرات (که کسب تجربه بود) رسیده باشند. وقت آن است.
برای ما درسی است که رهبری تا حمایت نشوند به تنهایی وارد میدان نمی شوند! رهبر جاده صاف کن می خواهد! مردم باید بیدار باشند و گرنه...
پیش از این رهبر بزرگوار به اشاره از خطرهای "بعد از برجام" گفته بودند.
اما بزرگترین خطری که رهبر انقلاب از جانب برجام متوجه ما دانستند و در این سخنرانی روی آن تأکید کردند، مثلاً از دست دادن صنعت هسته ای نبود! حتی خطر اقتصادی و تحریم هم نبود! آنچه که فکر و خاطر ایشان را مشغول کرده "نفوذ" است!
اگر کمی به اطراف خودمان نگاه کنیم، آثار نفوذ را به وضوح مشاهده می کنیم! برنامه ای حساب شده برای رسیدن به یک هدف از پیش تعیین شده...
اگر من جای شیطان بودم، در وضعیت فعلی فشار اقتصادی را روی مردم تشدید می کردم (به شکلی غیر طبیعی وضعیت را بدتر از آنچه که هست جلوه می دادم)، از طرف دیگر نسبت به آینده ی مذاکرات بزرگترین وعده های دهان پر کن را تکرار می کردم. با این حال مردم مجبور به رابطه با آمریکا می شدند و حریص این کار می شدند. حتّی اگر مذاکرات تأثیری در بهبود اقتصاد نداشت، کافی بود که آن فشار کاذب را از سر مردم بردارم تا دچار فتنه ای شدید شوند.
اینطور که نگاه کنید در خیلی از وقایع سیاسی و اقتصادی، کسانی را می بینید که در پازل دشمن دارند بازی می کنند و این دو قطعه پازل را کامل می کنند...
آنهایی که چشم بسته "استکبار" را خیال و توهم می خوانند و برای آن حقیقتی قائل نیستند...
آنهایی که دشمنی ها را معلول لجبازی های ما می دانند و خودمان را مقصر می خوانند...
آنهایی که دشمن توانسته است خود را در نظر ایشان بزک کند و دوست جلوه دهد، حتماً این کلیپ ها و امثال آن را نگاه کنند و بهتر بدانند که چه دارند می گویند!
جلوه هایی از خوی استکباری کشورهایی مثل آمریکا و انگلیس و رژیم غاصب اسرائیل را مورد توجه قرار می دهیم:
اعتراف سرباز آمریکا-جنایات جنگی
جنایات جنگی آمریکا-هیروشیما-ویتنام-خلیج فارس-نظم نوین جهانی
ویتنام آزمایشگاه سلاحهای بیولوژیک آمریکایی
داستان تسخیر لانه جاسوسی-سیاست های آمریکا در قبال ایران
سیاهه جنایات آمریکا علیه ملت ایران
آیپک-نفوذ اسرائیل در ساختار آمریکا-انجام پروژه های ضد ایرانی
جنایتی از صهیونیست ها-صبرا و شتیلا
جشن پوریم-رقص یهود در هولوکاست ایرانیان
کمک های بی دریغ آمریکا به اسراییل
حمله وحشیانه و مسلحانه به حرمین عسکریین(س)
نقش انگلیس در جنگ تحمیلی ایران
مستند زنجیره های پلید - درباره توهین به پیامبر (ص) در بازی های کامپیوتری
کلیپ حقوق لجن/رائفی پور: دنیا چه خبره؟
داعش گنجی برای شرکتهای آمریکایی
rq170 «نه» بزرگ ایران به تقاضای اوباما
اعتراف مدیرعامل گوگل به توانایی سایبری ایران
افتخارات حزب الله (نماهنگ: اعتذر یا سید حسن)
امام خمینی: جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم
خلاصه مراسم-همدلی مقاومت ولایت پیشرفت-27رمضان اصفهان-سعید جلیلی
سخن رهبری-علت دشمنی ها- پیشرفت بدون آمریکا
سخن رهبری-مبارزه با استکبار پس از توافق-برای ادامه مبارزه آماده شوید
موشن گرافیک «یادتونه-توانایی های نظامی ما
اگر خدا نباشدحرف شما پرت هم نیست! اینطور که به چشم می آید ما واقعاً دیوانه ایم...
چه فکرها که ما نداریم! می گوییم: باید برای اصلاح کلّ دنیا آستین ها را بالا زد!
می گوییم: کلّ دنیا هم اگر مخالف ما باشند باید جلوی کل دنیا ایستاد!
می گوییم: آمریکا و اسرائیل باید نابود شوند!
می گوییم: می خواهیم مستقل باشیم و بدون اتکا به قدرتهای جهانی خودمان را اداره کنیم! اگر دنیا همان استکبار باشد، نیازی هم به تعامل با دنیا نداریم!
می گوییم: محاسبات دیپلماتیک سد راه ما نیستند! ما انقلابی هستیم و در بند محاسبات حقوقی نیستیم!
و خیلی حرفهای عجیب و غریب دیگر...
چقدر ما دیوانه ایم! بله! البته اگر خدا نباشد از نگاه خودمان هم دیوانه ایم! اما چکار کنیم که خداوند چک سفید امضا دست ما داده، ما را شیر کرده و جلو فرستاده! فرموده: الذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا (آنها که در راه ما جهاد کردند به راههای ماورائی خودمان رهنمون می کنیم).
بارها هم خدا این هدایتگری و گره گشایی خودش را به ما نشان داده و با چشمان خود این اعجاز را دیده ایم!
حالا ما به آنچه از دست خدا گرفته ایم اعتماد داشته باشیم یا به دو دو تا چهارتای دنیوی شما؟!...
چرا بیدار نمی شویم؟! دارد دیر می شود!
تلنگرها دارد به فریاد تبدیل می شود! گذشت آن موقع که رهبرمان با کنایه و تلنگر سخن می گفتند! حالا دیگر لحن صحبت شدید شده، اما کدام گوش هست که بدهکار باشد؟!
کار از اشاره گذشته و خیلی ها هنوز سرگرم تکرار این جملات اند: رهبرا از تو به یک اشاره....
حالا دیگر عبور از خط قرمزها یک خیال نیست! چیزی است که خود آقا هم آن را اعلان کردند و فرمودند: «البته نظر ما برداشته شدن فوری تحریم ها بود اما دوستان در اینجا، این موضوع را به شکلی معنا کردند و ما هم مخالفتی نکردیم...»
دائم آقا از خطر نفوذ بیگانه می گویند و کسی به روی خودش هم نمی آورد که شاید این خطر ربطی به مذاکرات و توافقات داشته باشد! کسی اصلاً به این معنا توجه ندارد که: اگر وضعیت همینگونه پیش برود این نفوذ به تحقّق خواهد رسید و آنچه نباید بشود بر سر ما خواهد آمد.
به نظرتان عجیب نمی آید که از دفتر بیت رهبری اینهمه تکذیبیه دارد بیرون می آید! رهبری این حرف را نزده... نظر رهبری همان است که... این خط فکری غلط است که القاء می کند...
دغدغه ی آقا چیست؟ این بی تابی ها به خاطر چیست؟
آنچه رهبری از آن زجر می کشند فکرها و بینش های اشتباه است! این فکر که خیال می کنیم تحریمها به خاطر مسأله هسته ای بوده، این فکر که خیال می کنیم دشمنی ها تمام شده، این فکر که خیال می کنیم برجام فرجام مشکلات است و بعد از آن دشمن از دشمنی دست بر می دارد، این فکر که خیال می کنیم برجام چیزی به اسم هسته ای برایمان باقی می گذارد، این فکر که فکر می کنیم روند مذاکرات تحت نظارت و نظرات رهبری به اینجا رسیده است و همه چیز تحت اشراف اوست! و ... و بدتر از همه ی اینها اینکه این افکار خودمان را به مشی و فکر رهبری هم نسبت می دهیم و فکر می کنیم رهبری هم با ما هم عقیده است!
همه چیز بسته به این است که ما بیدار شویم؛ دارد امنیت و استقلالمان لگدمال می شود و هیچ کس کاری نمی کند جز پاسکاری و خوش خیالی و خود را به خواب زدن ... .
رهبر هم کاری نمی تواند بکند اگر ما بیدار نباشیم و ندانیم چه دارد بر ما می گذرد. ماییم که دست رهبرمان را هم بسته ایم! مایی که حتی حاضر نیستیم سخنان رهبرمان را با دقت گوش دهیم و دغدغه های او را مورد توجه قرار دهیم!
همین یک جمله، چقدر به آن عمل کردیم؟ آنگاه که در ابتدای مذاکرات رهبر بزرگوار فرمودند: مردم در جریان مذاکرات باشند...
«بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از] این مذاکرات آن نتیجهای را که ملّت ایران انتظار دارد، بهدست بیاید، لکن تجربهای است و پشتوانهی تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادی ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد.»
و فرمودند:
«باید مردم و بخصوص نخبگان را در جریان جزئیات قرار دهند و آنها را از واقعیات مطلع کنند زیرا هیچ چیز محرمانهای وجود ندارد.»
ای مردمی که اهل کوفه نیستید! دارد دیر می شود! چرا بیدار نمی شوید...
.
.
.
پاسخ به آنهایی که رهبر انقلاب را در زمینه ی مفاسد موجود متهم می دانند...
رهبر بزرگوار در فرمان هشت مادهاى به سران قوا درباره مبارزه با مفاسد اقتصادی در سال ۱۳۸۰ بیان می کنند که: « در امر مبارزه با فساد نباید هیچ تبعیضى دیده شود. هیچکس و هیچ نهاد و دستگاهى نباید استثنا شود. هیچ شخص یا نهادى نمیتواند با عذر انتساب به اینجانب یا دیگر مسئولان کشور، خود را از حساب کشى معاف بشمارد. با فساد در هر جا و هرمسند باید برخورد یکسان صورت گیرد.»
اوّلین ضرر [فساد] این است که بیتالمال خالی میشود و پول مردم به جیب یک شخصِ طمّاع و حریص و خودخواه و زیادهطلب میرود.
ضرر دوم این است: کسانی که میخواهند با پول خود در کشور فعّالیت اقتصادی کنند - کارخانه تأسیس کنند، مزرعه راه بیندازند و تولید کنند - وقتی دیدند از راههای نامشروع میشود این همه ثروت به دست آورد، آنها هم تشویق میشوند که بروند کار نامشروع کنند. عدّهای میگویند مبارزه با مفاسد اقتصادی موجب میشود که سرمایهدار، سرمایهگذاری نکند؛ اما من میگویم قضیه عکس است؛ اگر با فساد اقتصادی مبارزه نشود، هر سرمایهداری وسوسه و تشویق میشود که به جای وارد شدن به کار پُردردسر تولید و مقدّمات آن و راههای طولانی دیگر، برود مشغول بند و بست و کارهای فساد انگیز شود. یک فاسد، دیگران را هم به فساد میکشاند و تشویق میکند. بنابراین ضرر دوم این است که کشور از فعّالیت اقتصادی باز خواهد ماند.
ضرر سوم این است که آدم فاسد وقتی بخواهد از بیتالمال مسلمانان استفاده کند، به طور مستقیم که او را راه نمیدهند؛ مجبور است به مدیران و مسؤولان و هر کسی که سر راهِ او قرار دارد، رشوه بدهد. هر کسی هم نمیتواند در مقابل رشوه مقاومت کند. البته بعضی افراد مقاومت میکنند، بعضی هم دانسته یا ندانسته تسلیم میشوند. بنابراین آدم فاسد برای رسیدن به هدف خود، با رشوه دادن و شیرینی دادن، عدّهای را فاسد میکند؛ مدیران را فاسد میکند، مأموران را فاسد میکند، مأمور بانک را فاسد میکند، مأمور فلان وزارتخانه را فاسد میکند.
ضرر چهارم این است که وقتی پول و لقمه حرام در بین مردم و نخبگان و زبدگان رایج شد، گناه رایج میشود؛ «امرنا مترفیها ففسقوا فیها». وارد شدن در میدان فساد مالی، مقدّمه ورود به میدان فساد اخلاقی و فساد جنسی و فساد شهوانی و انواع و اقسام فسادهاست.
ضرر پنجم اینکه وقتی مدیران و مردمی فاسد شدند، به پایگاه دشمن خارجی تبدیل میشوند. دشمن خارجی از آدمهای فاسد، برای اهداف سیاسی خود در کشور، خوب استفاده میکند. مبارزه با فساد، یک جهاد همهجانبه است. ۱۳۸۰/۱۰/۱۹
مگر وضعیت برای مسئولان سه قوه روشن نیست؟ با توجه به شرایط مناسب و امیدبخشی که از لحاظ همدلی و هماهنگی و همفکری بین مسئولان امر وجود دارد، چرا اقدام قاطع و اساسی انجام نمیگیرد که نتیجه را همه بطور ملموس مشاهده کنند. توقع من از آقایان محترم این است که چه با سمینار [همایش ملی ارتقای سلامت نظام اداری و مقابله با فساد] و چه بدون آن، تصمیمات قاطع و عملی بدون هرگونه ملاحظهای بگیرند و اجرا کنند. ۱۳۹۳/۹/۱۷
حالا اسم فساد زیاد آورده میشود. حرف زدن راجع به فساد که فایدهای ندارد؛ با «دزد دزد» گفتن، دزد از دزدی دست برنمیدارد؛ باید رفت، وارد شد. مسئولان کشور، روزنامه که نیستند که راجع به فساد حرف میزنند. بله، روزنامه راجع به فساد ممکن است حرف بزند، من و شما که مسئول هستیم باید اقدام کنیم؛ حرف دیگر چیست؟ وارد بشوید؛ [اگر] بلدیم اقدام کنیم، جلوی فساد را بهمعنای واقعی کلمه بگیریم. ۱۳۹۴/۲/۹
فساد مالی، مثل خوره، ایدز و سرطان است؛ باید با آن مبارزه کرد. البته نباید بزرگنمایی کرد. بعضیها جنجال و بزرگنمایی میکنند و طوری حرف میزنند که کانّه این سرطان همه جا را گرفته؛ نخیر، اینطوری نیست. این همه ما دستهای پاکیزه، چهرههای پاکیزه و انسانهای پاکیزه در دستگاههای گوناگون از بالا تا پایین داریم؛ اکثریت هم با اینهاست. ۱۳۸۳/۳/۲۷
فصل دیگر [فعالیتِ تبلیغاتی بیگانگان]، تبلیغات دروغین در باب تعمیم و گسترش فساد است. پیداست که هدف این است که هم افکار عمومی دلسرد و مأیوس شود و هم مبارزه با فساد واقعاً صورت نگیرد. ۱۳۸۱/۶/۴
وقتی بحث مبارزه با فساد مطرح میشود، [بیگانگان] یک فصل در این باب صحبت میکنند - میگویند این کار سیاسی است، هدف سیاسی دارد و سیاسیکاری است - تا اصل مبارزه با فساد را زیر سؤال ببرند... وقتی نهضتِ مبارزه با فساد شروع میشود، هر کس بیاید در مقابل آن بایستد و بگوید نخیر، چنین چیزی نیست و این کار، سیاسی است و اگر در جایی برخورد شد، این را به سیاسیگری متّهم کند، به نظرم به این جریان تبلیغاتی [بیگانگان] کمک کرده است. ۱۳۸۱/۶/۴
مدیریّت انقلاب، غیر از مدیریّت اجرایی کشور است. برای رهبری، وارد شدن در میدان اوّلاً به صورت طرح مسأله و بسیج افکار عمومی است؛ ثانیاً به صورت خواستن از دستگاههای اجرایی است. برخی از دستگاههای اجرایی، مخصوص این کارند. در زمینه مبارزه با فساد، هم قوّه مجریّه و هم قوّه قضاییّه درگیرند. بنده از هر دو قوّه بهطور جد خواستهام و آنها درگیرند؛ ورود رهبری اینجاست. بله؛ اگر روزی معلوم شود دستگاههای قوّه مجریّه و قوّه قضاییّه آماده نیستند کار کنند، رهبری چارهای پیدا نخواهد کرد جز اینکه خودش وارد میدان شود. ۱۳۸۲/۲/۲۲
ما اگر بخواهیم پیشرفت کنیم، در درجهى اول، یکى از شاخصهاى مهم، عدالت است. ادعاى بنده این است که ما در این زمینه پیشرفت کردهایم؛ البته نه به قدرى که میخواهیم. اگر خودمان را با وضع قبل از انقلاب مقایسه کنیم، پیشرفت کردهایم؛ اگر خودمان را با بسیارى از کشورهاى دیگر که با نظامهاى گوناگون زندگى میکنند، مقایسه کنیم، بله پیشرفت کردهایم؛ اما اگر خودمان را مقایسه کنیم با آنچه که اسلام به ما گفته است و از ما خواسته است، نه، ما هنوز خیلى فاصله داریم و باید تلاش کنیم. این تلاش به عهدهى کیست؟ این تلاش به عهدهى مسئولان و مردم - با هم - است.
بله، ما از لحاظ توزیع منابع عمومى به همهى مناطق کشور، پیشرفت کردهایم. یک روزى بود که بیشترین منابع این کشور در مناطق مخصوصى که تعلق خاصى داشت به قدرتمندان آن روز و به دربار آن روز، صرف میشد؛ بسیارى از استانها و شهرها هم از منابع عمومى کشور هیچ حظ و بهرهاى نداشتند. قبل از انقلاب، یکى از استانهاى بزرگ این کشور پنج فرودگاه اختصاصى در پنج نقطهى استان داشت، که متعلق بود به وابستگان به دربار شاه؛ اما یک فرودگاه عمومى در آن استان وجود نداشت! یعنى مردم براى استفادهى از فرودگاه و هواپیما و رفتوآمد هوائى، هیچ امکانى نداشتند؛ در حالى که در همان استان، پنج فرودگاه براى اشخاص خاص وجود داشت؛ این بىعدالتى بود. امروز وقتى نگاه میکنیم، مىبینیم از لحاظ خدمات، از لحاظ جادهسازى، از لحاظ ساختن بزرگراهها و آزادراهها و جادههاى راحت، سرتاسر کشور برخوردارند. از لحاظ گسترش تحصیل علم، در سرتاسر کشور این امتیاز و این امکان وجود دارد. همانطور که اشاره کردم، مناطق متعددى از کشور در آن روز، حتّى شهرها، از لحاظ دبیرستان در مضیقه بودند. بنده در استان سیستان و بلوچستان تبعید بودم؛ اوضاع را آنجا میدیدم. از لحاظ دبیرستان، بسیارى از شهرهاى آن استان در مضیقه بودند. یک مرکز نیمبندِ ضعیفِ درجهى سوم چهارمِ دانشگاهى در کل آن استان وجود داشت. امروز شما وقتى در آن استان و بقیهى استانها نگاه کنید، مىبینید در همهى شهرها دانشگاه وجود دارد؛ یعنى امکان تحصیل. خب، این عدالت است. این معنایش این است که امکان تحصیل علم توزیع شده است بین مناطق گوناگون کشور؛ امکانات مادى کشور، منابع مالى، علم توزیع شده است؛ این بسیار چیز خوبى است. در گذشته، نخبگان شهرهاى دوردست و کسانى که داراى استعداد بودند، امکان بروز و ظهور نداشتند؛ امروز چرا، امکان بروز و ظهور دارند. ۱۳۹۱/۷/۲۲
یکى از نمونههاى مهم عدالت اجتماعى، تقسیم و توزیع متناسب فرصتهاى کشور است... در جمهورى اسلامى هرچه پیش مىآئیم این معنا را قوىتر مىبینیم. روستاها در حوزهى مراقبت قرار میگیرند، شهرهاى دوردست در حوزهى مراقبت قرار میگیرند. این همه مسکنسازى در روستاها، این همه جادهسازى به سمت شهرهاى دور کشور و روستاها، راههاى ارتباطى، ارتباطات گوناگون، نیروى برق، آب مناسب، تلفن، امکانات زندگى، اینها در سرتاسر کشور توزیع شده است. ۱۳۸۹/۱۱/۱۵
و در آخر:
این سخنرانی ها چون خیلی کلیدی بودند و از طرفی با اهداف وبلاگ ما همخوان بودند، در اختیار شما قرار می دهیم.
از سخنرانی هایی هستند که از وقت گذاشتن برای آنها پشیمان نیستم.
امامی که باید از نو شناخت (94.3.14)
نمایه: خطر نشناختن امام و انقلاب- اهداف انقلاب خمینی-اعتماد به نصرت الهی
کلیپ ولایت فقیه: پذیرش ولایت فقیه مقدمه پذیرش حضور امام زمان
نمایه: حس گرایی یا ایمان به غیب- دین در زندگی و سیاست- پلورالیسم
نمایه: علل وقوع جنگ 50 روزه 2012- ساختارشناسی احزاب فلسطین و احزاب اسرائیل
نمایه: راه حل مشکلات کنونی جامعه- مطالبه عمومی شدن شفافیت کار مسؤولین- شفافیت در کشورهای مختلف- شفافیت مانع ناکارآمد جلوه کردن ایده ی جمهوری اسلامی- پروژه ی بعدی تحریم ها
نمایه: خصوصیات فتنه ی سامری- گوساله در اندیشه ی بنی اسرائیل- شباهت های حضرت علی و هارون
نمایه: یاری امام زمان- فرزند آوری و تربیت فرزند-نقش زن-آزمونهایی که پیش از امام زمان باید پس داد