✍️پاسخی برگرفته از بیانات آیت الله جوادی آملی به موسوی خویینی ها:
منافقان، مشکلاتی که خود مسبب آن بودند را به سوء مدیریت رهبری جامعه نسبت می دهند.
(جلسه 172 درس تفسیر سوره مبارکه نساء)
@basaer_fi🔸🔸
#جنگ_اراده_ها
#زبان_مشکلات
✍️پاسخی برگرفته از بیانات آیت الله جوادی آملی به موسوی خویینی ها:
(جلسه 172 درس تفسیر سوره مبارکه نساء)
@basaer_fi🔸🔸
#جنگ_اراده_ها
#زبان_مشکلات
این ترامپ که هول و هواسش در دل برخی افتاده، یک دشمن نوپدید است که چند سالی گرفتار او هستیم و بعد می رود و جایش را به نفر بعد می دهد. اما حالا همین هیولای قلدر چه شده که در جامعه ی خودش اینقدر منفور شده و از صدقه سری او موجودیت آمریکا زیر سؤال رفته است؟!
حقیقت این است که این همه غوقا و سر و صدا نتیجه ی یک دعوای شخصی در آمریکا بین ترامپ و دست های پشت پرده ای است که ترامپ گزینه ی مورد علاقه ی آنها نبود و حالا سعی دارند در آستانه ی انتخابات او را از دور خارج کنند.
بگذارید سؤال را ایطور بپرسم: آیا اگر حمایت شبکه های اجتماعی از معترضین نبود، امکان داشت که قتل یک سیاه پوست اینطور تبدیل به بحران در کشوری شود که همه چیز را تحت نظر دارد؟ ساده انگاری است اگر فکر کنیم تصمیم مردم بود که این قضیه اینقدر برجسته شود!
حالا سؤال دوم اینطور مطرح می شود: این رسانه ها ـ که خود ما هم در مصاف آن تا به حال بارها ضربه خورده ایم ـ دست چه کسانی هستند که ترامپ جزو آنها نیست؟؟؟
#بسوزد_پدر_رسانه
#سواد_رسانهای
کار عالمانه و پرهیز از کار عامیانه در مسئله ی مهدویت
کار عامیانه راه را برای مدعیان دروغین باز می کند
کار عامیانه مثل تطبیق های نسنجیده
توهمات مدعیان مشاهده
سوار ماشین، راننده به من گفت: گزینه ی بعدی نظام برای ریاست جمهوری هم که سید حسن خمینی است! آن هم دنباله روی راه روحانی! پس کار مملکت ما کی قرار است درست شود؟!
گفتم: چه کسی گفته نفر بعد او است؟
گفت: می دانم.
فکر کردم دیدم این حرف او یک ضرب چندین دروغ بود:
اولاً می گویند: رأی مردم صوری است و مردم قدرتی ندارند و مجبوراند به تصمیم نظام تن بدهند
ثانیاً می گویند: نظام از سالها قبل آینده را مهندسی می کند. نظام دست پشت پرده ی اتفاقات است.
ثالثاً می گویند: تا حالا هرکس که رأی آورده تصمیم نظام بوده! اینها که رأی آورده اند مثل روحانی، گزینه ی نظام بوده اند!
رابعاً ادعا می کنند که تصمیم نظام را ـ معلوم نیست از کجا ـ فهمیده اند و از این دست های پشت پرده آگاهی کامل دارند!
عیبی ندارد. صد سال دیگر به همه ی افکارشان خنده شان می گیرد.
و البته گریه شان می گیرد که چطور با سر زبان انداختن همین حرفها کاملاً توی نقشه ی دشمن بازی کرده اند و گزینه ی دشمن را بین خودشان مطرح و مطرح تر کرده اند.
یادم که نرفته؛ روحانی هم با همین چرت و پرت ها رأی آورد. در حالی که حتی رأی دهندگان به روحانی به او اعتقادی نداشتند...
#بسوزد_پدر_رسانه
#سواد_رسانه_ای
#جنگ_اراده_ها
#زبان_مشکلات
عبارتی از پیام رهبر انقلاب به مجلس تازه تأسیس برایم خیلی جلب توجه کرد
«مطمئنم که رعایت این سرفصلها به ملت ایران ثابت خواهد کرد که انتخاب آنها درست بوده است و میل به حضور در انتخابات را در آنان افزایش خواهد داد».
برداشت شخصی بنده از این جمله، رضایت رهبری از انتخاب مردم است. یعنی درست انتخاب کردید. یعنی گل کاشتید.
فقط مصرف میوه مطلوب است، علت آن هم خوشمزگی میوه و فراوانی آن در کشور است.
در بقیه ی موارد تابع شکم هستیم!
قرآن می فرماید:فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ (انسان به غذایی که می خورد توجه داشته باشد!)
ما هم اول باور نمی کردیم...
همیشه به دوستام می گم: توی فضای مجازی همه چیز دروغه، حتی چیزهایی که با چشمت می بینی! مگر اینکه خلافش اثبات بشه...
#جنگ_اراده_ها
از آنجایی که این بحث مدافعین و منتقدین زیادی دارد، مناسب است که فضای گفتگو را گرم تر کنیم تا هر دو طرف حرفهای خود را بزنند و به یک پختگی معقولی برسد.
اینجا فایلی در مورد پاسخ به شبهات علمی نظریه ی طب اسلامی تقدیم می کنیم.
طبی که بنای خودش را بر تجربه گذاشته امروز ناتوانی خودش را بیشتر از هر روز نشان داده.
وقتی از او می پرسیم: فلان چیز مفید است یا نه؟ می گوید: اثبات نشده!
آن یکی چطور؟ : تحقیقی صورت نگرفته!
آن دیگری چطور؟ : معلوم نیست.
فلان ترکیب... : باید تحقیق شود...
مگر تجربه کردن اینها چقدر وقت می برد؟ بعد از چند ماه انگار در مورد هیچ چیز تحقیق نکرده اند. یا اینکه اصلاً بنا گذاشته اند در مورد بعضی چیزها تحقیق نکنند!!!
خوش انصاف هایشان می گویند: نمی دانیم! بی انصافهایشان می گویند: خرافه است، باور نکنید!
به هر حال نمی شود کاری کرد. باید به آنها حق داد. کسی که مبنای خودش را کلاً روی تجربه گذاشته و فکر و ذهن و تحلیل را کلاً کنار گذاشته، مگر چند متغیر را می تواند تجربه کند؟
در حالی که مدتی همه ی انگشتهای اتهام به سمت علمای قم دراز بود که: چرا نگذاشتید قم قرنطینه شود، اما حالا معلوم شده که فتنه از جای دیگری بلند بوده است.
نمی شود کاری کرد
کسی که دلداده به غرب باشد، حتی مرگ هم سراغش بیاید بیدار نمی شود
به هر حال خدا هشدار داده بود که: اگر به ظالمان اعتماد کنید آتش در انتظار شماست.
حالا ببینید آنهایی که به ماهواره ها خوشبین اند و در نتیجه به رسانه ی ملی بدبین اند، چه بلایی سر خودشان آورده اند؟
مطمئن باشید جان خودشان را هم که سر این رفتار غلطشان بدهند، باز به اشتباه بودن رویه شان پی نمی برند. چون مصداق «أشربوا فی قلوبهم العجل» هستند. مرغ همسایه برای آنها غاز شده است.
نمی دانم از اینجور آدمهای تعطیل جاهای دیگر دنیا هم پیدا می شود؟
در روایات تأکید شده که منتظر باشید ولی عجله نکنید!
به نظرم در این دوره زمانه ی دروغ رسانه، انسان های عجول در دام صحنه سازی های تقلبی گرفتار می شوند
برای آنها خیلی کار سختی نیست! کاری را که قرار است چند ماه بعد انجام بدهند، به اسم پیش گویی زودتر به خورد ما می دهند.
نمونه اش را ببینید:
بخشی از پیشگویی ها از باب منگنه قرار دادن افراد است.
یادم هست که چند ماه پیش پیشگوها می گفتند ماه دی و بهمن اتفاقات بزرگی می افتد و آخر ماه بهمن یکی از مسئولین رده بالای ایران برکنار می شود!
این حرفها در منگنه قرار دادن روحانی بود تا به خواسته های غربی ها پا بدهد، به زبانی تهدید به لو دادن بود.
پس لطفاً ساده نباشید!
طبق مبانی پست مدرن علاقه دارم که پزشکی روز را به چالش بکشم. در حالی که عده ای تحت تأثیر مدرنیته اصرار دارند که بگویند پزشکی مدرن یک علم تجربی است و از این باب که قابل لمس و تجربه است ارزش علمی scientific دارد، اما مبانی پست مدرن می گوید که ما چیزی به نام علم تجربی نداریم و حتی تجربیات بدون دخالت امور ذهنی به علم و دانش منتهی نمی شوند.
حالا البته پست مدرن ها از این حرفی که می زند غرضش این است که همه چیز را ـ حتی تجربیات را ـ زیر سؤال ببرد. اما من دنبال این هستم که اهمیت پشتوانه ی وحیانی را در صحت و راستی آزمایی علوم تجربی به تصویر بکشم. خطکش وحی می تواند تجربه های پراکنده را به جمعبندی و تدوین علم منجر کند؛ در حالی که یافته های تجربی بدون پس زمینه ی ماورائی یافته هایی بی معنا و بی جهت و بی هدف می نمایند.
حتی عقل از جوانب مختلفی برای این غرض دستش کوتاه است و نمی تواند نسخه ی متعالی ارائه بدهد.
اولاً وحی به ما می گوید که اصل بر سلامتی است و نه درمان و درمان را فدای سلامتی می کند! مثلاً می گوید: تا میتوانی درمان با دارو را به تأخیر بینداز تا بدن خودش در برابر بیماری مقاومت نشان بدهد. حتی رویکرد وحیانی از پیشگیری ـ که جنبه ی نفیی دارد ـ استقبال نمی کند، بلکه بر ارتقای سلامتی ـ جنبه ی اثباتی ـ تأکید دارد. یعنی باید بدن را به کمال خود رساند که بیشتری کارایی را داشته باشد.
ثانیاً وحی کوتاه مدت و بلند مدت را در کنار هم لحاظ می کند. مثلاً می گوید: چای نخور و به جایش آب فاتر بخور! چای اولش داغ است و بدن را گرم می کند ولی پس از چند دقیقه به جهت طبع سردی که دارد بدن را به سمت سردی می برد، بدون اینکه متوجه باشی.
ثالثاً وحی روح و جسم و عقل را کنار هم لحاظ می کند. مثلاً می گوید با شراب خودت را درمان نکن، خدا هیچ وقت درمان را منحصر در راه حرام نکرده است.
رابعاً وحی بر هوا و هوس افراد وقعی نمی نهد و این جرئت را دارد که نسخه ای بدهد بر خلاف هوای نفس. مثلاً می گوید: پر خوری نکن؛ قبل از اینکه سیر شوی از سر سفره بلند شو!
خامساً وحی همه چیز را با هم مرتبط می کند و با نشان دادن ارتباطات نهفته به یک توحید ماورائی منتهی می کند، طوری که اگر وحی نگوید، ذهن بسیط انسان به سمت این ارتباطات نمی رود و حتی شاید ارتکازش بر خلاف آن باشد. مثلاً می گوید: نیم خورده ی غذای برادرت را بخور؛ چون زیاده روی در پاستوریزه زندگی کردن بدن را آسیب پذیر می کند. مثلاً می گوید: لوبیا بخور تا نفخ برطرف شود! مثلاً می گوید: در هر فصل میوه ی مخصوص آن فصل را بخور، در هر شهر پیاز مخصوص آن شهر را بخور. مثلاً می گوید: نمک دریا طبع تر دارد و نمک معدن طبع خشک! مثلاً می گوید: بادمجان را با اعتقاد بخور! مثلاً می گوید: برای نشاط بدن پس از جنابت اول سر را بشور بعد سمت راست و بعد سمت چپ!
سادساً وحی متهم به خیانت نیست! در حالی که پزشکی روز متهم است که به نفع سرمایه داران سوگیری دارد.
سابعاً وحی تأکید بر علل و ریشه های بیماری دارد. در حالی که طب مدرن حقیقتاً فقط با آثار و علائم مبارزه می کند!
حالا شما بگویید علم مدرن چند سال باید تجربه کند تا صحت یا سقم این موارد را متوجه شود؟؟؟
خلاصه اینکه هیچوقت نتوانسته ام به یافته های تجربی به عنوان یک علم واقع نما اعتماد کنم؛ و از طرفی هیچ وقت نتوانسته ام از هدایت های وحیانی حتی در علوم تجربی صرف نظر کنم. زندگی خودم را بر اساس طب اسلامی تنظیم کرده ام و خودم را با آنهایی که دلبسته به طب مدرن هستند مقایسه می کنم. به طب اسلامی خوشبین هستم، همانقدر که به پیامبر و حضرت علی و امام رضا و امام زمان و رهنمودهایی که داشته اند و خواهند داشت، خوشبین هستم. به طب مردن هم بدبین هستم، همانقدر که در علوم انسانی و عقلانی آنها را کوته فکر می بینم.
اما برخی از مهمترین رهمنودهای اسلامی سلامت:
این موارد را که می گویم از محکمات سبک اسلامی سلامت است. می توانید در مورد خودتان تجربه کنید و حال و روز خودتان را با قبل مقایسه کنید.
دعوا سر اسم نیست که حالا عده ای بگویند: ما طب اسلامی نداریم! هرطور که حساب کنیم به هر حال اینها آموزه هایی وحیانی هستند که در معتبرترین کتب روایی ما آمده اند و با آیات قرآنی قابل تقویت هستند:
1. تأکید بر کم خوری؛ زیاد بودن سه وعده؛ لزوم حذف وعده ی ناهار (حدوداً از ساعت 10 تا 4 بعد از ظهور چیزی نباید خورد)
2. اسراف نبودن هزینه برای سلامت؛ اولویت دادن به سلامتی نسبت به دیگر مخارج (خرید عسل، زیتون، انجیر و خرما؛ استعمال روغن بنفشه و ...)
3. تأکید بر درمان نکردن زکام و سرماخوردگی تا 3 روز (مقداری از سرماخوردگی برای بدن نیاز است، و البته تکرار مکرر سرماخوردگی برای بدنی که سیستم ایمنی خود را ضعیف نکرده باشد بی معنا است! از طرفی برای درمان سرماخوردگی نیازی به آنتی بیوتیک نیست؛ من خودم از سیر خام استفاده می کنم به دستوری که در اینترنت می توانید مشاهده کنید)
4. تأکید بر طبیعت و پرهیز از تغییر وضع طبیعی که به ناسازگاری منجر می شود (پرهیز از داروی شیمیایی، پرهیز از مواد غیر ارگانیک و تراریخته، پرهیز از نان و نمک و روغن و شکر کاخانه ای، پرهیز از فستفود و نوشابه و آبلیمو و سرکه و ... کارخانه ای)
5. تعادل در خوراک (استفاده از همه ی مواد خوراکی و زیاده روی نکردن در خوردن یک ماده ی خاص مورد علاقه که به غلبه یک مزاج خاص منجر می شود)
6. تأکید بر طیبات و خوردنی های پاک و پاکیزه (تأکید بر گوشت حیواناتی که تغذیه ی آنها پاکیزه تر است / پرهیز از غذای مانده)
اینها که گفتم، نه اینکه فقط ثواب داشته باشند یا اینکه با طب مدرن قابل اثبات نباشند! بلکه چیزهایی هستند که از منظر اسلام روشن هستند و از منظر طب مدرن هم لابلای حرفهای پراکنده می شود تأیید آنها را پیدا کرد.
نکته: آیا طب جدید بر رسالت تجربی خود پایبند بوده است؟
آنچه در عمل از طب مدرن مشاهده می شود خلاف رویکردی است که برای خود ترسیم کرده! طب مدرن به جای اینکه تجربی عمل کند کاملاً عقلانی و ذهنی با بیماری ها برخورد می کند. می گوید: ید در بدن مردم کم است، پس به نمک هایشان ید اضافه می کنیم! فلان ویتامینشان کم است، آن را به خوردشان می دهیم. هیچ تجربه نمی کنند که این کار تأثیری در رفع بیماری دارد یا نه؟