بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

«اینده از آن متقین است»
متقی باش تا اینده از آن تو باشد

بایگانی
۲۸
مهر

با دوباره جرقه خوردن بحث استیضاح روحانی این دغدغه به ذهنها آمده که آیا رهبری از این کار ممانعت خواهند کرد؟

در موارد مشابه بارها رهبری ورود کرده اند و مانع کارهای ضربتی شده اند.

انتظار می رود که این بار هم همین اتفاق بیتفد.

چرا؟

علت این است که در افکار عمومیامروز بسیاری از مردم مشکلات را از آستین دولت نمی بینند! اگر مشکل را از دولت می دیدند شاید اصلاً به آن رأی نمی دادند. مشکل را متوجه اصل نظام می دانند و همین اجازه ی هرگونه ریسکی را از دست نظام می رباید.

با اینکه شأن رهبری این است که جاهایی که اصل انقلاب به خطر بیفتد ورود کند و از اختیار قانونی ولایت مطلقه استفاده کند، اما شرایط به گونه ای است که با ورود رهبری هم این خطر از سر انقلاب مرتفع نمی شود.

پس چه کار باید کرد؟؟

فقط می توان گفت: تف سربالا! آش کشک خاله! مردمی که به اصل نظام بدبین هستند، رهبری ورود بکند یا نکند کارهای او را کج می فهمند. برای این مردم نمی شود دل سوزاند. خربزه ای است که خودشان خورده اند و باید پای لرزش بنشینند... برای انقلاب چه کنیم؟؟ فقط روشنگری و دعا...

  • مهدی جهانشاهی
۲۷
مهر

آن هفته برای چندمین بار بود که رهبری از دولت به خاطر اجرای سند 2030 در مدارس انتقاد کرد. دولت با وجود تأکیدات أکید رهبری پایش را توی یک کفش کرده که حتماً فرهنگ ایرانی اسلامی را به باد بدهد و برود.

کمی عقلانیت کافی است تا این سؤال را از خودتان بپرسید: روحانی چه مابإزائی در مقابل اجرای این سند دریافت می کند؟ اصلاً انگیزه اش چیست و چه چیزی به او می رسد؟؟ نکند قولی داده و در قبال آن امتیازی گرفته؟! نمی دانم ولی هرچه گرفته پول کثیفی بوده که این بی برکتی را به بار آورده...

اگر بیشتر عاقل باشید سؤال دیگری هم به ذهنتان می آید: به جز سند 2030 جناب روحانی چه چیزهای دیگری را فروخته و چه سندهایی را امضا کرده؟ آیا ما از همه ی آنچه او مخفیانه کرده باخبریم؟؟

سؤال دیگری هم هست! آیا اصلاً روحانی با این خودشیرینی هایی که کرده، مابإزائی هم برای ملت دریافت کرده؟؟ یا اینکه چوب حراج به دارایی مملکت زده برای جیب خودش؟؟ مثل اینکه اخیراً به سهم بخش درمان و بیماران کرونایی دست درازی کرد برای دانشگاه دخترش...

  • مهدی جهانشاهی
۲۷
مهر

صلحی که به رهبر ما تحمیل شد صلح با تو بود! آن هم تا موعد معلوم. وقتش که برسد باید بروی و پشت سرت را هم نگاه نکنی...

بعد از تو هرکس از تیر و طایفه ی تو سر کار بیاید یزید است و قطعاً با او سر صلح و سازی نخواهیم داشت.

اف بر مردمی که تو را به رهبر عزیز ما تحمیل کردند...

  • مهدی جهانشاهی
۲۷
مهر

لطف بزرگی در حق امام زمان کردی! طوری آبروی مذاکره را بردی که دیگر تا صد سال کسی اسمش را نیاورد.

رهبری را با امام حسن تشبیه کردی و ما را هم لابد با یاران بی خاصیت او!

خوب میدانی که اگر رهبران اشاره بکند یک روزه بساط اربابان غربی تو را هم جمع میکنیم! سر راه تو را هم زیر پا به میکنیم...

  • مهدی جهانشاهی
۱۶
مهر

راستش رو بگو امروز توی خواب کیو دیدی که تقصیرها گردنش بوده؟؟

- یه روز تقصیر دولت قبل...

- یه روز تقصیر خود نظام...

- یه روز تقصیر پولهایی که خرج سوریه می شه...

- یه روز تقصیر کرونا...

- یه روز تقصیر تحریم...

 

ولش کن، خودت چطوری؟؟ wink

  • مهدی جهانشاهی
۰۶
مهر

گاهی به ما دستور داده اند که: به گوینده نظر نکنید، بلکه به گفتار او دقت کنید، و اگر سخن حقی بود بپذیرید (مولی امیرالمؤمنین)

گاهی هم برعکس! به ما دستور داده اند که حق و حقیقت را بر مدار کسانی که معصوم و عاری از خطا هستند، مورد سنجش قرار بدهید (در زیارات معصومین).

حقیقت این است که گاهی برجستگی افراد مانع می شود که در مورد صحت یا سقم سخنانشان دقت به خرج بدهیم و تحت تأثیر شخصیت آنها، از نقدشان غافل می شویم و همین زمینه ی انحراف ما را ایجاد می کند. یا برعکس؛ گاهی فرومایگی افراد باعث می شود که سخن حق را از زبان آنها نادیده بگیریم و بی توجهی کنیم. باز هم تحت تأثیر شخصیت افراد قرار گرفته ایم.

اما اگر از اینگونه موارد نباشد، در حالت طبیعی اتفاقاً خیلی مهم است که حرف را چه کسی زده است. سخنی که هیچ ندانیم چه کسی گفته است، ممکن است تیری باشد که از زبان دشمن ما خارج شده باشد و با ظاهری آراسته، ما را هدف گرفته باشد.

امروز آن روزی است که باید حرف را با شناسنامه اش مورد ارزیابی قرار بدهیم. به حرفهای حرام زاده و بی پدر و مادر اصلاً نباید توجه کنیم! مخصوصاً امروز که حق و باطل کاملاً مواضعشان را جدا کرده اند و تمام آن چیزهایی که اینها از آن دفاع می کنند، آنها به آن حمله می کنند!

از ابتدای مطرح شدن آقای رئیسی عده ای نقطه قوتهای او را به عنوان نقطه ضعف نشان دادند؛ تا به امروز که عده ای به خاطر اجرای عدالت با او مخالفت می کنند و هشتک #اعدام_نکنید به راه می اندازند.

عجیب است که نقطه قوتهای مجلس فعلی هم نادیده انگاشته می شود و از هر آسمان و ریسمانی برای او سوژه ی انتقاد می تراشند!

جا دارد خدا را شکر کنیم که عیب و ایرادهای قوه ی قضائیه و مجلس ما همین هاست که اینها در بوق و کرنا کرده اند! خدا را شکر که عیب مجلسی های ما این است که عده ی معدودی از آنها طبق حقوق متداول و قانونی آنها، برای دریافت خودرو به قیمت واقعی اقدام کرده اند و به جای دولتی های فعلی و مجلسی های قبلی که هدایای زیر میزی میلیاردی می دادند و می گرفتند، اینها کوچک ترین کارهایشان زیر زره بین ملت قرار می گیرد و مجبور می شوند از کوچکترین اشتباهشان عقب نشینی کنند. خدا را شکر! اگر آتوی دیگری از آنها داشتند، همان ها را فریاد می زدند. اما مجبور اند به واکسن آنفلوآنزای آنها گیر بدهند.

حالا مردم شاید به خودشان بیایند و بپرسند: آیا این رانتها مخصوص این مجلس است یا از قبل بوده؟ آن وقت جای این سؤال می شود که: چرا تا به حال ما نمی دانستیم و توجه نمی کردیم؟؟ و آن وقت به این نتیجه می رسند که: حرف را از زبان کسی شنیده اند که نباید ناشناخته به حرفهایش گوش می دادند...

#مجلس_طراز_انقلاب

#گام_دوم_انقلاب
#سواد_رسانه_ای

  • مهدی جهانشاهی
۰۲
مهر

وقتی برای امثال نوید افکاری قاتل هشتک #اعدام_نکنید می زنند، احتمالاً به امثال رانت خواران دولتی و مجلسی باید مدال افتخار هم بدهند! توجیهش که کاری ندارد. «بیچاره ها شخصیت های تراز اول مملکت ما هستند! چرا باید کمتر از شاستی بلند سوار شوند؟! نمی ترسید که به آنها بد بگذرد و از کارشان دلسرد شوند؟؟ خانواده هایشان چه؟ خوشتان می آید پیش دوست و فامیل سرخورده بشوند؟؟»

می شد از چشمانشان خواند که تحمل هزینه ی مبارزه با فساد را ندارند! به همین خاطر هم به فساد رأی دادند! خدا نکند بفهمند که آشفته بازاری که شاهدش هستیم هزینه های مبارزه با فساد است! از اولش هم تعارفی می گفتند از فساد متنفر اند. وگرنه وقتی جای جلاد و شیاد را عوض می کردند معلوم بود که تحمل مبارزه با فساد ندارند. زمان امیرالمؤمنین هم مردمی که تشنه ی عدالت بودند، روی عدالت شمشیر کشیدند...

به قول دوستان می گفتند: روحانی بالأخره یک روز دوره اش تمام می شود و می رود. اما چه کار کنیم تا تفکری که روحانی را سر کار آورد؟؟

  • مهدی جهانشاهی
۲۹
شهریور

شاید پی بردن به دست ساز بودن کرونا کار پیچیده ای نباشد؛ ویروسی که هر وقت دلش می خواهد اوج می گیرد و هر جا دلش می خواهد فروکش می کند! ویروسی که معادلات اپیدمی های پیشین را به هم زده است و بنا ندارد حرارتش رو به سردی بگذارد. ویروسی که پا روی دنده ی جهش ژنتیکی گذاشته است و هرروز خطرناک تر می شود تا بتواند بماند!

اما اینکه چرا این میهمان ناخوانده این روزها سر و کله اش پیدا شده و دنبال چه می گردد نباید چیز پیچیده ای باشد.

بعد از شهادت سردار سلیمانی شعار «انتقام سخت» را به حاشیه برد.

برای ترامپ بد اقبال دردسر آفرینی کرد.

تجمعات دینی ما را تحت الشعاء قرار داد.

اربعین را به حاشیه برد.

شاید هم آخرین مأموریتش به مخاطره انداختن شانس پیروزی ترامپ در انتخابات ماه بعد باشد. بعد از آن است که بساط «کرونا» مانند یاد و نام «جورج فلوید» به زباله دان اوهام و خاطره ها خواهد پیوست.

 

مرور زمان همه چیز را روشن خواهد کرد...

  • مهدی جهانشاهی
۲۱
شهریور

دروغ که هیچ وقت کنتور نمی انداخته است.

در فضای مجازی که یک عالم انتزاعی است دروغ راحت تر هم شده.

از دشمنانی که هیچ سنخیتی با صداقت ندارند دروغ گفتن بیش از پیش راحت تر هم هست.

کنتور که نمی اندازد! اولین کسی که برای راستگو بودن خودش قسم یاد کرد خود شیطان بود! (و قاسمهما انی لکما لمن الناصحین)

اگر با نگاه بدبینی به فضای مجازی نگاه کنی تشخیص راست از دروغ آنقدری سخت نخواهد بود اما چه کنیم که گاهی دروغ آنقدر بزرگ است که اصلاً باورمان نمی شود شاید دروغ باشد!

مواردی به یاد دادم که از زبان شخصیتی (علمی یا معنوی یا حتی پیشگو!) حرفی نقل شده که اصلاً آن شخص وجود خارجی نداشته. گاهی تصویری هم از آن شخصیت قرار می دهند که کلاً آن تصویر ساختگی است و هیچ ربطی به آن شخصیت ندارد.

مواردی بوده که فیلمی را زیر نویس کرده اند که اصلاً محتوای فیلم با آنچه زیر آن زیرنویس شده تطابقی نداشته! کمی بدبینی برای تصدیق این واقعیت کافی بوده.

مواردی بوده که نویسنده ی یک پست از مجهول بودن هویت خودش سوء استفاده کرده و حرفی زده که قطعاً خودش ملتزم به آن سخن نبوده.

 

خلاصه برای تحقیق کردن و کشف دروغ بودن این حرفها گاهی یک جرقه ی شک کافی است. اما چه کنیم که سحر رسانه اجازه ی شک کردن هم به عده ای نمی دهد...

اگر در فضای مجازی هرچه میبینیم بنا را بر دروغ بودنش بگذاریم، تا حدودی می توانیم از این آفت همه گیر در امان بمانیم.

#سحر_رسانه

#سواد_رسانه_ای

  • مهدی جهانشاهی
۲۰
شهریور

عده ای سعی دارند در مورد نظام کنونی قضاوت داشته باشند.

نمره او قبول است یا مردود؟

الهی است یا شیطانی؟

مبتنی بر عدالت است یا ظلم؟

رو به پیشرفت است یا پس رفت؟

هدایت آن به دست خودی هاست یا اجانب؟

منبر روحانیون است که مؤثر واقع می شود یا تبلیغات ماهواره؟

حرف آخر را خوبان مملکت می زنند یا نااهلان؟

شاید عده ای همه چیز را وارونه ببینند و در مقابل عده ای هم همه ی ضعف‌ها را توجیه کنند. نمیتوانند خودشان را قانع کنند که نمره ای غیر از صفر و صد به آن بدهند. حتی بین طیف انقلابیون و غرب گرایان سعی می کنند یک طیف را مقهور طیف دیگر بدانند و همه چیز را مستند به تصمیم رهبری یا ریاست جمهوری بدانند و گاهی حتی آنها را با هم هم‌دست بدانند.

به آنها حق هم باید داد. گاهی آنقدر کار به جاهای باریک کشیده و موجودیت یک حزب به مویرگی بند شده که اصلاً باورشان نمی‌شود نفسی برای کشیدن باقی مانده باشد! جالب است که هر طیف طرفدارانی دارند که می گویند همه کاره طیف خودشان اند و در مقابل عده ای هم با اصرار می گویند همه کاره طیف مقابل آنهاست!

 

شاید اگر کشور آمریکا یا افغانستان را می خواستند اینطور تحلیل کنند از آنها می پذیرفتیم. اما نظام اسلامی را نمی توان اینطور تحلیل کرد. در حقیقت زندگی در سایه دین خودبه‌خود یک نزاع و درگیری قطعی به دنبال می آورد که مخصوص این زمان هم نیست؛ از زمان مشروطه و قبل آن که هویتی پیدا کردیم آغاز شده. مخصوص این نظام هم نیست! در زمان امیرالمومنین و رسول خدا هم بوده و در زمان امام زمان هم ادامه پیدا خواهد کرد. در حقیقت این خاصیت زندگی در سایه دین است و هیچ راه فراری از آن نیست! بالاتر از این! این اقتضاء انسان صاحب اراده بودن ما است و اگر بنا بود در فضای خارج از نبرد بهشتی شویم، در زمره ی ملائکه می بودیم...

آیات قرآن همه تصویرگر این صحنه ی نزاع اند و آیات صریحی هم بر این معنا گواه اند که هر پرچم هدایتی در هر امتی با دو پرچم ضلالت از دو طیف جن و انس مواجه است و رشد و پیشرفت جوامع الهی جز از راه مقاومت و مبارزه حاصل نمی‌شود.

وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نِبِیٍّ عَدُوًّا شَیَاطِینَ الإِنسِ وَالْجِنِّ یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاء رَبُّکَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا یَفْتَرُونَ

وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا مِّنَ الْمُجْرِمِینَ وَکَفَى بِرَبِّکَ هَادِیًا وَنَصِیرًا

وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ 

به محض ورود زیر پرچم دین این کشمکش شروع می‌شود و این مردم هستند که هرچه را می خواهند باید از چنگ و دندان حزب رقیب بیرون بکشند. یعنی خدا نان آنها را در مبارزه قرار داده است و بدون چانه زنی هیچ نصیبی ندارند. گاهی امتیازی میگیریم و دست برتر را پیدا میکنیم و گاهی رکب می خوریم و عقب می افتیم. گاهی حتی در مصاف همدیگر چنان به مویرگی بند می شویم که فکر می کنیم کار از کار گذشته، اما مهم عاقبت امر است که کدام طرف از آن مویرگ بریده شود... هویت ما در مبارزه ای خلاصه می شود که معلوم نیست فعلاً دست برتر را در آن داشته باشیم، اما می توانیم منتظر نصرت خدا بمانیم که به یک باره صفحه ی معادلات را وارونه می کند و از جایی که فکرش را نمی کنیم رائحه ی خوشش عالم گیر می شود.

این تصور که به حاشیه رفته ایم و کاملاً خنثی عمل می‌کنیم مثل این است که بگوییم خدا کمک نمی‌کند و ما را تنها گذاشته است. و اینکه فکر کنیم همه چیز بر وفق مراد است و انقلاب تمام شده و به مقصد رسیده ایم این هم تفکری خطرناک و فرساینده است.

آنچه امروز در این جنگ شناختی بی سابقه دستاویز حمله به نظام شده سوء استفاده از این جهل و ساده انگاری مردم است که سعی می کنند با نگاه صفر و صدی قضایا را تحلیل کنند و زیر بار این نزاع آشکار نروند. آنوقت می توانند این وضعیت موجود را تناقض آلود جلوه  دهند و بگویند چطور رهبری دم از جهش تولید می زند در حالی که تورم و رکود به اوج خود رسیده است! چطورحرف از مبارزه و آرمان بزنیم در حالی که آقازاده‌ها آنور آب در حال عشق و حال اند!

جواب یک کلمه است. ما سالهاست که در حال چانه زنی هستیم. قبلاً در مقابل دشمن می ایستادم و مبارزه می‌کردیم. امروز با کسی در حال مبارزه ایم که با او زیر یک پرچمیم. زیر همین پرچم هرچه خوبی میبینیم از انقلابی بودن است و هرچه کاستی میبینیم از انفعالی بودن است. و حق نداریم این دو طیف را با هم یک کاسه کنیم...

انتقاد کنیم اما نه چشم بسته. مقصر را بشناسیم تا تقصیر را سر بی تقصیر خراب نکنیم. صحنه مبارزه را به رسمیت بشناسیم و انتقادی کنیم از جنس مبارزه. چون انتقاد ما اگر به نفع حق نباشد به نفع بدخواهان ما تمام می‌شود.

  • مهدی جهانشاهی
۱۴
شهریور

زبان مشکلات

مروری دوباره به دنیایی که در تکاپوی آن هستیم.

انواع مشکلات

قواعد حاکم بر مشکلات عالم

نحوه ی برخورد صحیح با مشکلات از نگاه قرآن

ریشه یابی مشکلاتی که امروزه درگیر آن هستیم

آنهایی که دائم می گویند: «دیگر درست نمی شود!» حتماً این کتاب را بخوانند...

 

تهیه ی کتاب از اینجا

  • مهدی جهانشاهی
۱۴
مرداد

تا اسم طب اسلامی می آوریم یک عده سروصدا می کنند که: آقا علم تجربی را با گزاره های ارزشی قاطی نکنید!

 

!! عذر می خواهم !!

اینکه مرد برای نمونه آزمایش اسپرم، تنها به دستشویی برود و [بووووق] این هم از قواعد علم تجربی است؟

اینکه دکتر زن بیمار مرد را معاینه می کند، دکتر مرد بیمار زن را، این هم از ضروریات است؟؟

معلوم نیست این پزشکها از کجا آمده اند که هیچ کس حق ندارد به آنها بگوید: بالای چشمتان ابرو است.

 

#آرمان_شهر_مهدوی

  • مهدی جهانشاهی
۱۳
مرداد

یک زمان نان و آب عده ای در این بود که بگویند: دولت قبل مقصر است!

بعد که خودشان سر کار آمدند و نتوانستند کاری از پیش ببرند، حالا می گویند: نظام مقصر است. مشکل از بالا است.

عده ای از مردم هم دنبال آنها راه افتاده اند و آنطور که این دولتِ فاسدتر از دولت قبل می خواهد، فکر می کنند!

ما اما حرفمان عوض نشده. زمان احمدی نژاد می گفتیم دولت مقصر است. تقصیرهایش را هم بر می شمردیم. حالا هم می گوییم دولت مقصر است. تقصیرهایش هم دقیقاً مشخص است. دلیلی ندارد که دنبال مقصر ناشناس باشیم!

#جنگ_اراده_ها

#زبان_مشکلات

 

https://twitter.com/mahdijnh

  • مهدی جهانشاهی
۱۸
تیر

امروز روزی هست که ملت ما بیش از هر روز به امید نیاز دارند.

شاید تا دیروز به آنها حق می دادیم که ناامید باشند و روزنه ی امیدی از آینده نبینند و همه چیز را سیاه ببینند و اصل نظام را زیر سؤال ببرند؛ اما امروز اوضاع خیلی فرق کرده.

فقط به آنچه می بینید چشمها را نبندید! بله اینها واقعیت دارد! طبری ها و تاج گردون ها همان اختاپوسهای مخفی مخوفی بودند که تا حالا دنبالشان می گشتیم و چون پیدایشان نمی کردیم سر این و آن خراب می کردیم!!!

طاقت بیاورید! بعد از قوه قضائیه و مجلس، فتح خرمشهر بعدی دولت است! کمتر از یک سال طاقت بیاورید! همه چیز دارد خوب پیش می رود. به فرموده ی رهبری خدا خواسته که ملت ما را به بهترین عاقبتها برساند.

طاقت بیاورید، تنها کسی که می تواند زمین بازی را به هم بزند خود شما هستید...

#جنگ_اراده_ها

https://twitter.com/mahdijnh

  • مهدی جهانشاهی
۱۰
تیر

در خارج، آمریکایی ها را می بینیم که مردم آنجا ریخته اند بیرون و برای احقاق حقوق خودشان دارند آشوب و اعتراض می کنند.

در داخل، معترضان نظام را می بینیم، که تا کمی می بینند اوضاع بر وفق مراد نیست شروع می کنند شورش و آتش بازی و ادعای تقلب ... یا اگر دستشان به جایی نرسید فرافکنی می کنند و آشی را که خودشان پخته اند، به گردن نظام می اندازند.

ما انقلابی ها که اسممان هم انقلابی است و باید همیشه در تکاپو و جنب و جوش باشیم، ما چکار می کنیم؟؟؟ آیا کم معترضیم؟ آیا حاضریم سر به تن دولتی ها باشد؟؟ پس چرا هیچ صر و صدایی نداریم؟؟ چرا لااقل در ژست اپوزیسیون گرفتن ضعیف هستیم؟! تا جایی که ذخال فروش ها بیایند و به ما بگویند: رویتان سیاه!!!!

 

حقیقت این است که ما هیچ نیازی به سر و صدا کردن نداریم.

می دانیم که با رأی دادن می توانیم بزرگترین اختاپوسها را کنار بزنیم و از کار بی کار کنیم! البته تا حالا زیاد توفیق این کار را نداشته ایم، اما مشکل از ساختار نبوده، مشکل از همسایه های خودمان بوده که با ما همراهی نکرده اند، سعی می کنیم آنها را متقاعد کنیم...

از طرفی مطمئنیم که رهبری مثل کوه پشت تصمیم مردم ایستاده و خاطرمان جمع است که با تقلب و این چیزها نمی توانند نتیجه ی رأی ما را به نفع خودشان مصادره کنند.

 

خلاصه اینکه ما اعتراضمان را پای صندوق رأی نشان می دهیم.

و این خیلی چیز بدی است.

چون خیلی ها متوجه معترض بودن ما نمی شوند...

 

الآن مثلاً آن آقا آمده و فریاد می زند:  چقدر تحریم بشویم رهبری راضی به مذاکره می شوی؟!

فقط به خاطر اینکه آن روز ما سر روحانی فریاد نزدیم که بگوییم: روحانی: چقدر بدقولی کنند می فهمی که مذاکره بی فایده است؟؟؟!!!

  • مهدی جهانشاهی