بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

«اینده از آن متقین است»
متقی باش تا اینده از آن تو باشد

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سازش با شیطان» ثبت شده است

۱۶
مهر

اگر ما مسلمانیم باید شیطان و حزب او را ضعیف حساب کنیم!

اینکه برای حزب شیطان قدرتی ماورائی در نظر داشته باشیم نوعی شرک به خدای عزّو جلّ است و گویا اینطور به ذهن آورده ایم که کارهای شیطان از تحت اختیار خداوند خارج شده است و قدرتی ما فوق اراده ی خداوند پیدا کرده است!

فکر جدیدی هم نیست، مسیحیت با این تفکر بزرگ شده اند که شیطان را قوی حساب کنند! آنها یاد گرفته اند که از شیطان بترسند و آن را رقیب خدا بدانند. انگار که از دست خدا در رفته و اشتباهی این شیطان را خلق کرده و به او قدرت داده؛ این را در فیلمهایی هم که می سازند می توانید مشاهده کنید.

آیات قرآن اما تأکید دارد که نباید برای حزب شیطات قدرتی در نظر گرفت و مرهوب آن شد:

إن کید الشیطان کان ضعیفاً (نساء 76)

إنه لیس له سلطان على الذین آمنوا و على ربهم یتوکلون (نحل 99)

ما حق نداریم که احساس ضعف کنیم:

وَلاَ یَحْزُنکَ الَّذِینَ یُسَارِعُونَ فِی الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لَن یَضُرُّواْ اللّهَ شَیْئاً (آل عمران 176)

آیات متعددی هم دلالت دارد که عده ی کم از اهل حق در مقابل عده ی زیاد اهل باطل پیروز اند (در مورد معادله ی قدرت در امت اسلامی بیشتر صحبت خواهیم کرد [إن شاء الله]).

در روایات ما هم بر همین معنا تأکید شده:

- الإمام الکاظم ( علیه السلام ) - فی وصیته لهشام - : فله - أی لإبلیس - فلتشتد عداوتک ، ولا یکونن أصبر على مجاهدته لهلکتک منک على صبرک لمجاهدته ، فإنه أضعف منک رکنا فی قوته ، وأقل منک ضررا فی کثرة شره ، إذا أنت اعتصمت بالله فقد هدیت إلى صراط مستقیم.

(دشمنی خودت را نسبت به ابلیس شدت بورز و نباید که او در کوشش برای هلاک تو پافشاری بیشتری داشته باشد نسبت به پافشاری تو در مبارزه با او، زیرا در عین قدرت نمایی، از تو ضعیفتر است، و در عین اینکه شرش زیاد  است، از تو کم آفت تر است).

 

از طرفی خدا هیچ وقت به حزب شیطان قول نداده که آنها را در مسیر باطلشان یاری کند و پیشروی کارهایشان را تسریع ببخشد! در حالی که به حزب مؤمنان این وعده را داده که: اگر یک گام بردارید شما را دو گام پیش می برم:

وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ ( عنکبوت 69 )

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ ( محمد 7 )

(انفال 64-65 )یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ * یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَإِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِئَةٌ یَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَفْقَهُونَ.

(اى پیامبر ، مؤمنان را به جنگ برانگیز . اگر از شما بیست تن باشند و در جنگ پایدارى کنند ، بر دویست تن غلبه خواهند یافت . و اگر صد تن باشند ، بر هزار تن از کافران پیروز مىشوند . زیرا آنان مردمى عارى از فهمند .)

هیچگاه خدا به جبهه باطل چک سفید امضا نداده و آینده را برای آنها تضمین نکرده؛ در حالی که در مورد حزب اهل ایمان چند بار این وعده ی مسلّم از خداوند تکرار شده که: العاقبة للمتقین ([هرچه می شود بشود، هر طور که می خواهد پیش برود، اما آخر الأمر]، عاقبت به دست اهل تقوا است)

فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ (مائده 56)

هیچ فرقی هم ندارد. وقتی شیطان اصلی قدرتی نداشت و در مقابل حزب خدا و مجاهدین راه حقیقت ضعیف و سست بنیان بود، نوچه های انسی و جنی او هم همین گونه خواهند بود. شیطان بزرگ آمریکا و صهیونیزم هم همینگونه خواهند بود؛ چنان که شاهد این ادعا را در رویارویی دو جبهه ایمان و کفر در سالهای أخیر با چشم خود دیده ایم و با عمق وجود این را درک کرده ایم که این هیمنه ی پوشالی بر پایه ای سست بنا شده است.

حتماً این آیه را از زبان سید مقاومت، سید حسن نصر الله شنیده اید؛ آیه ای که جریان مقاومتی او از نمونه های بارز آن و شاهد صدق آن است:

مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ (عنکبوت 41)

نتیجه اینکه در هیچ زمینه نباید برای شیاطین غربی قدرتی در نظر گرفت و نباید مقابله با توطئه های او را سخت و ناممکن حساب کرد! نه در زمینه ی فرهنگی و گسترش فساد، نه در زمینه ی تحریم و فشار اقتصادی، و نه در زمینه ی نظامی و تهدید جنگی و ...

با این وجود پس چرا این حزب ضعیف و بدون پشتوانه، اینقدر مؤثر عمل کرده و حزب خدا را به زحمت انداخته؟ چطور شیطان را ضعیف حساب کنیم در حالی که پا روی خرخره ی ما گذاشته و دارد ما را خفه می کند؟!

آنچه که هست باید دقت کنیم که در پناه خداوند، شیطان هیچ دسترسی به ما ندارد، اما چه کنیم که ما از تحت ولایت خداوند خارج شده ایم و با دست خودمان شیطان را به وجود خودمان راه داده ایم! شیطان قدرتی بر ما ندارد، تا زمانی که ما خود را در مقابل او نبازیم! شیطان قدرتی بر ما ندارد تا زمانی که در چشم ما هیمنه ای نداشته باشد و در چشم ما همچنان ضعیف و پوشالی باشد! شیطان قدرتی بر ما ندارد تا زمانی که به این معنا ایمان داشته باشیم که شیطان هیچ غلطی نمی تواند بکند! شیطان قدرتی بر ما ندارد تا زمانی که نمک گیر او نشویم و نخواهیم از او برای رسیدن به خواسته هایمان کمک بگیریم!

اما اولیای شیطان! خداوند در موردشان گفته:

الله ولیّ الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات إلی النور و الذین کفروا أولیاءهم الطاغوت یخرجونهم من النور إلی الظلمات.

إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ (نحل 100)

نباید به خود ترس راه بدهیم، ما تحت حمایت خدای قادریم! نباید اجازه بدهیم که شیطان و شیطانیان در نظرمان بزرگ جلوه کنند؛ و گرنه وقتی خودمان را در مقابل او ببازیم، دست حمایت خدا هم از سر ما برداشته می شود و ما می مانیم و شیطان!

وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (آل عمران 139 ) إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَتِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آَمَنُوا وَیَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَدَاءَ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ ( 140 ) وَلِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ آَمَنُوا وَیَمْحَقَ الْکَافِرِینَ ( 141 ) أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جَاهَدُوا مِنْکُمْ وَیَعْلَمَ الصَّابِرِینَ ( آل عمران 142 )

سستى مکنید و اندوهگین مباشید ، زیرا اگر ایمان آورده باشید شما برترى خواهید جست . ( 139 ) اگر بر شما زخمى رسید ، به آن قوم نیز هم چنان زخمى رسیده است . و این روزگار است که هر دم آن را به مراد کسى مىگردانیم ، تا خدا کسانى را که ایمان آورده‌اند بشناسد و از شما گواهان گیرد . و خدا ستمکاران را دوست ندارد ، ( 140 ) و تا مؤمنان را پاکیزه گرداند و کافران را نابود سازد . ( 141 ) آیا مىپندارید که به بهشت خواهید رفت و حال آن که هنوز خدا معلوم نداشته است که از میان شما چه کسانى جهاد مىکنند و چه کسانى پایدارى مىورزند ؟ ( 142 )

همین که ولایت و قدرت شیطان را پذیرفتیم، هر قدر که پذیرفتیم او بر ما قدرت پیدا کرده است.

إن عبادی لیس لک علیهم سلطان إلا من اتبعک من الغاوین (حجر 42)

*****

و چه کنیم که حالا ما این قدرت را به شیطان داده ایم و به همین سادگی او را بر خود مسلّط کرده ایم!

وقتی آمریکا را کدخدای دنیا حساب می کنیم....

وقتی چشممان به تجهیزات دنیوی و پیشرفتهای علمی او خیره شده است و فکر می کنیم او با یک بمب تمام تجهیزات ما را خنثی می کند...

وقتی تحریم های او را در وضعیت آینده ی خود تعیین کننده می دانیم و تمام راههای خلاصی از این مشکل را بر خود مسدود می بینیم...

وقتی رسانه و تبلیغات ماهواره ای را در پیشبرد جنگ فرهنگی تعیین کننده می دانیم و می ترسیم به این عرصه ی جنگ وارد شویم...

وقتی با خود می گوییم: مگر می شود با آمریکا جنگید؟! مگر می شود در مقابل او ایستاد!

دیگر جای تعجّب ندارد که چرا امروز اینقدر شیطان بر ما قدرت پیدا کرده است!

آن روزها که می گفتیم: آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، دائماً در حال پیشرفت بودیم؛ اما حالا کار به جایی رسیده که آمریکا ما را به غلط کردم انداخته است!

شیطان قدرتی ندارد، ما هستیم که با احساس ضعف، ضعیف شده ایم.

باید تجدید نظری در روحیه ی خود بکنیم. باید تجدید نظری در رأی دادن های خود بکنیم و به وعده های خدا بیشتر اعتماد داشته باشیم.

  • مهدی جهانشاهی
۰۴
تیر

چرا آمریکا همان شیطان است؟

تقابل ما با آمریکا یک تقابل احساسی محض نیست! حتّی تقابل ما تقابل بین دو دین نیست! اینطور نیست که ما در مقابل همه ی حکومتهای مسیحی مثلاً علَم مخالفت بلند کنیم و اظهار نفرت کنیم. در حقیقت در نظر ما آمریکا و اسرائیل یک استثنا هستند و از نگاه ما راه تعامل با دیگر کشورها باز است.

علّت این استثنا در یک کلمه خلاصه می شود و آن خوی استکباری این کشور است. از همان بدو تولد، آمریکا برای اهداف استکباری پا به عرصه ی وجود گذاشته و در طول زندگی خود این «سلطه جویی» را به اثبات رسانده. تنها معارضه های خصمانه ی او با ملّت ایران شاهدی کافی برای اثبات این ادعا است.

آمریکا ریشه ی فتنه است، همانطور که شیطان ریشه ی فتنه است. این همان موجودی است که آتش ها از کوره ی آن بلند شده! هر حزب و گروه دیگری هم که در عالم پرچم ظلم را به دست دارد، تحت حمایت آمریکا است، همانطور که شیطان حامی اولیای خویش است و برای آنها خدمات ویژه دارد (إنّ الشیاطین لیوحون إلی أولیاءهم).

آمریکا ملّتهای مستضعف را به رنج و زحمت می اندازد و آنها را تحت انواع فشارها قرار می دهد؛ آمریکا تحریم می کند و شیطان هم تحریم می کند و خدا این قدرت را به او داده تا صبر بندگان را آزمایش کند، مانند آنچه در داستان حضرت ایوب مشاهده می کنیم که بر مال و جان آن حضرت مسلّط گردید تا از مسیر عبودیت منحرف کند (وَاذْکُرْ عَبْدَنَا أَیُّوبَ إِذْ نَادَی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ).

آمریکا چشم دیدن خوشی و راحتی ما را ندارد و راحتی ما را برای خودش یک تهدید به حساب می آورد؛ همانطور که شیطان از سر حسادت آدم را وسوسه کرد و آسایش بهشت را از چنگ او ربود.

آمریکا با ایجاد تفرقه و دو دستگی ملّتها را تضعیف می کند و حرکت آنها را سرد و آهسته می کند. تفرقه از ابزارهای مهم شیطان نیز هست: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ ( بقره 208 )

هزار ابزار هنری و غیر آن در دست آمریکاست تا انسانها را از فطرت پاکشان منحرف کند، شیطان نیز تسلّط خود را با همین ابزارها کامل می کند: (وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَأَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَرَجِلِکَ وَشَارِکْهُمْ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَولَادِ وَعِدْهُمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلَّا غُرُورًا).

آمریکا اجازه نمی دهد تا ملتهای مستضعف اعتماد به نفس داشته باشند و توانایی خودشان را باور کنند، می خواهد که هر کس غیر از خودش، سرخورده و ضعیف باشد. شیطان نیز انسانها را خوار می کند و ارزش نفس آنها را در چشمشان کم می کند: وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا.

و بدین سان، مقابله با آمریکا مقابله با یک «دین» نیست! بلکه مقابله با خود پرستی و بی دینی است. عمق شعار «آزادی و دموکراسی» در نظر آمریکا همان آزادی از بند دین و سرکشی در مقابل خداست! همان کاری که شیطان را تبدیل به شیطان رجیم کرد و سالها عبادات او را به هدر داد. حمایت از انسان در نظر او به معنای فرار از بندگی خداست و این را در عمل نشان داده است.

آمریکا دست پشت پرده ی همه ی مشکلات است، همانطور که شیطان عامل نهفته ی رنج ها است. با این حال این آمریکاست که در لباس یک دوست ظاهر شده و خودش را خیرخواه ما جا می زند، این دو رویی را هم از خود شیطان به ارث برده، آنجایی که شیطان برای حضرت آدم قسم یاد کرد که «خیر تو را می خواهم...» (و قاسمهما إنی لکما لمن الناصحین).

نتیجه اینکه شیطان فقط آن شیطان جنی نیست! بلکه به حکم قرآن برخی شیاطین، شیاطین انسی هستند و شأن و جایگاه آنها معارضه با اهدف رسول و ولیّ الهی است: وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نِبِیٍّ عَدُوًّا شَیَاطِینَ الإِنسِ وَالْجِنِّ یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلَی بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاء رَبُّکَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا یَفْتَرُونَ.

  • مهدی جهانشاهی
۱۵
فروردين

الگوی زهرائی سیاست (1)

حضرت زهرا-مقاومتتمایل به دشمن یکی از خطراتی است که قرآن و اهل بیت نسبت به خطرات آن هشدار داده اند.

در الگوی زهرایی سیاست مرز بندی شفاف با دشمن به خوبی نمایان است تا جایی که حضرت زهرا نمادی برای موضع گیری در مقابل جبهه باطل شده اند تا کسی حق و باطل را با هم مخلوط نکند و نتواند در مرز حق و باطل حرکت کند...

این همان چیزی است که سیاست امروز ما به آن نیاز دارد...

امسال ما با نام حضرت زهرا سلام الله علیها شروع شد و به همین خاطر ما هم اوّلین پستها را به نام ایشان ارسال می کنیم.

اگر زهرای مرضیه امروز در عرصه ی سیاست ما حاضر بودند چگونه رفتار می کردند؟ آن حضرتی که خداوند به طور ویژه او را پاکی و عصمت عطا نموده و حتی ائمه بعدی هیچ الگویی ندارند جز ایشان...

باید شاخصه های سیاست را در زندگی چند ساله ی ایشان بررسی کنیم تا بتوانیم آن شاخصه ها را با زمانه ی خود تطبیق دهیم.

زهرای مرضیه را به موضع گیری های صریح و شفافش در مقابل ظالمان می شناسند. آن حضرت در بین ائمه علیهم السلام نمادی بودند در مورد پایبندی نسبت به خطوط قرمز و اعتراض و شکایت نسبت به کسانی که در مورد حقوق اصلی ایشان بی احترامی کردند. این را شما در زندگی چند روزه ی ایشان بعد از ایام غصب خلافت به روشنی شاهد هستید.

در وضعیتی که قدرت به دست ظالمین افتاده و زهرای مرضیه در موضع اقتدار سیاسی قرار ندارند، اما ایشان اصرار دارند بر اینکه ذره ای نسبت به غاصبین خلافت روی خوش نشان ندهند و ذره ای به آنها نزدیک نشوند.

امامت جزو خطوط قرمز بود و در این خصوص آن بانوی پاک ذره ای مماشات به خرج ندادند، بلکه موضع خود را صریحاً اعلام داشتند و در راه حمایت از این حق مسلّم از جان و مال خود کمال استعانت را اتّخاذ نمودند. کاری کردند که دشمن نتواند خود را به ایشان نزدیک کند و بدین صورت بود که آیندگان فهمیدند بین این حزب و آن حزب هیچ مناسبت و مماشاتی وجود نداشته است و خط حضرت زهرا از خطر غاصبین امامت به کلی جداست.

کار تا به آنجا پیش رفت که خلیفه ی اوّل به جهت مناسبات سیاسی قصد عیادت از آن مظلومه را داشتند اما آن حضرت نسبت به این ملاقات کراهت نشان دادند و هنگامی هم که به اسرار ولیّشان امیر المؤمنین به این ملاقات تن دادند به صراحت آن ظالمان را مورد خطاب قرار دادند و فرمودند: شما مرا اذیت کردید و مشمول سخن رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) هستید که فرمود: فاطمه پاره ی تن من است، هر کس او را اذیت کند مرا اذیت کرده است...

شاید اگر زهرای مرضیه این کار ار نمی کرد امروز مدعیانی تمام خصومتها را انکار می کردند و جرم خلفا را قابل اغماض جلوه می دادند، در حالی که با این رفتار آن حضرت روشن شد که دوستدار زهرای مرضیه نمی تواند جبهه مقابل را به حق بداند و در دل به او تمایلی داشته باشد...

آیات قرآن نیز در این خصوص بسیار متعدّد و صریح هستند: هرگز یهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد، (تا به طور کامل، تسلیم خواسته‏هاى آنها شوى، و) از آیین (تحریف یافته) آنان، پیروى کنى. بگو: «هدایت، تنها هدایت الهى است!» و اگر از هوى و هوسهاى آنان پیروى کنى، بعد از آنکه آگاه شده‏اى، هیچ سرپرست و یاورى از سوى خدا براى تو نخواهد بود. (بقره 120) اى کسانى که ایمان آورده‏اید! یهود و نصارى را ولّى (و دوست و تکیه‏گاه خود،) انتخاب نکنید! آنها اولیاى یکدیگرند؛ و کسانى که از شما با آنان دوستى کنند، از آنها هستند؛ خداوند، جمعیّت ستمکار را هدایت نمى‏کند (مانده 51) اى کسانى که ایمان آورده‏اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبّت مى‏کنید، در حالى که آنها به آنچه از حقّ براى شما آمده کافر شده‏اند و رسول اللّه و شما را به خاطر ایمان به خداوندى که پروردگار همه شماست از شهر و دیارتان بیرون مى‏رانند؛ اگر شما براى جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت کرده‏اید؛ (پیوند دوستى با آنان برقرار نسازید!) شما مخفیانه با آنها رابطه دوستى برقرار مى‏کنید در حالى که من به آنچه پنهان یا آشکار مى‏سازید از همه داناترم! و هر کس از شما چنین کارى کند، از راه راست گمراه شده است! (ممتحنه 1)

 
حضرت زهرا-مقاومت

حالا امروز هم مقام معظم رهبری چندین بار از مجامع علمی خواستند تا چارچوب ها و خط قرمزهای نظام ما را به صورت دقیق بررسی کنند تا معلوم شود مرز استقلال جامعه ما چیست و چه چیزهایی از حیطه ی اختیارات گروه دیپلماسی خارجی خارج است و حق مذاکره در خصوص آن را ندارند...

***

اما این دولت...

تا چه اندازه در اعلام موضع در مقابل دشمن مسلّم صریح است؟

تا چه اندازه دشمن را به دشمنی قبول دارد؟

تا چه اندازه در برابر خطوط قرمز نظام شفافیت دارد؟

تا چه اندازه در توافقات به اصل "استقلال" توجّه داشته است (و این تهدیدی است که رهبری (سال 92) فرمودند: دشمن استقلال ما را نشانه گرفته است).

و تا چه اندازه در بحث فرهنگی و حقوق بشر در برابر دشمن استوار عمل می کند؟ آیا او متعهّد است که نسبت به خطوط قرمز در این زمینه هیچ سستی نشان ندهد؟؟؟

گفتمان انقلاب در این بین چیست؟ توقّع شهدا از ما چیست؟

***

در چنین موقعیتی است که رهبر معظم انقلاب فرمودند:

«مسئولان با جبهه دشمن مرزبندی صریح و شفاف داشته باشند».

خلاصه امروز منتظر آن هستیم که از دولت محترم موضع گیری و مرز بندی های صریح را ببینیم که هیچ یک از خطوط قرمز جامعه اسلامی ما در آن نادیده گرفته نشده باشد و این حکومت را در مسیر اهدافش با چالش مواجه نکند...
  • مهدی جهانشاهی