بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

«اینده از آن متقین است»
متقی باش تا اینده از آن تو باشد

بایگانی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وعده های پوچ» ثبت شده است

۱۹
فروردين

ای کاش این آقا شعار می داد و عمل نمی کرد.

اسمش را می‌گذاشتیم پوپولیسم!
اما وقتی شعار می دهد و خلاف حرف و وعده ی خودش عمل می کند اسمش چه می شود؟؟؟

 

حالا رهبر هم با همه ی سعه ی صدر صدایش درآمده! نوبت همدلی و همزبانی رد شده! وقت مطالبه کردن رسیده! «اینقدر با شعار دادن برای خودتان اعتبار خریدید و رأی جمع کردید؛ دیگر بس است! حالا وقت اقدام و عمل است... خودی نشان دهید قبل از اینکه برچسب خیانت به رویکردتان بچسبد!»
گندش در آمد از بس گفتید: «اقتصاد مقاومتی»، و عمل کردید: «اقتصاد واداده و متکی». دیگر این کلمه را بر زبان نیاورید که دارد گندش در می آید. هر وقت گفتید اقتصاد مقاومتی ما را هول برداشت که اینبار چه بر سر دارید!

دیگر نمی شود سرپوش زد و مخفی کرد کارهایی که به ضرر اقتصاد کردید و اسم اقتصاد مقاومتی روی آن گذاشتید.
در این چند مدت صراحتاً رهبری انتقاد خود را از این رویه اظهار کردند و انتقاد بزرگترشان این بود که: چرا اسم اقتصاد مقاومتی روی اینها می گذارید؟ چرا مردم را از این شعار مقدس دلسرد میکنید؟ چرا ناکارآمدی خودتان را به پای اقتصاد مقاومتی می نویسید...
فرمودند:

کارهایی هم دارد انجام میگیرد؛ منتها باید این کارها محسوس بشود، باید اینها دیده بشود. فعّالیّتهای دولتی -فرض کنید فلان معامله‌ای که در فلان‌جا انجام میگیرد- باید مشخّص بشود که این کجای اقتصاد مقاومتی قرار میگیرد؛ این را ما به مسئولین عزیزمان تذکّر دادیم که فلان‌جا شما دارید فلان‌چیز را میخرید یا فلان‌چیز را معامله میکنید، خیلی خب، در صحنه‌ی عرصه‌ی اقتصاد مقاومتی، این معامله در کجای این جدول عظیم قرار میگیرد؛ باید مشخّص بشود.

فرمودند: 

ما گفتیم اقدام و عمل. گفتن بس است؛ «دو صد گفته چون نیم‌کردار نیست». وقتی زیاد هم تکرار کردیم و مدام گفتیم اقتصاد مقاومتی، از دهن هم می‌افتد؛ یعنی تکراری که شد، یک چیز کسالت‌باری هم میشود؛ عمل کنیم.

و فرمودند:

توجّه کنیم که این خریدهای ما، قدرت تولید داخلی ما را تضعیف نکند. فرض بفرمایید ما میخواهیم مثلاً هواپیما وارد بکنیم یا خریداری بکنیم؛ به ما گفته میشود -خود مسئولین دولتی میگویند- که اگر چنانچه فلان درصد از این قیمت را ما در صنایع داخلی هواپیما سرمایه‌گذاری کنیم، بیشتر از آنکه از خارج بخریم استفاده خواهیم کرد و تولید داخلی هم رشد پیدا میکند. اینکه ما همه‌چیز را از خارج وارد کنیم و نگاه نکنیم که این خرید ما، این واردات ما چه بلایی سر تولید داخلی می‌آورد خطا است؛

وقتی‌که این پولهای موجود ما در خارج که حالا هر چند ده میلیاردی که هست برگشت، در مصارفی به کار نرود که این پول هدر بشود. این پولی است که وارد کشور میشود، کشور نیاز دارد و در درجه‌ی اوّل مثلاً تولید است؛ مواظب باشند این پولی که وارد میشود، هدر نرود، از بین نرود، صَرف خریدهای بی‌مورد، صَرف کارهای بی‌جا، صرف اسرافها نشود؛

ما در گذشته روی بعضی از بخشها سرمایه‌گذاری کرده‌ایم؛ از آنها بهره‌برداری بشود و استفاده بشود. ما در زمینه‌ی نیروگاه‌سازی در کشور سرمایه‌گذاری خوبی کردیم؛ در زمینه‌ی پتروشیمی سرمایه‌گذاری خوبی کردیم. امروز کشور به نیروگاه احتیاج دارد، کشورهای دیگر هم به نیروگاه ارزانی که ما میسازیم احتیاج دارند. ما دیگر نرویم از بیرون نیروگاه بخریم وارد کنیم، یا افرادی بیاوریم برای ما نیروگاه درست کنند.

 

اینجا یک سؤال مهم به ذهن می آید و آن اینکه:

آیا بندهای اقتصاد مقاومتی در ذهن روحانی هست؟ یا اینکه کلاً فراموش کرده است اقتصاد مقاومتی یعنی چه؟!

***************

این کلیپ را گوش بدهید تا ببینید که تفسیر آنها از اقتصاد مقاومتی چیست!

دانلود کنید

  • مهدی جهانشاهی
۰۴
مرداد

ابتدا چند جمله از اظهارات طرف غربی را با هم مرور می کنیم: (اظهاراتی که در مجامع حقوقی بیان کرده اند، نه اظهاراتی که پشت تریبون آزاد خطاب به عامه ی مردم بیان کرده اند!)

 

1.  نگه داشتن تحریم هزینه داشت.

به جز اظهارات صریح کری که اخیراً در پاسخ به کنگره آمریکا بیان کرد، قبل از این هم این واقعیت را از زبان آنها شنیده بودیم:

اگر آمریکا بخواهد مذاکرات را ترک کند یا اینکه باعث فروپاشی آن شود، نه تنها ما در جلوگیری مسالمت آمیز از یک ایران مسلح به سلاح هسته ای ناکام خواهیم ماند بلکه باعث می شویم که دستیابی به این نتیجه بعید تر شود، رژیم تحریم های چندجانبه ای که ایران را به پای میز مذاکره آورد به احتمال زیاد از هم خواهد گسست و رژیم ایران نیز به احتمال زیاد تصمیم خواهد گرفت تا به برنامه ی هسته ای خود بدون محدودیت و نظارت سرعت بخشد.

دلیل اینکه ما توانستیم تحریم ها را به طور فراگیر و جمعی برضد ایران حفظ کنیم تعهد برای حل و فصل دیپلماتیک مسئله هسته ای ایران بود. بنابراین کشورهای سراسر جهان حتی متحدان خوبی مانند ژاپن و کره جنوبی تمایل داشتند که واردات نفت خود را از ایران محدود کنند زیرا بر این باور بودند که ما در تلاش برای حل و فصل صلح آمیز مسئله هسته ای ایران هستیم. اگر آنها احساس کنند که ما در مسیر دستیابی به توافق صلح آمیز هسته ای نیستیم احتمال دارد که تعهد خود در این زمینه را رها کنند و ما دیگر قادر به حفظ تحریم ها نخواهیم بود.

 

2.  آنچه که برنامه هسته ای را محدود کرد تحریم ها یا تهدید ها نبود، بلکه مذاکره بود!

این تحریم ها در جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای موثر نیستند. تحریم ها به آوردن ایران به میز مذاکره کمک کرد. چند سال پیش ایران 164 سانتریفوژ داشت و همانطور که تحریم ها ادامه یافت و گسترش یافت ایران به شرایط کنونی رسید که نوزده هزار سانتریفوژ دارد.

یک حمله نظامی آمریکا یا اسرائیل ممکن است که پیشرفت هسته ای ایران را دربهترین حالت دو تا سه سال به عقب بیاندازد، این مدت زمان بسیار کمتر از زمانی است که توافقنامه هسته ای مورد مذاکره ی 1+5 با ایران آن را پوشش می دهد.

در تلاش ما برای جلوگیری از رسیدن ایران به سلاح اتمی، تحریم ها به تنهایی جواب ندادند. تحریم ها هرگز به تنهایی نمی توانستند باعث شوند، ایران به نصب سانتریفوژ یا غنی سازی اورانیوم خاتمه بدهد بلکه تحریم ها همواره برای این منظور بودند که به عنوان ابزار، ایران را مجاب به مذاکره جدی کند و این نیز جواب داده است. حال ما در وضعی هستیم که ایران به صورتی جدی با 1+5 تعامل می کند، در حالی که پیشرفت برنامه اتمی ایران متوقف و در برخی موارد نیز برنامه به عقب رانده شده است

از مجموع کلمات فوق می توان برداشت کرد:

به خاطر مذاکره بود که آنها توانستند به این تحریمهای غیر منطقی ادامه دهند و دولتهایی را که در رکود اقتصادی به سر می برند، به پایبندی به این تحریمها مجاب کنند!

از طرفی اگر مذاکره نباشد، برای آنها تحریم کاری پر هزینه و بی فایده است و انگیزه ای از تحریم ندارند. و کافی بود که بحث مذاکرات پیش نیاید تا آنها تحریمها را آزاد کنند!

لذا این تحریمهایی که در ضمن مذاکره می خواهند آزاد کنند، امتیازی صد در صد سوخته است و روغن ریخته را می خواهند نذر امام زاده بکنند.

بلکه بالاتر! اگر نرمش نشان نمی دادیم و پای میز مذاکره نمی رفتیم، تا الآن آمریکا مجبور شده بود که تحریمها را آزاد کند!

از طرفی بارها گفته اند: این تحریمها بود که ایران را پای میز مذاکره آورد.  / این یعنی: اگر ما پای میز مذاکره نمی رفتیم تحریمها در نظر آنها بی اثر بود و مجبور بودند آن را کنار بگذارند.

 

اما از این به بعد، آنها چطور خواهند توانست جامعه ی جهانی را برای ادامه ی تحریم ها متقاعد کنند؟

ساده است! الآن هم چون تحریم ها را اهرم فشاری برای پایبندی ایران به تعهداتش می دانند؛ هیچگاه این اهرم فشار را از دست نمی دهند و به بهانه ی تخلّف ایران از تعهداتش این فشار را شدید تر هم خواهند کرد.

************

یک قاعده:

شیطان اگر شیطان است نمی شود دل او را به دست آورد و با او به توافق رسید!

راه پس زدن شرّ شیطان تنها یک چیز است، زبان خوش حالی نمی شود! مستکبر اگر مستکبر است فقط حرف زور سرش می شود. باید کاری کرد که از اذیت ما قطع امید کند و مجبور شود پا پس بکشد.

این یک قانون قرآنی است...

  • مهدی جهانشاهی
۲۰
خرداد

برای بصیرت و آگاهی بیشتر نسبت به روند مذاکرات... نسبت به آرمانهای انقلاب و ... حتماً کلیپها رو ببینید.

گلچین شده هستند...

 
  • مهدی جهانشاهی
۲۰
خرداد
  • مهدی جهانشاهی
۰۵
خرداد

!امتیاز سوخته!

وعده های شیطان

تا بوده همین بوده که شیطان هرچه وعده داده پوچ و تهی از آب در آمده! مثل وعده هایی که به آدم داد ولی اصلاً به آنچه گفته بود عمل نکرد! لذا خداوند در وصف این وعده ها فرموده: 

یَعِدُهُمْ وَیُمَنِّیهِمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا. (وعده می دهد و در حسرت آرزوها فرو می برد، و وعده هایش جز فریب نیست).

کار که از کار می گذرد شیطان مقابل شما می ایستند و در مقابل اعتراض شما که می گویید: چرا به وعده ات عمل نکردی؟! به ریش شما پوزخند می زند و به تمسخر پاسخ می دهد: کنتور که نمی انداخت! یک چیزی گفتم! تو چرا باور کردی؟! 

وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الأَمْرُ إِنَّ اللّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدتُّکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ.

  • آیا شیطان هیچ به وعده ی خود وفا نکرده؟

شاید بگویید: شیطان اینقدری هم بد قول نیست! یک چیزهایی بالآخره می دهد. ببینید غرب را چطور ساخته و پیشرفت داده!

بله اتفاقاً شیطان برای اولیای خود خدمات ویژه ارائه می دهد و خدا این قدرت را به او داده که بتواند اهدافش ر اپیش ببرد! «إنّ الشیاطین لیوحون إلی أولیاءهم» «یوحی بعضهم إلی بعض زخرف القول غروراً». همه ی اینها به خاطر این است که حزب خود را به پا نگه دارد و در مقابل خدا برای خود دستگاه و سازمانی داشته باشد. و البته تمام این دم و دستگاه و تشکیلات برای همین دنیاست و در آخرت جز خدا کسی کاره نیست «مالک یوم الدین».

اما شیطان برای حزب خدا هیچ وعده ی قابل تحقّقی ندارد و هرچه که هست فقط سراب است و سراب.  امتیاز سوخته است! یعنی روغن ریخته شده را نذر امام زاده می کند! مثلاً دو وعده ی دهان پر کن به آدم داد: 1. اگر از میوه ی این درخت بخوری فرشته می شوی 2. اگر از این میوه بخوری مثل خدا جاودانه می شوی!

َوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُورِیَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاکُمَا رَبُّکُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَن تَکُونَا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ

(آخر هم می خواست بنشیند و به رسوایی آدم بخندد که به خواسته اش رسید!)

شیطان جوجه تیغی را رنگ کرد و به اسم قناری به آدم قالب کرد: فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لَّا یَبْلَى... و اینگونه آدم را به یک شرط بندی ساختگی وادار کرد.

فریفته شدن به شیطانآدم اگر کمی فکر می کرد راحت متوجه می شد که: اولاً مقام خودش از فرشته کمتر نیست! او پیش از این مسجود ملائکه بوده است! ثانیاً جاودانگی اگر به معنای خدایی باشد اصلاً امکان ندارد و اگر به این معنا باشد که خدا فیض وجود را از او قطع نکند، این امتیاز را هم حضرت آدم دارا بود! مثل همه ی من و شماها که خداوند وعده داده ما را «خالد» کند؛ یا در بهشت و یا در جهنّم!

پس نتیجه می گیریم، شیطان می خواهد بدون اینکه به انسان خیری برساند، از او امتیاز بگیرد! یعنی حضرت آدم کلاه گشادی سرش رفت و سر هیچ، بهشت برین را از دست داد!

مثل دولتمردان امروز ما که با وعده های پوچ و تهی و سرابی که از آمریکایی ها تحویل گرفتند، همه ی اعتبار و استقلال و عزّت ما را به حراج گذاشتند!

خوب است نگاهی بیندازید و ببینید وعده های شیطانی طرف غربی در توافقات به عمل آمده چقدر برای وضعیت اقتصادی ما مثمر ثمر واقع شد؟ وعده هایی که روز اوّل آنقدر با ارزش می نمایاند حالا چقدر سراب از کار در آمده است؟ در برابر بهای عزّت و غرور ملی، آمریکا مشتری خوبی برای معامله بوده یا نه؟ حقیقت آن است که هر چه بگذرد سراب بودن این وعده ها بیشتر آشکار خواهد شد... 

یادتان که هست... در توافق ژنو چه معامله ی خفّت باری انجام دادیم؟ اولش روحانی گفت: ساختما تحریمها فرو ریخت... اما هرچه گذشت بیشتر فهمیدیم که چه امتیازهای سوخته ای تحویلمان دادند! حتّی تحریمهایی هم که برداشتند، آنهایی بود که هیچ نیازی به برداشته شدنشان نداشتیم.

آخر هم اگر فرضاً آمریکا تحریم ها را بردارد (که بنا بر قاعده ی فوق بر نمی دارد) مال خودمان را به ما بر گردانده است!

***

شبیه این وعده های شیطانی را در وعده های انتخاباتی جبهه ی اصلاحات نیز شاهد بودیم، جبهه ای که افتخار او کسب اعتبار از کدخدای جهان بود! با وعده هایی که هیچ کدام به تحقّق نپیوست! و مردم ما هم به سادگی فریفته ی این وعده ها شدند...


 

در همین زمینه مشاهده کنید: 

 

امتیاز سوخته: تحریم هواپیمایی

امتیاز سوخته: پتروشیمی

  • مهدی جهانشاهی