بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

«اینده از آن متقین است»
متقی باش تا اینده از آن تو باشد

بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سال فاطمی» ثبت شده است

۲۰
اسفند

پیامبر خدا با تمام توفیقی که در بنا نهادن پایه های امت اسلامی داشت اما موفق نشد شرایط ماندگاری جامعه اسلامی را فراهم کند. بعد از وفات ایشان جامعه اسلامی از ریل خود خارج شد و سرپرستی آن به دست نا اهلان افتاد. نه اینکه پیامبر خدا کم کاری کرده باشند یا اینکه مدیریت ایشان ضعیف بوده باشد، نه! اتفاقاً آن حضرت برای کادر سازی و مدیریت فرهنگی هرچه از دستش بر می آمد انجام داد. مشکل در مردمان آن زمانه بود که در این مدت کوتاه نتوانسته بودند به آن رشد اجتماعی مطلوب برسند و عادتها و تعصبات قومی و قبیله ای را کنار بگذارند.

این است که می بینید بعد از وفات ایشان بلافاصله رکن اصلی جامعه اسلامی که مقام ولایت است، کنار گذاشته می شود و به اسم اسلام کار به دست دیگران می افتد و دیدید که چه ظلمی به خاندان پیامبر روا داشته شد و با دختر پیامبر خدا و خاندان او چه کردند.

این همان پیامبری است که گستره ی ولایت او روز به روز بیشتر می شد و می رفت که عالمگیر و جهانی شود، اما چه زود این رشد متوقف شد و سیر نزولی به خود گرفت...

خداوند نیز در همان دوران حیات پیامبر، به این عقب گرد جامعه اسلامی اشاره می کند و خطاب به مؤمنین هشدار شدیدی می دهد:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ (مائده 54)

وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ وَمَن یَنقَلِبْ عَلَىَ عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللّهَ شَیْئًا (آل عمران 144)

ضربه ای که متوجه اسلام شد از خارج نبود (گرچه شیطنت یهودیان نیز مؤثر واقع شد)، آنچه که مسیر اسلام را منحرف کرد خطر «خودی ها» و منافقینی بود که وجهه ی مذهبی به خود گرفته بودند.

به یک معنا پیامبر خدا در مبارزه با کفر توفیق داشت، اما در مبارزه با نفاق نه!

مبارزه با نفاق سبک و سیاقی متفاوت دارد و اقتضاءات خاصی را می طلبد؛ آن رویکردی که برای مبارزه با کفر کارآمد است، معلوم نیست مشکل درونی را برطرف کند و جامعه ی اسلامی را نسبت به خطر خودی ها مصون بدارد.

دفع خطر منافقین و نفوذی ها بسیار پیچیده تر و سخت تر از مبارزه با دشمنان خارجی و جبهه ی کفر است.

نفاق از جنس اعتدال است و منافق سعی می کند همه را با خود همراه کند و رضایت همه را داشته باشد. لذا بر فرض تشخیص و شناخت او، رسوا کردن او کار ساده ای نیست! منافق با یک نرمش قهرمانانه با جبهه ی اسلام همراهی می کند و وقتی به خوبی جای پا باز کرد، ضربه ی خود را وارد می کند و آسیب می زند.

حتی معلوم نیست که پس از خراب کاری منافق از خود ردّ پایی به جای گذاشته باشد، لذا حتی بعد از ایجاد انحراف نیز مقبولیت خود را از دست نمی دهد (آنچنان که پولس یهودی در بین مسیحیت نفوذ کرد و با وجود انحرافی که در آن پدید آورد، هنوز آن تقدّس و مقبولیت را در بین مسیحیت با خود دارد).

هرگونه رفتار نسنجیده و عجولانه هم در رسوا کردن منافق، می تواند نتیجه ی عکس بدهد و شورش و اعتراض عمومی را به همراه داشته باشد (به جهت جای پایی که منافق در جامعه باز کرده است و از خود در دلها بتی به جای گذاشته و از عوام جامعه یارگیری کرده است). آنطور که شاهد بودیم خیلفه ی ثانی چنان خود را مقدس جا زده بود که گاهی به پیامبر خدا را خره گیری می کرد و اشکال تراشی می کرد.

پس چاره ی کار چیست؟ چطور می توان منافق را حذف کرد؟

منافقین را فقط یک چیز می تواند از دور خارج کند و آن بصیرت و حضور مردم. اگر مردم خرده اشکالات منافق را نادیده بگیرند و هویت او را احراز نکنند و نتوانند نسبتِ مشکلات موجود را با طبقه ی نفاق کشف کنند، هرگز نخواهند توانست جبهه ی نفاق را به چالش بکشند و از آن مچ گیری کنند. اینطور خواهد بود که منافق هرکاری بخواهد می کند و مردم هم خواب اند و کاری به کار کسی ندارند.

و نکته ی آخر اینکه: طول زمان بدترین سمّ برای منافق است و اگر منافق نتواند سیر یک مسیر را منحرف کند و از مسیر خارج کند،  گذشت زمان خود او را از دور خارج خواهد کرد. چون پای بند ماندن بر اصول برای منافق مشکل و خلاف مقاصد او است. لذا تعرّض به اصول روزی او را رسوا خواهد کرد.

  • مهدی جهانشاهی
۱۵
فروردين

الگوی زهرائی سیاست (1)

حضرت زهرا-مقاومتتمایل به دشمن یکی از خطراتی است که قرآن و اهل بیت نسبت به خطرات آن هشدار داده اند.

در الگوی زهرایی سیاست مرز بندی شفاف با دشمن به خوبی نمایان است تا جایی که حضرت زهرا نمادی برای موضع گیری در مقابل جبهه باطل شده اند تا کسی حق و باطل را با هم مخلوط نکند و نتواند در مرز حق و باطل حرکت کند...

این همان چیزی است که سیاست امروز ما به آن نیاز دارد...

امسال ما با نام حضرت زهرا سلام الله علیها شروع شد و به همین خاطر ما هم اوّلین پستها را به نام ایشان ارسال می کنیم.

اگر زهرای مرضیه امروز در عرصه ی سیاست ما حاضر بودند چگونه رفتار می کردند؟ آن حضرتی که خداوند به طور ویژه او را پاکی و عصمت عطا نموده و حتی ائمه بعدی هیچ الگویی ندارند جز ایشان...

باید شاخصه های سیاست را در زندگی چند ساله ی ایشان بررسی کنیم تا بتوانیم آن شاخصه ها را با زمانه ی خود تطبیق دهیم.

زهرای مرضیه را به موضع گیری های صریح و شفافش در مقابل ظالمان می شناسند. آن حضرت در بین ائمه علیهم السلام نمادی بودند در مورد پایبندی نسبت به خطوط قرمز و اعتراض و شکایت نسبت به کسانی که در مورد حقوق اصلی ایشان بی احترامی کردند. این را شما در زندگی چند روزه ی ایشان بعد از ایام غصب خلافت به روشنی شاهد هستید.

در وضعیتی که قدرت به دست ظالمین افتاده و زهرای مرضیه در موضع اقتدار سیاسی قرار ندارند، اما ایشان اصرار دارند بر اینکه ذره ای نسبت به غاصبین خلافت روی خوش نشان ندهند و ذره ای به آنها نزدیک نشوند.

امامت جزو خطوط قرمز بود و در این خصوص آن بانوی پاک ذره ای مماشات به خرج ندادند، بلکه موضع خود را صریحاً اعلام داشتند و در راه حمایت از این حق مسلّم از جان و مال خود کمال استعانت را اتّخاذ نمودند. کاری کردند که دشمن نتواند خود را به ایشان نزدیک کند و بدین صورت بود که آیندگان فهمیدند بین این حزب و آن حزب هیچ مناسبت و مماشاتی وجود نداشته است و خط حضرت زهرا از خطر غاصبین امامت به کلی جداست.

کار تا به آنجا پیش رفت که خلیفه ی اوّل به جهت مناسبات سیاسی قصد عیادت از آن مظلومه را داشتند اما آن حضرت نسبت به این ملاقات کراهت نشان دادند و هنگامی هم که به اسرار ولیّشان امیر المؤمنین به این ملاقات تن دادند به صراحت آن ظالمان را مورد خطاب قرار دادند و فرمودند: شما مرا اذیت کردید و مشمول سخن رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) هستید که فرمود: فاطمه پاره ی تن من است، هر کس او را اذیت کند مرا اذیت کرده است...

شاید اگر زهرای مرضیه این کار ار نمی کرد امروز مدعیانی تمام خصومتها را انکار می کردند و جرم خلفا را قابل اغماض جلوه می دادند، در حالی که با این رفتار آن حضرت روشن شد که دوستدار زهرای مرضیه نمی تواند جبهه مقابل را به حق بداند و در دل به او تمایلی داشته باشد...

آیات قرآن نیز در این خصوص بسیار متعدّد و صریح هستند: هرگز یهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد، (تا به طور کامل، تسلیم خواسته‏هاى آنها شوى، و) از آیین (تحریف یافته) آنان، پیروى کنى. بگو: «هدایت، تنها هدایت الهى است!» و اگر از هوى و هوسهاى آنان پیروى کنى، بعد از آنکه آگاه شده‏اى، هیچ سرپرست و یاورى از سوى خدا براى تو نخواهد بود. (بقره 120) اى کسانى که ایمان آورده‏اید! یهود و نصارى را ولّى (و دوست و تکیه‏گاه خود،) انتخاب نکنید! آنها اولیاى یکدیگرند؛ و کسانى که از شما با آنان دوستى کنند، از آنها هستند؛ خداوند، جمعیّت ستمکار را هدایت نمى‏کند (مانده 51) اى کسانى که ایمان آورده‏اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبّت مى‏کنید، در حالى که آنها به آنچه از حقّ براى شما آمده کافر شده‏اند و رسول اللّه و شما را به خاطر ایمان به خداوندى که پروردگار همه شماست از شهر و دیارتان بیرون مى‏رانند؛ اگر شما براى جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت کرده‏اید؛ (پیوند دوستى با آنان برقرار نسازید!) شما مخفیانه با آنها رابطه دوستى برقرار مى‏کنید در حالى که من به آنچه پنهان یا آشکار مى‏سازید از همه داناترم! و هر کس از شما چنین کارى کند، از راه راست گمراه شده است! (ممتحنه 1)

 
حضرت زهرا-مقاومت

حالا امروز هم مقام معظم رهبری چندین بار از مجامع علمی خواستند تا چارچوب ها و خط قرمزهای نظام ما را به صورت دقیق بررسی کنند تا معلوم شود مرز استقلال جامعه ما چیست و چه چیزهایی از حیطه ی اختیارات گروه دیپلماسی خارجی خارج است و حق مذاکره در خصوص آن را ندارند...

***

اما این دولت...

تا چه اندازه در اعلام موضع در مقابل دشمن مسلّم صریح است؟

تا چه اندازه دشمن را به دشمنی قبول دارد؟

تا چه اندازه در برابر خطوط قرمز نظام شفافیت دارد؟

تا چه اندازه در توافقات به اصل "استقلال" توجّه داشته است (و این تهدیدی است که رهبری (سال 92) فرمودند: دشمن استقلال ما را نشانه گرفته است).

و تا چه اندازه در بحث فرهنگی و حقوق بشر در برابر دشمن استوار عمل می کند؟ آیا او متعهّد است که نسبت به خطوط قرمز در این زمینه هیچ سستی نشان ندهد؟؟؟

گفتمان انقلاب در این بین چیست؟ توقّع شهدا از ما چیست؟

***

در چنین موقعیتی است که رهبر معظم انقلاب فرمودند:

«مسئولان با جبهه دشمن مرزبندی صریح و شفاف داشته باشند».

خلاصه امروز منتظر آن هستیم که از دولت محترم موضع گیری و مرز بندی های صریح را ببینیم که هیچ یک از خطوط قرمز جامعه اسلامی ما در آن نادیده گرفته نشده باشد و این حکومت را در مسیر اهدافش با چالش مواجه نکند...
  • مهدی جهانشاهی