بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

«اینده از آن متقین است»
متقی باش تا اینده از آن تو باشد

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وعده های شیطانی» ثبت شده است

۲۷
بهمن

-  نامردها رأیم را خریدند. پای صندوق پول دادند تا به او رأی بدهم؛ حالا خیلی پشیمانم...

-  حالا به چه قیمتی رأیت را فروختی؟

-  مثلاً 100 هزار تومان!

-  همین؟! حالا چقدر ضرر کردی؟

-  چه ضرری؟؟

-  مثلاً در این دوره روحانی وضع زندگیت چطور شد؟

-  راستی، قبل از آن ماهی 1 میلیون درآمد داشتم، اما حالا، هیچ...

-  یعنی به خاطر صد هزار تومان که آن موقع به تو دادند، داری ماهی 1 میلیون تومان ضرر می دهی!!!!!! چه معامله ی خنده داری! یاد معامله با شیطان می افتم که خدا در مورد آن گفته است: وعده های او حتماً پوچ و فریب است! (و ما یعدهم الشیطان إلا غروراً)

واقعاً هم جزای معامله با شیطان غیر از این نیست.

حالا دوباره شیطان آمده است و وعده هایش. نفوذی ها دارند برای انتخابات مجلس و خبرگان رأی جمع می کنند، با همان ابزار زرق و برق دنیا و پول دادن و غذا دادن و آدم خریدن!

از شهر خودمان که خبر دارم به انسانهای مؤثر مذهبی و غیر مذهبی میلیونی پول داده اند تا برای فلان حاج آقا تبلیغ کنند! کدام حاج آقا؟! همان که آدم هاشمی است و وضعیتش از قبل معلوم است...

بیچاره مردم! نمی دانم این بار می خواهند کدام دارایی خود را به حراج بگذارند.

*******

اگر قبل از این دعوا سر کفر و اسلام بود، حالا که (بعد از فتنه ی 88 و ...) جناح کفر منزوی شده است، دیگر دعوا سر اسلام قلابی و اسلام حقیقی است. یعنی جبهه ی نفاق با نقاب اسلام جلو آمده است؛ و این است که کار را بر مردم سخت می کند. خوب و بد همه شعار رهبری و گوش به فرمان رهبری بودن دارند!

پس چکار کنیم؟؟؟

چاره ی کار، دیگر حتی گوش دادن به جامعه مدرسین و جامعه روحانیت و امثال آن نیست! اینها هم بعضی جاها به حاشیه زده اند! (مثل لیستی که در قم و تهران داده اند!) باید دنبال لیست مطمئن تری باشیم، همان لیستی که رهبری در موردش فرمودند: یک لیستی را که گروهی دور هم جمع شده اند بر می دارم و به اعتماد به تعدادی از آنها که می شناسم، به همه ی آنها رأی می دهم...

هرچه که هست بعید است رهبری بین لیست های موجود، لیست اصلاح طلبان یا لیست اعتدالیون را انتخاب کنند! چون استکبار ستیزی از معیارهای اساسی ایشان است و آن را از خطوط قرمز نظام می دانند. در حالی که اعتدالیون به فکر نرمش و دراز کردن دست دوستی به سمت ابرقدرتها هستند.

نظر شما چیست؟؟؟

  • مهدی جهانشاهی
۰۹
مرداد

- می گم که... از توافق چه خبر؟ اینطور که بوش میاد قراره خیلی به سودمون تموم بشه! از الآن شروع کردن برنامه ریزی برای بعد از تحریمها! قراره بنز بیاد جای پژوها... کشورها حمله کردن برای همکاری اقتصادی با ما...

- اما... حالا که فعلاً نه به داره نه به باره! فعلاً که معلوم نیست توافق نهایی بشه! البته با این رویه ی تبلیغاتی که اینها پیش گرفتن حتماً توافق نهایی میشه؛ اینها با این کارها دارن هزینه ی ردّ توافق رو در افکار عمومی بالا می برن. توی امتحان بزرگی هستیم... در مورد وعده های شیطانی قبلاً گفته بودم، حالا این تبلیغات شیطانی به اوج خودش رسیده! خدا رحم کنه...

بگذریم، شما که حواست به این چیزها هست، حواست به اظهارات اون طرفی ها هم هست؟ دائم دارن می گن: ایران پذیرفته که به برنامه نظامی و موشکی اش نظارت بشه! این که می دونی یعنی چی؟ یعنی وقتی آمریکا دستش به اسرار نظامی ما رسید، دستش باز می شه برای حمله به ایران!

- اما این حرفها رو که می گن برای مصرف داخلیه!

- حالت خوبه داداش؟! حرفهایی که پشت تریبون عمومی برای مردم می زنن، آره، برای مصرف داخلیه! اما حرفهایی که جلوی مسؤولین بلندپایه ی کشورشون می زنن هم مصرف داخلیه؟ اون نماینده های کنگره وقتی از جان کری ادعایی بشنون، نمی گن سند حرفت کو؟!

مثلاً همین مسؤولین دولتی ما! ببین حرفهاشون پشت تریبون عمومی، با حرفهایی که توی مجلس برای نماینده ها می زنن چقدر تفاوت داره...!

  • مهدی جهانشاهی
۰۵
خرداد
چشم شما به کدام وعده است؟!
انتخاب با شماست:
وعده های خدا+یاری خدا تا رسیدن به مقصد
یا وعده های چشمگیر شیطان که در ظاهر نقد و زیبا هستند، اما...

راهبرد خدا برای سوق دادن بندگان به کمالات نفسانی و فطری، وعده است، وعده به بهشت و نعمتهای بزرگ آن، وعده به لذتهای معنوی عمیق و پاکیزه، و وعده به همنشینی اولیا و انبیا علیهم السلام و ...

همینطور راهبرد شیطان هم برای اینکه بنی آدم را با خود همراه کند، وعده است!

شیطان البته هنگامی که وعده ای به انسان بیچاره می دهد، هدف او خیرخواهی برای آن انسان نیست و بلکه این وعده ها راهکاری برای جذب آن انسان است.

تفاوت ماهوی وعده های خدا با وعده های شیطان هم همینجاست که خداوند این هدف را دارد که انسان به خیر و سعادت برسد و به انسان راهی را نشان می دهد که به آن خیر و سعادت ختم شود؛ اما در مقابل، شیطان تنها می خواهد انسان را به سمت خودش جذب کند و از این روی هنگامی که به هدف خود برسد دیگر برایش مهم نیست که به وعده ای که داده عمل کند؛ اگر هم گاهی به وعده ی خود عمل می کند برای این است که بتواند یک مرحله ی دیگر انسان را با خود همراه کند و او را بیش از پیش نمک گیر کند!

از این رو در قرآن بارها به این نکته اشاره شده است که نباید به وعده های پوچ شیطان دل بست و فریفته ی آنها شد.

در این آیه به این شگرد شیطان و دیگر شگردهای او اشاره شده:

یَعِدُهُمْ وَیُمَنِّیهِمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا

شیطان به آنها وعده‏ها(ى دروغین) مى‏دهد؛ و به آرزوها، سرگرم مى‏سازد؛ در حالى که جز فریب و نیرنگ، به آنها وعده نمى‏دهد (نساء 120).

در آیه ای دیگر از زبان خود شیطان این نقشه را رو می کند:

وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الأَمْرُ إِنَّ اللّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدتُّکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُم مِّن سُلْطَانٍ إِلاَّ أَن دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلاَ تَلُومُونِی وَلُومُواْ أَنفُسَکُم مَّا أَنَاْ بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَآ أَشْرَکْتُمُونِ مِن قَبْلُ...

و شیطان، هنگامى که کار تمام مى‏ شود، مى‏ گوید: «خداوند به شما وعده حق داد و من هم به شما وعده دادم، و تخلّف کردم! من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید! بنابر این، مرا سرزنش نکنید؛ خود را سرزنش کنید! نه من فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من! من نسبت به شرک شما درباره خود، که از قبل داشتید، (و اطاعت مرا هم ردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزار و کافرم!»)(ابراهیم 22)

در آیه ای دیگر نمونه ی عینی این شرارت شیطان را نشان می دهد، شرارتی که مسیر تاریخ را عوض کرد:

فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُورِیَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاکُمَا رَبُّکُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَن تَکُونَا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ

[در داستان حضرت آدم:] سپس شیطان آن دو را وسوسه کرد، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود، آشکار سازد؛ و گفت: «پروردگارتان شما را از این درخت نهى نکرده مگر بخاطر اینکه (اگر از آن بخورید،) فرشته خواهید شد، یا جاودانه (در بهشت) خواهید ماند!».

با یکی دو تا چاشنی قسم و اظهار دوستی هم حرف شیطان به کرسی نشست و کاری که نباید انجام می شد، شد!

شاید وعده ی خدا کمی نسیه بنمایاند، اما حقیقت این است که وعده های شیطان حتّی نسیه هم نیست و کاملاً پوچ و توخالی است. تظاهر می کند که وعده اش نقد است، اما پای عمل که می رسد، انگار نه انگار قول و وعده ای در کار بوده.

رهبر بزرگوار خطاب به دولتمردان فرمودند:

«مطالبه‌ ما از مسئولین این بوده است که گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید، به لبخند او فریب نخورید، به وعده‌ نقد که می‌دهد ـ وعده‌ نقد، نه عمل نقد ـ اعتماد نکنید، چون وقتی خرش از پل گذشت، برمی‌گردد و به ریش شما می‌خندد! اینقدر اینها وقیحند»(23/1/94)

کنایه از اینکه: دولتمردان ما نباید از وعده هایی که از آن طرفی ها می شنوند ذوق زده شوند...

لذا باید بدانیم کدام وعده الهی است، و کدام وعده شیطانی!؟

اما شیطان از این وعده ها چه هدفی را دنبال می کند؟

مهمترین هدف شیطان این است که از اعتبار وعده های الهی کم کند و آنها را در نظر مردم کمرنگ و بی اهمیت جلوه دهد! یعنی در مقابل آن وعده های واقعی یک نسخه ی قلابی به انسان تحویل بدهد تا انسان را بر سر دو راهی قرار دهد: وعده ی خدا را انتخاب کند یا وعده ی شیطان را؟! 

بعلاوه وقتی انسان وعده های شیطان را انتخاب کند، روشن است که باید از مسیر گناه وارد شود.یعنی هدف شیطان این است که چشم انسان را به مسیر گناه خیره کند!

وعده های شیطانی را از کجا بشاسیم؟ ملاک تشخیص وعده ی الهی از وعده ی شیطانی چیست؟

یک راه ساده این است که: هرکاری که ما بکنیم و خوشنودی شیطان و آمریکا در آن باشد، این کار دل بستن به وعده های شیطانی است! مثلاً اگر ما استقامت را کنار گذاشتیم و بدون حفظ عزّت پای میز مذاکره نشستیم، اینجا رفع تحریمها می شود یک وعده ی شیطانی!

آن زن در کنگره آمریکا گفت: ما سه گزینه برای مانع شدن ایران از رسیدن به بمب هسته ای پیش رو داریم: یکی جنگ نظامی است که به صرفه نیست! دیگری تحریم است که آن هم جواب نداد و ما هرچه بیشتر تحریم کردیم ایرانی ها بیشتر در مسأله ی هسته ای پافشاری کردند و پیشرفت کردند. راه سوّم مذاکره است که جواب داد...!

خلاصه، ماهیت وعده های شیطانی: وعده ای است که عمل به آن مایه ی خوشنودی شیطان باشد!

ویژگی وعده های شیطانی چیست؟ شبطان چه راهبردی را در وعده هایش دنبال می کند؟

از آنجایی که وعده های شیطان تضمین عملی ندارد، برای اینکه انسان را قانع کند تا در برابر وعده های الهی این وعده های پوچ را انتخاب کند، وعده هایی با ویژگی های ذیل در نظر می گیرد:

1. وعده ای می دهد که به ظاهر نقد باشد (می گوید: دروغ بگو تا همین الآن در این معامله سود بیشتری ببری!)

2. وعده ای می دهد که مطابق حس زیاده خواهی و دنیا طلبی انسان باشد. او سعی می کند که انسان را در حسرت آرزوها فرو ببرد تا با تفکر در این خواسته ها حریص و تشنه ی آنها شود (قرآن به این نکته اشاره کرده: یعدهم و یمنیهم: وعده می دهد و در حسرت آرزو فرو می برد). مثلاً شیطان می گوید: قرض نده! اگر قرض بدهی از دستت می رود؛ در عوض ربا بده تا پولت چند برابر شود

3. شیطان وعده ای می دهد که راه آن میانبر باشد! انسان به خاطر حس زرنگی سعی می کند راه را برای خودش نزدیک کند و لذا این راه میانبر را انتخاب می کند! انسان به خاطر اینکه فکر می کند زرنگ است، راه اصلی را رها می کند و سراغ این راه میانبر می رود!  (مثلاً به جای تشکیل خانواده، دنبال گناه جنسی می رود تا زودتر به آن لذتها برسد.)

4. شیطان وعده ای می دهد که الگوی دنیوی داشته باشد و انسان آن را دیده باشد، (مثلاً می گوید: ظلم کن تا به گنج قارون برسی/ بی حجاب باش تا مثل آمریکایی ها به آزادی برسی!)

انسان ساده، فکر می کند پیشنهاد فوق العاده ای دریافت کرده! و لذا وعده ی خدا را رها می کند و دنبال وعده ی شیطان می رود و بعد از اینکه حسابی خودش را خسته کرد، تازه می فهمد که سرش کلاه رفته و علاوه بر اینکه فرصت را از دست داده و به آنچه می خواسته نرسیده، حالا با خدا طرف است و باید جواب پس بدهد...

همه اش از اینجا شروع شد که: به وعده های الهی اعتماد نکرد و وعده های شیطانی را ترجیح داد...

وعده ی خدا یادمان نرود:

«إن تنصروا الله ینصرکم و یثبّت اقدامکم»

خدارا یاری کنید تا خدا شما را یاری کند و صبر و استقامت به شما بدهد.

«و لینصرنّ الله من ینصره» (حج 40)

خدا وعده می دهد: اگر صبر کنید و استقامت داشته باشید نصرت من را به زودی شاهد خواهید بود، همان نصرتی که تا کنون به یاوران خود وعده داده ام و به وعده ام به نحو أحسن وفا کرده ام، خیر شما در همین است و فقط کمی صبر لازم است...

پیشرفت 30 ساله ی ما (در هر زمینه ای که پیشرفت داشته ایم) به خاطر اعتماد به همین وعده های الهی بوده است و هرچه تا کنون شکست و سرافکندگی نصیبمان شده به خاطر فریفته شدن وعده های شیطانی بوده است...

دائم به ما این پیشنهاد ویژه را می دهند که: اگر از حق خودتان کوتاه بیایید پایمان را از روی خرخره تان بر می داریم!

تا کی می خواهیم راه پیشنهادی آمریکا را در پیش بگیریم؟ می گویند: با ما اعتماد سازی کنید تا وضع اقتصادی شما بهبود پیدا کند؛ مقام معظم رهبری در مقابل، می گویند: کلید حل مشکلات در داخل کشور است نه ژنو و لوزان و ...

اما دولمتردان ما معلوم نیست چه دیده اند که اصلاً حاضر نیستند کلید داخلی را انتخاب کنند! کلاً می خواهند دم کدخدا را ببینند! حتی اگر بدانند چیزی به آنها نمی رسد، حتی اگر بدانند امنیت آینده ی ما به خطر می افتد...

دم کدخدا را ببین!

خدا رحم کند...

  • مهدی جهانشاهی