بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

«اینده از آن متقین است»
متقی باش تا اینده از آن تو باشد

بایگانی
۱۵
فروردين

جبهه ی باطل و انتقادپذیری

گریه حضرت زهرا بقیعتا بوده همین گونه بوده که جبهه باطل تحمّل شنیدن صدای مخالف را نداشته و از بلند شدن صدای مخالف هراس داشته، زیرا صدای اعتراض را مانع رسیدن خود به اهداف می دیده...

صحابی پیامبر خدا نیز پس از ایشان با دخت رسول خدا اینطور معامله کردند...

صدیقه ی کبرا فاطمه زهرا سلام الله علیها یکی از بکائین عالم است. آن بانوی طاهره در همان جند ماه پس از وفات پیامبر چنان گریست که در زمره ی 4 گریه کن عالم قرار گرفت، گریه هایی که نه از سر احساس بلکه به نشانه ی اعتراض بود و به نوعی پتکی بود بر سر مردمانی که خود را به خواب زده بودند!

از خود بپرسید: شما اگر در آن زمان بودید با گریه های آن بانو چه معامله ای می کردید؟ آیا تحمّل پشت گوش انداختن ناراحتی های دخت رسول خدا را می داشتید؟

مردم آن زمان می توانستند در برابر این گریه ها به خود بیایند، بیدار شوند، به دلداری آن بانوی پاک بیایند و رمز ناراحتی او را جویا شوند، اما کاری که کردند این نبود! تنها کاری که کردند همین بود که گفتند: یا زهرا! از صدای گریه ی تو متأذی شده ایم! یا شب گریه کن یا روز! به همین اکتفا نکردند و عرصه را چنان بر حضرت تنگ کردند که مکانی دور از شهر را برای گریه کردن برگزید. بین الأحزان را رها کرد و برای گریه کردن خاکهای بقیع را انتخاب کرد.

آری این است انتقاد پذیری کسانی که می دانند مسیر آنها مسیر حقانیت نیست! اینان از هرگونه صدای انتقاد حراس دارند و هیچگونه انتقادی را برای خود سازنده نمی دانند، به یک معنا آنها اعتراضات را مانعی در مسیر اهداف ناپاک خود می دانند و از این رو برای اینکه کسی سد راه آنها نشود با هرگونه انتقاد و اعتراض مخالفت می کنند.

آیا جناب دکتر روحانی قبول کرده است که عقب نشینی های او در دوران خاتمی اشتباه بوده است؟

آیا ایشان زیر بار رفته است که توافق ژنو عجولانه بوده است؟

آیا ایشان فعالیت روزنامه های هتاک به ارزشهای قرآنی را مخالف مشی اعتدالی خود دانسته است؟

آیا تنها روزنامه هایی که جرم آنها انتقاد از سیاستهای رئیس جمهو است، از خط اعتدال خارج اند؟

چرا باید دولت کاری بکند که صدا و سیما دست رد به سینه نمایندگان مردم که ناقد توافقنامه ژنو هستند بزند؟ چرا باید رهبر انقلاب مستقیماً وارد شود و از دولت بخواهد با مخالفان به مذاکره بنشینند؟

آیا کم کردن بودجه ی تمامی نهادهای فرهنگی (مثل بودجه ی سپاه، صدا و سیما، راهیان نور و ...) تضعیف جبهه مخالف محسوب نمی شود؟

آیا درست است که کسی خود را مدار اعتدال بداند و تمام کسانی را که با او زاویه دارند افراطی بخواند؟ انگ افراطی زدن به معترضین به خاطر چیست؟

یا بگویید ما در اشتباه هستیم و برخورد رئیس جمهور اینطور نبوده است و یا اینکه دیگر نگویید دولت راستگویان از شنیدن حرف راست نمی ترسد...

شبیه این رفتارهای ناشایست را بارها از جبهه ی باطل دیده ایم. در جریانات انتخابات ۸۸ نیز عده ای فقط به خاطر اینکه رای آنها رای پیروز انتخابات نبود، زیر بار نتیجه ی آن نرفتند، در حالی که در سال ۹۲ بازندگان انتخابات با اینکه بهانه ی کافی برای نپذیرفتن انتخابات داشتند اما لب به اعتراض نگشودند و مصالح نظام را بر نظر شخصی خود ترجیح دادند...

گریه حضرت زهرا بقیع
  • مهدی جهانشاهی
۱۵
فروردين

پای درس راهیان نور

 
برکات راهیان نور

در طول مسیر در یکی از مساجد، قرآنی به دست گرفتم و مشغول خواندن شدم. لحظه ای با خود فکر کردم کاش خداوند در آیه های پیش رو عنایتی می کرد و ارزش سفر به کربلای جنوب بیان می کرد. ناگهان با این آیات مواجه شدم:

قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُواْ فِی الأَرْضِ فَانْظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذَّبِینَ

...

این زمین با تو سخن می گوید، ناگفته هایی دارد که می خواهد به گوش تو برساند.

از عاقبت استقامت می گوید، از سر افکندگی قدرت پوشالی شیطان می گوید که چطور زمینگیر شدند...

اینجا سرزمین پدران و برادران ماست که از عالم غیب برایمان پیام آورده اند:

...

در طول مسیر در یکی از مساجد، قرآنی به دست گرفتم و مشغول خواندن شدم. لحظه ای با خود فکر کردم کاش خداوند در آیه های پیش رو عنایتی می کرد و ارزش سفر به کربلای جنوب را به من می فهماند. ناگهان با این آیات مواجه شدم:

قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُواْ فِی الأَرْضِ فَانْظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذَّبِینَ

پیش از شما، سنّت‏هایى وجود داشت؛ (و هر قوم، طبق اعمال و صفات خود، سرنوشتهایى داشتند؛ که شما نیز، همانند آن را دارید.) پس در روى زمین، گردش کنید و ببینید سرانجام تکذیب ‏کنندگان (آیات خدا) چگونه بود؟!

هَذَا بَیَانٌ لِّلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِینَ

این، بیانى است براى عموم مردم؛ و هدایت و اندرزى است براى پرهیزگاران!

وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ

و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید!

(آل عمران137-139)

صدق الله العلیّ العظیم

 

پیام این آیات چیست؟

جماعت یه دنیا فرقه بین دیدن و شنیدن برید از اونا بپرسید که شنیده ها رو دیدن

در این سفر با کسانی همراه بودیم که شنیده ها را دیده بودند، همرزمان شهدا!

خداوند در این آیات شما را تشویق می کند تا به دیدار سرزمین هایی بروید که یادآور گذشتگان شماست. جنگ... ظلم... حق طلبی... شکست و پیروزی...

گروهی کسانی بودند که جنگ را به راه انداختند، و گروه مقابل کسانی بودند که سستی به خرج ندادند و با استقامت و تکیه بر قدرت الهی دشمن را زمین گیر کردند.

این آیات خطاب به مسلمانانی است که در فضای جنگ هستند: اگر (به خاطر شکست مقطعی) به وعده های الهی کم اعتماد شده اید به سرزمینهایی بروید که پیشینیان شما حزب کفر را در آنجاها شکست دادند و بر آنها غلبه کردند. حزب کفر اهل تکذیب بودند و وعده های الهی را به تمسخر می گرفتند، اما پیشینیان شما با وجود عدّه و عُده ی کم با تکیه بر نیروی الهی بر آنها غلبه کردند؛ و همه اینها یک پیام مهم را دنبال می کند و آن اینکه: رمز پیروزی شما استقامت و اعتماد به وعده های الهی است، و شما در طول تاریخ خود این سنّت الهی را تجربه کرده اید...

خداوند تأکید می کند که همین بازدید شما از چنین سرزمینهایی به عنوان بیان و موعظه کافی است و حجّت را بر شما تمام می کند و بهتر از هزاران ساعت گوش دادن و مطالعه کردن و تحقیق کردن است.

در آیه ی آخر هم روی خطاب را به رزمندگان می کند و می گوید: راه صحیح راه استقامت و استواری است. نکند سستی به خرج دهید یا اینکه روحیه ی خود را ببازید! شما تا زمانی که به وعده های الهی ایمان داشته باشید (و در نتیجه در راه دفاع از حق و حقیقت استوار بمانید) قوم پیروز و برتر خواهید بود.

این آیات، هم پاسخ گوی این سؤال هستند که: چرا مقاومت؟ و هم پاسخ گوی این سؤال که: چرا بازدید از سرزمینهایی که تاریخ ما را نشان می دهند؟

برکات راهیان نور

 

من هم به سهم خود از عمق وجود شما را دعوت می کنم تا لا اقل برای یک بار هم که شده به این سرزمینها سری بزنید تا به پاسخ سؤالهای زیادی که در ذهن دارید برسید. سؤالهایی مثل:

  • بین ما و پدرانمان چقدر فاصله هست؟ آنها کجا رسیدند و ما کجا مانده ایم...؟ ما در عرصه ی تهاجم فرهنگی چقدر از خود ایستادگی نشان داده ایم؟
  • الگوی شهدا چه کسانی بوده اند و آنها با تأسی به کدام مردان الهی به آن مقامات رسیدند؟ شهدای ما چقدر بوی حسین و زهرا می دهند و چقدر زندگی و شهادتشان حسین گونه بوده است؟ مصادیق بارز (اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد) چه کسانی هستند؟
  • حق شهدا به گردن ما چقدر است و چه بکنیم که اگر شهیدی زنده شود و داستان شهادتش را برای ما تعریف کند نزد او شرمنده نباشیم...
  • داستان جنگ ما چه بوده است؟ اهداف ما و اهداف دشمن چه بوده است؟ دشمن چقدر به اهدافش رسیده و ما چقدر؟
  • روحیه ی کار جهادی که در شهدا بود اگر در بر سر جامعه ی ما سایه افکن می شد وضع کنونی مملکت ما چگونه می بود؟
  • راهی که ابتدای آن و شروع آن به دست شهدا و رزمندگان ما بوده است، ادامه ی آن که به دست ماست چگونه پیش خواهد رفت و سهم ما در این مسیر چیست؟
  • ایستادگی شهیدان و استقامت آنها در راه خدا چه دستاوردی برای آنان داشت و خدا چگونه آنها را قوت بخشید و به پیروزی رساند؟
  • برکات گفتمان مقاومت چه بوده است؟ شهدا چگونه خدا را یاری کردند و خدا چگونه به آنها پاسخ داد؟ (اشاره به آیه ی إن تنصروا الله ینصرکم و یثبّت اقدامکم)
  • گفتمان سازش و اعتدال چه بر سر شهدای ما آورد و چه مظلومیتی برای شهدای هویزه و ... به ارمغان آورد.
  • زیربنای انقلاب ما بر چه گفتمانی بوده است که بدون آن نه این انقلاب شکل می گرفت و نه می توانست در مقابل حملات جبهه کفر و نفاق طاقت بیاورد.
  • جبهه نفاق در جامعه ی ما به دنیال چه هدفی بوده است و چه مقدار سنگ اندازی های او پیشرفت ما را با اختلال مواجه کرده است؟
  • الگوهای بارز فداکاری، وفاداری، شجاعت، استقامت و بصیرت چگونه افرادی بوده اند و ما چقدر نسبت به آنها بینش صحیحی داریم؟ آیا داشتن چنین اسوه هایی مایه ی مباهات نیست؟ آیا دستگاههای مربوطه در معرفی آنها موفق بوده اند؟
  • نگاه ما به جبهه و شهید و شهادت چقدر مطابق واقع است؟ آیا شهدا آنگونه بوده اند که در فیلم هایی مثل: اخراجی ها و لیلی با من است، دیده می شوند. شهید چیست و مقام شهدا کجاست؟ دست یافتن به توفیق حضور در کربلای جبهه ها چه مقدماتی داشته است و جبهه تا چه اندازه معراج شهدا بوده است...؟
  • هنرمندان ما که همگی ارزشی هستند! چقدر توانسته اند ارزشهای انقلاب را به عموم مردم انتقال دهند؟ چقدر خواسته اند جبهه را آنگونه که هست به ما و شما معرفی کنند (و هیچ توقع ندارم که این هنرمندان، به معرفی اسوه ها و مردان الهی این عرصه بپردازند، تنها درخواستم این است که نمایشی منصفانه از گذشته و آینده ی و فضای عمومی شهدای ما نشان دهند)!

حتّی اگر شده یک بار به قصد تفریح به این مناطق سری بزنید، که می دانم شهدا به خوبی از شما استقبال خواهند نمود.

بروید تا سرّ تأکیدهای رهبر انقلاب را نسبت به حضور جوانان در این مناطق درک کنید و بفهمید که چرا دستگاههای دولتی دولت اعتدال نمی خواهند پای شما به این مناطق باز شود...؟

 
  • مهدی جهانشاهی
۱۵
فروردين

الگوی زهرائی سیاست (1)

حضرت زهرا-مقاومتتمایل به دشمن یکی از خطراتی است که قرآن و اهل بیت نسبت به خطرات آن هشدار داده اند.

در الگوی زهرایی سیاست مرز بندی شفاف با دشمن به خوبی نمایان است تا جایی که حضرت زهرا نمادی برای موضع گیری در مقابل جبهه باطل شده اند تا کسی حق و باطل را با هم مخلوط نکند و نتواند در مرز حق و باطل حرکت کند...

این همان چیزی است که سیاست امروز ما به آن نیاز دارد...

امسال ما با نام حضرت زهرا سلام الله علیها شروع شد و به همین خاطر ما هم اوّلین پستها را به نام ایشان ارسال می کنیم.

اگر زهرای مرضیه امروز در عرصه ی سیاست ما حاضر بودند چگونه رفتار می کردند؟ آن حضرتی که خداوند به طور ویژه او را پاکی و عصمت عطا نموده و حتی ائمه بعدی هیچ الگویی ندارند جز ایشان...

باید شاخصه های سیاست را در زندگی چند ساله ی ایشان بررسی کنیم تا بتوانیم آن شاخصه ها را با زمانه ی خود تطبیق دهیم.

زهرای مرضیه را به موضع گیری های صریح و شفافش در مقابل ظالمان می شناسند. آن حضرت در بین ائمه علیهم السلام نمادی بودند در مورد پایبندی نسبت به خطوط قرمز و اعتراض و شکایت نسبت به کسانی که در مورد حقوق اصلی ایشان بی احترامی کردند. این را شما در زندگی چند روزه ی ایشان بعد از ایام غصب خلافت به روشنی شاهد هستید.

در وضعیتی که قدرت به دست ظالمین افتاده و زهرای مرضیه در موضع اقتدار سیاسی قرار ندارند، اما ایشان اصرار دارند بر اینکه ذره ای نسبت به غاصبین خلافت روی خوش نشان ندهند و ذره ای به آنها نزدیک نشوند.

امامت جزو خطوط قرمز بود و در این خصوص آن بانوی پاک ذره ای مماشات به خرج ندادند، بلکه موضع خود را صریحاً اعلام داشتند و در راه حمایت از این حق مسلّم از جان و مال خود کمال استعانت را اتّخاذ نمودند. کاری کردند که دشمن نتواند خود را به ایشان نزدیک کند و بدین صورت بود که آیندگان فهمیدند بین این حزب و آن حزب هیچ مناسبت و مماشاتی وجود نداشته است و خط حضرت زهرا از خطر غاصبین امامت به کلی جداست.

کار تا به آنجا پیش رفت که خلیفه ی اوّل به جهت مناسبات سیاسی قصد عیادت از آن مظلومه را داشتند اما آن حضرت نسبت به این ملاقات کراهت نشان دادند و هنگامی هم که به اسرار ولیّشان امیر المؤمنین به این ملاقات تن دادند به صراحت آن ظالمان را مورد خطاب قرار دادند و فرمودند: شما مرا اذیت کردید و مشمول سخن رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) هستید که فرمود: فاطمه پاره ی تن من است، هر کس او را اذیت کند مرا اذیت کرده است...

شاید اگر زهرای مرضیه این کار ار نمی کرد امروز مدعیانی تمام خصومتها را انکار می کردند و جرم خلفا را قابل اغماض جلوه می دادند، در حالی که با این رفتار آن حضرت روشن شد که دوستدار زهرای مرضیه نمی تواند جبهه مقابل را به حق بداند و در دل به او تمایلی داشته باشد...

آیات قرآن نیز در این خصوص بسیار متعدّد و صریح هستند: هرگز یهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد، (تا به طور کامل، تسلیم خواسته‏هاى آنها شوى، و) از آیین (تحریف یافته) آنان، پیروى کنى. بگو: «هدایت، تنها هدایت الهى است!» و اگر از هوى و هوسهاى آنان پیروى کنى، بعد از آنکه آگاه شده‏اى، هیچ سرپرست و یاورى از سوى خدا براى تو نخواهد بود. (بقره 120) اى کسانى که ایمان آورده‏اید! یهود و نصارى را ولّى (و دوست و تکیه‏گاه خود،) انتخاب نکنید! آنها اولیاى یکدیگرند؛ و کسانى که از شما با آنان دوستى کنند، از آنها هستند؛ خداوند، جمعیّت ستمکار را هدایت نمى‏کند (مانده 51) اى کسانى که ایمان آورده‏اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبّت مى‏کنید، در حالى که آنها به آنچه از حقّ براى شما آمده کافر شده‏اند و رسول اللّه و شما را به خاطر ایمان به خداوندى که پروردگار همه شماست از شهر و دیارتان بیرون مى‏رانند؛ اگر شما براى جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت کرده‏اید؛ (پیوند دوستى با آنان برقرار نسازید!) شما مخفیانه با آنها رابطه دوستى برقرار مى‏کنید در حالى که من به آنچه پنهان یا آشکار مى‏سازید از همه داناترم! و هر کس از شما چنین کارى کند، از راه راست گمراه شده است! (ممتحنه 1)

 
حضرت زهرا-مقاومت

حالا امروز هم مقام معظم رهبری چندین بار از مجامع علمی خواستند تا چارچوب ها و خط قرمزهای نظام ما را به صورت دقیق بررسی کنند تا معلوم شود مرز استقلال جامعه ما چیست و چه چیزهایی از حیطه ی اختیارات گروه دیپلماسی خارجی خارج است و حق مذاکره در خصوص آن را ندارند...

***

اما این دولت...

تا چه اندازه در اعلام موضع در مقابل دشمن مسلّم صریح است؟

تا چه اندازه دشمن را به دشمنی قبول دارد؟

تا چه اندازه در برابر خطوط قرمز نظام شفافیت دارد؟

تا چه اندازه در توافقات به اصل "استقلال" توجّه داشته است (و این تهدیدی است که رهبری (سال 92) فرمودند: دشمن استقلال ما را نشانه گرفته است).

و تا چه اندازه در بحث فرهنگی و حقوق بشر در برابر دشمن استوار عمل می کند؟ آیا او متعهّد است که نسبت به خطوط قرمز در این زمینه هیچ سستی نشان ندهد؟؟؟

گفتمان انقلاب در این بین چیست؟ توقّع شهدا از ما چیست؟

***

در چنین موقعیتی است که رهبر معظم انقلاب فرمودند:

«مسئولان با جبهه دشمن مرزبندی صریح و شفاف داشته باشند».

خلاصه امروز منتظر آن هستیم که از دولت محترم موضع گیری و مرز بندی های صریح را ببینیم که هیچ یک از خطوط قرمز جامعه اسلامی ما در آن نادیده گرفته نشده باشد و این حکومت را در مسیر اهدافش با چالش مواجه نکند...
  • مهدی جهانشاهی
۱۴
فروردين

دیگر نمی توانم درون خودم بمانم!

باید بجوشم و حرفهایم را با تو بگویم...

حرفهای زیادی بوده است که تا به حال با خودم می گفتم، جواب خودم را می دادم ، خودم را قاضی قرار می دادم و در آخر خود ر ا قانع می کردم. اما حالا به دنبال شریک هستم... شریکی برای دلنوشته هایم، که باید گوشه ای از ذهن و فکر من باشد.

حالا من با تو حرف می زنم. از تو جواب می خواهم، تو را قاضی قرار می دهم و در آخر اگر قانع نشوی قانع می شوم.

من با عقل تو سخن می گویم، تو هم با عقل من سخن بگو، وجدان تو قاضی مناسبی بین من و تو خواهد بود...

امروز از پیش شهدا برگشته ام. پنج روز مهمان آنها و همراه با خاطراتشان بودم و حالا آمده ام تا شما را هم همراه با "راهیان نور" کنم...

شهدا دنبال چه بودند؟ تا چه اندازه به خواسته ی خود رسیدند؟ از من و تو چه توقّعی دارند و من و تو در قبال آنها چه مسؤولیتی داریم؟

اینها سؤالهایی بود که در این مسافرت پنج روزه به بخشی از جواب آنها رسیدم و همین مسؤولیت بزرگی بر عهده من گذاشت تا به اینجا بیایم و دانسته های خود را با شما در میان بگذارم و آن شور و احساسی که دائماً در حال لبریز شدن است را در بستر فکر شما بگسترانم و در آخر ... بتوانم بجوشم و درون خودم باقی نمانم...

راهیان نور

یا زهرا

(سلام الله علیها)

 
  • مهدی جهانشاهی