بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

«اینده از آن متقین است»
متقی باش تا اینده از آن تو باشد

بایگانی

۱۰۷ مطلب با موضوع «مناسبتی» ثبت شده است

۰۶
اسفند

برخلاف اینکه دوره های قبل جمع زیادی از مردم را با ابزار «ترس» به پای صندوق ها می کشاندند، اما این بار صندوق های رأی در غیاب آنها برگذار شد، و این بود که نتیجه کاملاً متفاوت با دوره های قبل در آمد.

- در غیاب ترسوهای کرونایی

- در غیاب سایه ی جنگی که در سایه ی اقتدار این روزهای کشور بی خاصیت شد

- در غیاب عروسک های دست ماهواره که هرچه دشمن ما دیکته می کرد، در لیست انتخاباتی دیکته می کردند.

 

می رسد روزی که هرچه فریاد داریم سر توسوهای داخلی می زنیم و می فهمیم هرچه می کشیدیم زیر سر آنها بوده است...

  • مهدی جهانشاهی
۰۵
اسفند

پیروزی این روزهای نیروهای انقلاب را باید فتح خرمشهر سوم دانست

حالا بعد از فتح قوه ی قضائیه، قوه ی مقننه هم به نفع ما فتح شد و زمین از دست داده را باز پس گرفتیم.

البته باید قدردان این نعمت باشیم تا خدا نعمت را زیاد کند. آنطور که سوره ی نصر می خوانیم: إذا جاء نصر الله و الفتح... فسبح بحمد ربّک و استغفره إنه کان تواباً

 

برخی از جلوه های پیروزی را در انتخابات سپری شده مرور می کنیم:

 

- جرئت نظام برای ردّ صلاحیت عده ای از کسانی که به شدت نفوذ کرده بودند و در مجلس جا باز کرده بودند و از مسند خودشان سوء استفاده می کردند.

 

- پس از سالها تأکید و پافشاری بر اصل مشارکت، حالا همت نظام بر دقت در انتخاب، و انتخاب أصلح متمرکز شد.

 

- پا پس کشیدن عده ای دیگر از نیروهای غیر همسو با جریان انقلاب. از جمله رئیس مجلس سه دوره ی قبل، که دانست دیگر شانسی برای پیروزی در عرصه ی انتخابات ندارد.

 

- منزوی شدن طیف غیر انقلابی بدنه ی اجتماعی، واگذار کردن عرصه ی رقابت به رقیب انقلابی. نیامدن عده ای به پای صندوق های رأی را می شود اینطور تحلیل کرد: در رقابت با انقلابیون، این غیر انقلابیون بودند که منزوی شدند و در پافشاری مطالباتشان به اصطلاح کم آوردند. اما انقلابیون در راه هدف استقامت به خرج دادند و بالأخره پیروز شدند.

 

- بازگشت نیروهای انقلابی به وحدت و دور یک میز نشستن پایداری ها با قالیبافی ها، اتفاق مبارک دیگری بود که این بار اتفاق افتاد.

  • مهدی جهانشاهی
۰۴
اسفند

سال 92 می گفتیم: اگر رئیسی رأی بیاورد و روحانی برکنار شود و مردم طعم خوشی را بچشند، همه خواهند فهمید که 40 سال بدبختی آنها زیر سر طیف اصلاحات بوده.

خدا نخواست این نتیجه را بگیریم.

در عوض انگار خدا این بار خواسته نتیجه ی دیگری بگیریم! آن چه نتیجه ای است؟

حالا که به لطف رأی ندادن طبقه ی اشرافیت و عزلت گزیدن آنها، تیم اشرافیت نسبتاً از کار برکنار شد و طبقه ی مستضعفین قدرت بیشتری پیدا کردند، می توانیم چشم انتظار روزی باشیم که با بهبود وضع کشور و اصلاح امور به نفع مستضعفین، دست بی برکت طبقه ی اشرافیت برملا شود. آن وقت این نتیجه را می گیریم که همه ی مشکلات از رأی دادن های غرض آلود طبقه ی اشرافیت آب می خورده است. چهل سال بیچارگی ما به خاطر غلط رأی دادن عده ای بوده که ما اسمشان را «شهروند» می گذاشتیم. افرادی ترسو که بادِ ترس از دشمن و ترس از سایه ی جنگ و ترس از کم شدن صفرهای حساب های بانکی شان، آنها را به این سو و آن سو وارونه می کرده و هدایت نتیجه ی انتخابات هم به دست بی برکت همان ها بوده است.

شاید در این چهله ی دوم انقلاب خدا خواسته باشد که ما این نتیجه را بگیریم.

به امید روزی که شاهد غلبه ی مستضعفین بر مستکبرین داخلی و خارجی باشیم.

#جنگ_اراده_ها

#زبان_مشکلات

https://twitter.com/mahdijnh

  • مهدی جهانشاهی
۰۴
اسفند

دیگر دشمن هم از روحانی قطع امید کرد

اگر دلش برای روحانی می سوخت مردم را این بار هم پای صندوق های رأی می کشاند. ولی این کار را نکرد.

تنها ماند. التماس می کرد که: حتی اگر یک نفر نامزد دلخواه شما هست، در انتخابات شرکت کنید. اما حتی مردم هم او را تنها گذاشتند.

 

آقای روحانی، رفیق بد رفیق نیمه راه است. نه ماهواده با تو ماند، نه دوستان اعتدالی ات.

حالا تو ماندی و مجلسی که هیچ شباهتی به تو ندارد...

  • مهدی جهانشاهی
۰۱
اسفند

دانلود: ما چوب انقلاب را نمی خوریم...

 

- اهمیت حضور در انتخابات

- اهمیت انتخاب صحیح

- اهمیت مجلس

 

#جنگ_اراده_ها

#زبان_مشکلات

https://twitter.com/mahdijnh

  • مهدی جهانشاهی
۳۰
بهمن

معیارهای انتخاباتی لغزشگاه خیلی از مردم است.

مثل اینکه در کارهای شخصی و زندگی خصوصی هم معیارهای انتخاب سرنوشت ساز است.

کسی که با هزار ذوق و شوق همسری را انتخاب می کند و با او ازدواج می کند و زود متوجه می شود که سرش کلاه رفته، به خاطر این است که ملاک های او غلط بوده. ملاک یعنی آن چیزی که برای ما در اولویت انتخاب است. برخی ملاک ها طبعاً معیار انتخاب قرار می گیرند و برخی ملاکها نادیده گرفته می شوند. اما گاهی هوس یا جهل انسان اجازه نمی دهد که برخی ملاکهای مهم را مورد توجه قرار دهد، یا برخی ملاک های کم اهمیت تر را نادیده بگیرد. در حقیقت موفق ترین افراد آنهایی هستند که ملاک های انتخاب متوازن تری دارند!

برخی ملاک های کم اهمیت تر را در تصویر مشاهده می کنید.

اضافه کنید مثلاً انتخاب بر پایه ی مشهوریت، انتخاب بر اساس وعده ی آزادی و ...

 

#زبان_مشکلات

https://twitter.com/mahdijnh

  • مهدی جهانشاهی
۳۰
بهمن

زیاد می شنویم که می گویند: رأی دادیم، به وعده هایشان عمل نکردند، دیگر رأی نمی دهیم.

عجیب سعی می کنند که خود را تبرئه کنند. انگار انتخاب آنها اصلاً اشکالی نداشته. برای اینکه خودشان را اثبات کنند، انتخابات را زیر سؤال می برند.

دوستشان شیطان هم وقتی گند کارش درآمد، رو به خدا کرد و تو: خدایا حالا که تو مرا گمراه کردی!!! من هم مردم را گمراه می کنم!!!

 

#جنگ_اراده_ها

#زبان_مشکلات

https://twitter.com/mahdijnh

  • مهدی جهانشاهی
۲۸
بهمن

طیفی از نیروهای انقلابی مشهور است که خود را مأمور به وظیفه می دانند و وظیفه را در رأی به أصلح خلاصه می کنند. لذا می گویند: به أصلح رأی می دهیم ولو اینکه رأی نداشته باشد!

این گروه توضیح نمی دهند که آیا نسبت به «رأی نیاوردن نیروهای مفسد» تکلیفی دارند یا نه؟ آیا تکلیف آنها فقط جنبه ی اثباتی دارد؟ یا جنبه ی نفیی هم دارد؟

آیات قرآن برای جنبه ی نفیی هم تأکید ویژه ای لحاظ کرده اند: 

وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ (نحل: 36)

 

آیا می خواهند روز اول بهترین ها از سبد رأی خارج شوند؟ آیا می خواهند لقمه ی بزرگی بردارند که نتوانند پرتاب کنند؟ آیا اصلاً این معنا عقلانی است؟

 

بهتر نیست که یک هدفگذاری بلندمدت داشته باشند تا ـ با وحدت بر افراد مقبول و تقریباً صالح ـ طیف فاسد را از دور مسابقات خارج کنند، تا بعدها بتوانند به سمت جایگذینی آنها با افراد اصلح گام بردارند؟؟

  • مهدی جهانشاهی
۲۷
بهمن

گفته بودیم که به وحدت رسیدن نیروهای ارزشی کار ساده ای نیست.

نیروهای شرّ را مثلاً می توان حول محور «پول» جمع کرد تا هیچ اعمال سلیقه و احساس مسئولیتی از خود بروز ندهند. اما نیروهایی که داعیه ی دفاع از حق را دارند، به این راحتی نمی توان به وحدت رساند. چرا؟ به همان دلیل که شیطان به همه دسترسی دارد (به جز افراد خالص و خلّص). خدا خواهی ها مشوب با خودخواهی ها و تکبر است. خیر طلبی ها مشوب با جهل و غفلت است. کم یا زیاد افراد خوب هم درجه ای از تیرگی را در درون دارند؛ و از طرفی چون دلشان برای خیر ـ از منظر خودشان! ـ می سوزد، حاضر نیستند در مقابل دیگر سلیقه ها کوتاه بیایند.

راهکار چیست؟

راهکارِ رسیدن به وحدت، فقط کلمه ی توحید است.

عملیاتی شدن آن هم از این راه ها ممکن است:

1. راحت ترین راه، تمسک همگانی به محور وحدت است که امام جامعه است. اگر همه در تبعیت و اطاعت از ولیّ الهی به وحدت برسند می توانند مسیر خیر را به وحدت برسانند. اصلاً مردم نخواهند تصمیم گیری داشته باشند و نظری ابراز کنند. حد اکثر اینکه به امام جامعه مشورت بدهند تا امام تصمیم نهایی را اتخاذ کند و در ادامه بقیه مطیع محض باشند. فعلاً وقت این اتفاق نرسیده است. شاید در زمان امام زمان (عج) این اتفاق بیفتد.

2. راه دیگر این است که از خواص بخواهیم به خلوص برسند و سهم خواهی ها و خود خواهی ها را کنار بگذارند. این هم به نظر می رسد فعلاً عملیاتی نیست. آنطور که می بینیم خواص از عموم مردم عقب ترند.

3. راه دیگر این است که مردم خلوصشان را بالاتر ببرند تا در سایه ی پاکی خودشان فقط به پاکان رأی بدهند. شاید خلوصشان به حدی نرسد که به أصلح رأی بدهند، اما این کمک خواهد کرد که رقابت بین خوب و خوبتر باشد و نتیجه ی معقولی از کار بیرون بیاید. بهتر از این است که رقابت بین خوب و بد یا بد و بدتر باشد! شرایط انتخابات، خواهی نخواه شرایط رقابت است؛ و در شرایط رقابت سبقت و عقب افتادن ها طبیعی است. اما در مجموع می توان امیدوار بود که بهترین ها به خط سبقت نزدیک تر باشند و در شرف پیروزی قرار بگیرند و روند کار به نفع حزب خدا باشد.

 

این آن چیزی است که باید روی آن سرمایه گذاری کرد.

-  شهید سردار سلیمانی گام اول عملیاتی شدن این راهکار را رقم زد و در شرف انتخابات به خلوص سیاسی مردم افزود.

-  گام های بعدی مطالبه از مستضعفین است برای حضور همگانی. بیایند و به کسانی که به خودشان شباهتی دارند رأی بدهند و نگذارند اشرافیت، اشرافیت را سر کار بیاورد.

-  گام بعدی هم به عهده ی بدنه ی فعال فرهنگی است که هرچه بیشتر مردم را هشیار کنند...

  • مهدی جهانشاهی
۲۰
بهمن

انگار مستضعفین باور ندارند که در همین کشور در مقابل قلدرمآبان در حال تقابل و رویارویی هستند! انگار حواسشان نیست که هر کدام از دو طیف می خواهند کار را از دست طیف دیگر خارج کند!

می گویند: آنطور که می خواستیم نشد، دیگر رأی نمی دهیم! این حرف را کسانی می زنند که رأی ندادن آنها فقط به قوت بیشتر طیف مستکبرین داخلی منجر می شود. در رأی به کاندیدای خودی اهمال می کنند. کار به دست کاندیدای طیف مقابل می افتد. بعد تعجب می کنند که چرا دارد کار پیچیده تر می شود!

باور داشته باشید که امروز دعوا سر اصولگرا و اصلاح طلب نیست! دعوا سر مستضعفین و مستکبرین است.

هیچ روزی هم این تقابل اینقدر جدی و رقابتی نبوده است.

امروز است که هرطرف انتخابات را جدی بگیرد، بی زحمت، انقلابی در آینده ی کشور به نفع طیف خود ایجاد می کند...

 

به صورت عینی تر می گویم: اگر مشارکت بالاشهر نشین های تهران نبود، اگر مشارکت اقلیت های مذهبی کشور نبود، نه مجلس این می شد که الآن هست، نه دولت...

 

 

 

#زبان_مشکلات

https://twitter.com/mahdijnh

  • مهدی جهانشاهی
۱۹
بهمن

فکر کن پدربزرگ خودت

خدا را خوش می آید که او را به کار بگیری؟!

آن هم کارهای بزرگ مملکتی! آن هم کارهای اجرایی!!

چرا نمی گذارید پیرمردهایمان استراحت کنند؟

همین روحانی الآن 70 سال را رد کرده؛ الآن باید کنار فرزندان و نوه هایش در حال استراحت باشد؛ اما ما باز هم به او رأی می دهیم و او را به کار وادار می کنیم!

انصاف هم خوب چیزی است!!!

 

  • مهدی جهانشاهی
۱۸
بهمن

در حالی که عده ای با تهمت انتصابی شدن انتخابات خواستند آن را تضعیف و تحقیر کنند، لکن حقیقت این است که انتصابی شدن انتخابات لیاقت می خواهد!

واقعاً قرآن چیزی غیر از این از ما می خواهد؟ که امام و ولی الهی حرفی بزند، و دیگران با کمال میل از آن استقبال کنند؟ آیا در زمان امام زمان اتفاقی غیر از این قرار است بیفتد؟ آیا سعادت بشر از راهی غیر از این قابل تأمین است؟

 

فَلاَ وَرَبِّکَ لاَ یُؤْمِنُونَ حَتَّىَ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لاَ یَجِدُواْ فِی أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُواْ تَسْلِیمًا

به پروردگارت سوگند که آنها به مقام ایمان نائل نخواهند شد، مگر اینکه در اختلافات خود، تو را به داورى طلبند؛ و سپس از داورى تو، در دل خود احساس ناراحتى نکنند؛ و کاملا تسلیم باشند.

  • مهدی جهانشاهی
۱۶
بهمن

فکر می کردم نماینده ی خوبی داری. می دانستم ـ و می دانستیم ـ که اهل اشرافیت است. خیلی هم اهل اشرافیت بود! اما علی الحساب موضع‌گیری هایش را می دیدیم و راضی بودیم. بالأخره آنطور شد که قرار بود بشود. گندش درآمد. بد هم درآمد. در شورای نظارت شهرستانها با لحاظ بندهای متعدد رد صلاحیت شد. فساد اقتصادی یکی اش بود.

برای خیلی ها فرد قابل اعتمادی بود. می گفتند بزرگ شده ی سپاه است. جانباز جبهه است و ... اما برای ما قابل پیشبینی بود. وصیت نامه ی امام را خوانده بودم که تأکید کرده بود: به تیم اشرافیت رأی ندهید!

  • مهدی جهانشاهی
۱۵
بهمن

ممنون از کسانی که دغدغه ی شرکت در انتخابات دارند. و ممنون تر از کسانی که دغدغه ی انتخاب صحیح دارند و در صدد تحقیق هستند.

اما برادرم! دم انتخابات موقع تحقیق نیست! نماینده ی مورد نظر شما کسی است که در غیر این شرایط تبلیغاتی درباره ی او تصمیم گرفته باشی!

چرا؟

واضح است!

چون موقع انتخابات تبلیغات است که حرف اول را می زند. شاید قورباغه را رنگ کردند و به اسم قناری به ما قالب کردند!

موقع انتخابات چرب زبانی ها شروع می شود؛ محبوبترین افراد آنهایی می شوند که خطابه ی بهتری دارند. آنها هم که می خواهند صداقت به خرج بدهند، ول معطل!

موقع انتخابات ژست گرفتن ها شروع می شود. موفق ترین کاندیداها آنهایی می شوند که بازیگران بهتری هستند.

موقع انتخابات وعده دادن ها شروع می شود و دروغگوترین ها، در جایگاه منجیان بشریت قرار می گیرند.

موقع انتخابات تحریف ها شروع می شود. نقاط قوت تو را طوری وارونه می کنند که هم ردیف صدام می شوی.

موقع انتخابات تخریب ها شروع می شوند. (از حکیمی پرسیدند چگونه بر عیوبم واقف شوم؟ گفت: در انتخابات ثبت نام کن. در کمترین زمان ممکن همه ی اشتباهاتت، که از کودکی تا به حال داشته ای یا نداشته ای، توبه کرده ای یا نکرده ای، در تریبونهای رسمی برملا می شود. آن وقت اگر جرئت داشتی اصلاحشان نکن!!!).خلاصه:

در فضای انتخابات آن چیزی که دنبالش می گردی نمی‌یابی! آن چیزی که جلوی پایت می‌اندازند برمی‌داری.

یادتان که نرفته. رهبری فرمود: دارند جای جلاد و شیاد را جابجا می کنند...

یادتان که نرفته. در انتخابات اخیر، دقیقه نودی ها ـ که در نیم روز دوم روز انتخابات تصمیم گرفتند به چه کسی رأی بدهند ـ سرنوشت انتخابات را رقم زدند..

یادم نرفته که در انتخابات چهار سال پیش حتی به همکیشان خودم هم که تریبونی در اختیار داشتند نمی توانستم اطمینان کنم. احساس می شد که انگار انصاف قبل را ندارند! انگار هدیه ای گرفته بودند که بین خوب و خوب تر از خوب! حمایت کنند؛ یا لا اقل از خوب تر حمایت نکنند!

  • مهدی جهانشاهی
۱۰
بهمن

می گویند: رأی دادیم، به وعده هایشان عمل نکردند، دیگر رأی نمی دهیم!

 

خیلی حرف عجیبی است! با زبان خودشان اقرار می کنند که ملاکشان برای رأی دادن «وعده» است!

وانگهی، آنکسی که به وعده اش عمل نکرده زیر سؤال نمی رود، آنکسی هم که بر پایه ی وعده رأی داده زیر سؤال نمی رود! بلکه ذات انتخابات زیر سؤال می رود!!! نمی گوید: باز هم گول چرب زبانی یک نفر را خوردیم! می گوید: به هر کس رأی دادیم، به وعده اش عمل نکرد! همیشه بر پایه ی «وعده» رأی می دهند، بعد می گویند: هرکس دیگر هم بیاید همین آش است و همین کاسه.

حواستان کجاست؟ در این کشور وعده دادن کنتور نمی اندازد؛ یعنی در هیچ جای عالم کنتور نمی اندازد...

انصاف به خرج بدهید؛ رأی دادن های شما به «سلطان وعده» و «سلطان های وعده»، ما را هم به مشقت انداخته.

  • مهدی جهانشاهی