بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

بیا با هم...

همه با هم پیش به سوی ظهور

«اینده از آن متقین است»
متقی باش تا اینده از آن تو باشد

بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شیطان و تحقیر» ثبت شده است

۰۵
خرداد

!امتیاز سوخته!

وعده های شیطان

تا بوده همین بوده که شیطان هرچه وعده داده پوچ و تهی از آب در آمده! مثل وعده هایی که به آدم داد ولی اصلاً به آنچه گفته بود عمل نکرد! لذا خداوند در وصف این وعده ها فرموده: 

یَعِدُهُمْ وَیُمَنِّیهِمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا. (وعده می دهد و در حسرت آرزوها فرو می برد، و وعده هایش جز فریب نیست).

کار که از کار می گذرد شیطان مقابل شما می ایستند و در مقابل اعتراض شما که می گویید: چرا به وعده ات عمل نکردی؟! به ریش شما پوزخند می زند و به تمسخر پاسخ می دهد: کنتور که نمی انداخت! یک چیزی گفتم! تو چرا باور کردی؟! 

وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الأَمْرُ إِنَّ اللّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدتُّکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ.

  • آیا شیطان هیچ به وعده ی خود وفا نکرده؟

شاید بگویید: شیطان اینقدری هم بد قول نیست! یک چیزهایی بالآخره می دهد. ببینید غرب را چطور ساخته و پیشرفت داده!

بله اتفاقاً شیطان برای اولیای خود خدمات ویژه ارائه می دهد و خدا این قدرت را به او داده که بتواند اهدافش ر اپیش ببرد! «إنّ الشیاطین لیوحون إلی أولیاءهم» «یوحی بعضهم إلی بعض زخرف القول غروراً». همه ی اینها به خاطر این است که حزب خود را به پا نگه دارد و در مقابل خدا برای خود دستگاه و سازمانی داشته باشد. و البته تمام این دم و دستگاه و تشکیلات برای همین دنیاست و در آخرت جز خدا کسی کاره نیست «مالک یوم الدین».

اما شیطان برای حزب خدا هیچ وعده ی قابل تحقّقی ندارد و هرچه که هست فقط سراب است و سراب.  امتیاز سوخته است! یعنی روغن ریخته شده را نذر امام زاده می کند! مثلاً دو وعده ی دهان پر کن به آدم داد: 1. اگر از میوه ی این درخت بخوری فرشته می شوی 2. اگر از این میوه بخوری مثل خدا جاودانه می شوی!

َوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُورِیَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاکُمَا رَبُّکُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَن تَکُونَا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ

(آخر هم می خواست بنشیند و به رسوایی آدم بخندد که به خواسته اش رسید!)

شیطان جوجه تیغی را رنگ کرد و به اسم قناری به آدم قالب کرد: فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لَّا یَبْلَى... و اینگونه آدم را به یک شرط بندی ساختگی وادار کرد.

فریفته شدن به شیطانآدم اگر کمی فکر می کرد راحت متوجه می شد که: اولاً مقام خودش از فرشته کمتر نیست! او پیش از این مسجود ملائکه بوده است! ثانیاً جاودانگی اگر به معنای خدایی باشد اصلاً امکان ندارد و اگر به این معنا باشد که خدا فیض وجود را از او قطع نکند، این امتیاز را هم حضرت آدم دارا بود! مثل همه ی من و شماها که خداوند وعده داده ما را «خالد» کند؛ یا در بهشت و یا در جهنّم!

پس نتیجه می گیریم، شیطان می خواهد بدون اینکه به انسان خیری برساند، از او امتیاز بگیرد! یعنی حضرت آدم کلاه گشادی سرش رفت و سر هیچ، بهشت برین را از دست داد!

مثل دولتمردان امروز ما که با وعده های پوچ و تهی و سرابی که از آمریکایی ها تحویل گرفتند، همه ی اعتبار و استقلال و عزّت ما را به حراج گذاشتند!

خوب است نگاهی بیندازید و ببینید وعده های شیطانی طرف غربی در توافقات به عمل آمده چقدر برای وضعیت اقتصادی ما مثمر ثمر واقع شد؟ وعده هایی که روز اوّل آنقدر با ارزش می نمایاند حالا چقدر سراب از کار در آمده است؟ در برابر بهای عزّت و غرور ملی، آمریکا مشتری خوبی برای معامله بوده یا نه؟ حقیقت آن است که هر چه بگذرد سراب بودن این وعده ها بیشتر آشکار خواهد شد... 

یادتان که هست... در توافق ژنو چه معامله ی خفّت باری انجام دادیم؟ اولش روحانی گفت: ساختما تحریمها فرو ریخت... اما هرچه گذشت بیشتر فهمیدیم که چه امتیازهای سوخته ای تحویلمان دادند! حتّی تحریمهایی هم که برداشتند، آنهایی بود که هیچ نیازی به برداشته شدنشان نداشتیم.

آخر هم اگر فرضاً آمریکا تحریم ها را بردارد (که بنا بر قاعده ی فوق بر نمی دارد) مال خودمان را به ما بر گردانده است!

***

شبیه این وعده های شیطانی را در وعده های انتخاباتی جبهه ی اصلاحات نیز شاهد بودیم، جبهه ای که افتخار او کسب اعتبار از کدخدای جهان بود! با وعده هایی که هیچ کدام به تحقّق نپیوست! و مردم ما هم به سادگی فریفته ی این وعده ها شدند...


 

در همین زمینه مشاهده کنید: 

 

امتیاز سوخته: تحریم هواپیمایی

امتیاز سوخته: پتروشیمی

  • مهدی جهانشاهی
۰۱
خرداد

پروژه ی شیطانی تحقیر

پروژه ی شیطانی تحقیرشیطان در این عمر چند هزار ساله ی خود با تجربه هایی که کسب کرده روانشناس خوبی هم شده است و خوب می داند چطور برای خود یار جمع کند...

وقتی شیطان نفس شما را در نظرتان خار و بی ارزش کرد راحتتر خواهد توانست از شما باج گیری کند و اهداف خودش را در وجود شما پیش ببرد.

نمونه ی این تحقیرها را در رفتار شیطان بزرگ می بینیم...

یکی از شگردهای شیطان برای اینکه انسانها را با خود همراه کند این است که وجود آنها را در نظر خودشان خار و سبک می کند.

انسانی که نزد خودش ارزش دارد، راضی نمی شود که وجود با ارزش خود را به گناه آلوده کند. انسان به مقتضای حبّ نفس سعی می کند از هر کاری که برای نفس او مضرّ و مایه ننگ او باشد پرهیز کند، لذا این قدردانی که فرد نسبت به نفس خود دارد پرده ی حائلی بین او می شود با هر آنچه نفس او را از ارزش و اعتبار ساقط می کند.

به همین خاطر است که هر انسانی که دست به گناه و ناملایمات روحی آلوده می کند این کار خود را توجیه می کند، تا با توجیه، ارزش و اعتبار خود را حفظ کند و کار اشتباه خود را منافی با پاکی سرشت خود نبیند.

به اموال خود نگاهی بیندازید، نسبت به کدام ها حساسیت بیشتری دارید؟ آیا از آلوده شدن آفتابه ابائی دارید؟ از آلوده شدن جواهرات خود چطور؟ چرا؟ جز این است که جواهرات برایتان با ارزش است و حاضر نیستید نقصی در آن ببینید؟

تا زمانی که انسان نزد خود ارزش داشته باشد نسبت به پاکیزه نگه داشتن آن انگیزه دارد و از این روست که حزب خدا تأکید دارد انسان ارزش وجود خود را بداند؛ در مقابل حزب شیطان سعی دارد فرد را در نظر خودش کوچک و بی ارزش کند.

حزب خدا نفس تو را تعظیم می کند و می فرماید: بهای بدن تو بهشت است، آن را به کمتر از آن نفروش! خدا از روح خود بر تو دمیده و به تو شرافت داده! نفس خود را پاک نگه دارید و اگر اتّفاقاً آن را آلوده کردید راه توبه باز است و می توانید برای پاک کردن آلودگی ها قدم بردارید...

در مقابل حزب شیطان نفس تو را تحقیر می کند و می گوید: دست تو خالی است! خدا تو را دوست ندارد! تو همکار ما هستی و خود را جزو حزب خدا حساب نکن!

حزب شیطان کار را تا جایی پیش می برد که شما را به ناامیدی می کشاند و اینطور الغاء می کند که راه بازگشت بسته است! اینجاست که مسلمان خود را می بازد و دیگر هیچ انگیزه ای برای اصلاح نخواهد داشت.

کافی است که یک اشتباه از شما سر بزند و یک بار به شیطان باج بدهید، آنجاست که شیطان از موقعیت کمال استفاده را می کند و شما را در سرازیری سقوط می اندازد. «تو اشتباه کرده ای پس دیگر اعتبار خود را از دست داده ای و باید تا آخر خط با من همراه شوی!»

همه ی این تحقیرها تنها یک هدف را دنبال می کند و آن اینکه: تو نباید در نفس خودت پشتوانه ای داشته باشی و إلا به من باج نمی دهی! عزّت نفس، اعتماد به نفس و توجّه به توانایی ها، همان چیزی است که مانع پیشبرد اهداف من است و من باید این سلاح را از تو بگیرم...

پروژه ی شیطانی تحقیرحالا ببینید نمایندگان شیطان در روی زمین در مقابل اشتباه ما و اینکه یک بار به آنها باج داده ایم، چطور دست به تحقیر زده اند و سعی دارند عزّت ما را مخدوش کنند و اعتماد به نفس ما را کم کنند! ما با آنها ابراز دوستی می کنیم و می گوییم قصد داریم نگرانی های شما را برطرف کنیم، اما آنها موضع قدرت خود را حفظ کرده، از در زور گویی وارد می شوند و دائماً ما را تحقیر می کند. تحریم های پی در پی (در عین اینکه خودشان متعهّد به ادامه ندادن تحریم ها شده اند) این معنا را دارد که: تو باید نسبت به زیاده خواهی های ما لا ابالی شوی و نباید در مقابل حق خوری های ما از خود عکس العمل و اعتراضی نشان دهی!

تحقیر تا جایی پیش می رود که به موضوع هسته ای بسنده نمی کند و می گویند: تو در موضوع های دیگر مثل حقوق بشر نیز باید نسبت به ما کرنش و نرمی نشان دهی! ما به مملکت تو با اهداف حقوق بشری سفر می کنیم و تو حق اعتراض نداری...! ما برای آینده ی تو چشم انداز ترسیم می کنیم و تو باید آنگونه که ما می خواهیم توسعه پیدا کنی!

اینها در کنار آن توافق نامه ی سراسر تحقیری است که به دست آنها املا شد و ما پای آن را امضا کردیم. نتیجه ی آن هم این شد که گفتند: ایران با خرده پولی که به آنها دادیم برای مردمش سبد کالا تهیه کرد!

در چنین وضعیتی است که مقام معظم رهبری دستور می دهند: مردم پیگیر مذاکرات و پیگیر رفتار توهین آمیز غرب در خصوص تحریمها باشند. یعنی مردم ما نباید به حالت سستی و بی غیرتی در آیند و باید نسبت به تحقیرها عکس العمل نشان دهند...

نکند نسبت به این تحقیرها حساسیت خود را از دست بدهیم که در آن صورت پیشرفت شیطان در وجود ما تا جایی پیش خواهد رفت که سرتاسر وجود ما را تسخیر خواهد کرد و تمام سختی هایی که تحمّل کرده ایم به باد خواهد رفت. ما تنها در حالتی در موضع قدرت باقی خواهیم ماند که اقتدار خود را حفظ کنیم و نسبت به توهین های آنها عکس العمل مناسب نشان دهیم و بدانیم که رمز رسیدن به اهداف ما در مقاومت است.


 

و حالا که برخی دولتمران غیرت خود را از دست داده اند، رهبر انقلاب اعلام می کنند: با مذاکره زیر شبح تهدید مخالفم!

اما کجاست گوش شنوا...؟!

  • مهدی جهانشاهی